بيماري دروغگويي: نداشتن درک صحيح از کار درست و غلط و نداشتن حس پشيماني پس از آزار ديگران از ويژگي هاي اصلي اينگونه بيماران است. چنين افرادي بسيار حرفهاي دروغ ميگويند و به هيچ وجه احساس بدي نسبت به عمل خود ندارند و اصولا با عذاب وجدان بيگانه اند.
عادتي به نام دروغگويي: براي چنين افرادي هميشه دروغ اولين گزينه است؛ حتي اگر برايش دليلي قانع کننده وجود نداشته باشد. تجربيات و خاطرات دوران کودکي افراد دروغگو- نظير زندگي در محيط فاسدي که دروغ ضرورت ادامه حيات و زندگي نسبتا راحت آنها بوده است- باعث ميشوند آنها در هر سن و سالي هم که باشند به طور ناخودآگاه دروغ گويي را ترجيح دهند.
خودشيفتگي: نارسيسيت ها دروغ مي گويند تا نزد ديگران محترم شمرده شوند و بزرگتر از آنچه هستند جلوه کنند.
بيثباتي شخصيتي: معمولا زندگي افرادي که چنين خصوصيتي دارند با بيبند و باري اخلاقي همراه است. آنها براي فرار از احساس گناه و شرمي که نسبت به اعمال و مسووليت ناپذيري خود دارند در دروغ گويي افراط ميکنند.
دروغهاي نمايشي: "حالم اصلا خوب نيست، به زودي ميميرم" و "اگر ترکم کني خودم را مي کشم" از اين قبيل دروغهاست که غالبا براي جلب حس ترحم يا عشق و محبت اطرافيان گفته ميشود. اين دروغها لزوما منعکس کننده احساسات واقعي شخص نيست.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید