با همه توصيفاتي که از جهنم و عذاب هاي دردناک آن شنيده ايم اما باز غافل از آن هستيم و بي مهابا به هر فسق و فجوري دست ميزنيم و فراموش ميکنيم بزودي بايد عذابي در خور بچشيم به جاست به گوشه اي از اين عذاب ها اشاره کنيم باشد که به خود آييم.
خداوند متعال در قرآن عظيم الشأن عذاب هاي جهنم را به چهار دسته تقسيم ميکند که مناسبتي تام با اعمال گناه کاران دارد که به اين شرحند:
غل و زنجيرها (انكال )
آتش سوزان جهنم (جحيم )
غذاهاى خشن و گلوگير و مرگبار (و طعاما ذاغصة )
و انواع مجازات هاى دردناك ديگر كه به فكر انسان نمى گنجد (و عذابا اليما)
اين مجازات ها در حقيقت نقطه مقابل وضع آنها در اين زندگى دنيا است از يكسو داشتن آزادى بى حد و مرز و از سوى ديگر زندگى مرفه و از سوى سوم غذاهاى گواراو از سوى چهارم انواع آسايش ها
و چون همه اين ها را به قيمت ظلم و تجاوز به حقوق ديگران و كبر و غرور و غفلت از خدا پيدا كرده اند در قيامت به چنان سرنوشتى گرفتار خواهند شد.
کساني که در اين دنيا بسيار به خود آزادي ميدهند و حد و مرزي براي خود قائل نيستند و دست تعدي دراز ميکنند به حقوق و اموال ديگران و در شهواتشان مي تازند و به پيش ميروند در جهنم با حقارت به غل و زنجير کشيده ميشوند که حتي قادر نيستند سر خود را بلند کنند و مدام تازيانه بر سر دارند و به جاي آن همه رفاه که ناسپاسي کردند يک سره در رنج و سختي بسر ميبرند.
غذاي جهنميان
قرآن ميگويد : «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعَامُ الْأَثِيمِ »1 ؛ همانا درخت زقوم غذاي گناهکاران است
"زقوم " به گفته مفسران و اهل لغت نام گياهى تلخ و بد بو و بد طعم است که داراى برگ هاى کوچکى است و در سرزمين "تهامه "از جزيرة عرب مى رويد و مشرکان با آن آشنا بودند، گياهى است که شيره تلخى دارد که وقتى به بدن اصابت کند متورم مى شود.هنگامى که گياه زقوم وارد شکم آنها مى شود، حالت حرارت فوق العاده اى ايجاد کرده ، و همچون آبى جوشان غليان پيدا مى کند، و بجاى اينکه اين غذا مايه قوت و قدرت گردد بدبختى و عذاب و درد و رنج مى آفريند.
به مأموران دوزخ دستور داده مى شود، که بر سر آنها ، از عذاب سوزان بريزيد.به اين ترتيب هم از درون مى سوزند و هم از بيرون تمام وجودشان را آتش فرا مى گيرد، و در وسط آتش نيز آب سوزان بر آن ها مى ريزند.
قرآن مى افزايد: همانند مس گداخته در شکم گنه کاران مى جوشد ؛ «كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ» 2
جوششى همچون آب سوزان ؛ «كَغَلْيِ الْحَمِيمِ» 3
به مأموران دوزخ خطاب مى شود: اين کافر پر گناه را بگيريد، و به ميان دوزخ پرتابش کنيد ؛ «ُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاء الْجَحِيمِ»4
اينها همانهايي هستند که در مقابل هيچ يک از فرامين خدا سر تعظيم فرو نياوردند اينها بايد با حقارت و پستي به وسط جهنم انداخته شوند چرا که ميانه آتش پرحرارت ترين قسمت آن است. واز هر سو شعله اي به سمت آنها زبانه ميکشد.
باران سوزان
يکى ديگر از مجازات هاى دردناک آنها اين است که : به مأموران دوزخ دستور داده مى شود، که بر سر آنها ، از عذاب سوزان بريزيد.به اين ترتيب هم از درون مى سوزند و هم از بيرون تمام وجودشان را آتش فرا مى گيرد، و در وسط آتش نيز آب سوزان بر آن ها مى ريزند.
عذاب هاي رواني
و بعد از اين همه عذاب هاى دردناک جسمانى مجازات جانکاه روانى آنها شروع مى شود: به اين مجرم گناهکار سرکش و بى ايمان گفته مى شود: بچش ، تو همان کسى هستى که به گمان خود از همه قدرتمندتر و محترمتر بودى ؛ «ذُقْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ» 5. تو بودى که بينوايان را در بند و زنجير کشيده بودى ، و بر آنها ظلم و ستم روا ميداشتى ، براى خود قدرتى شکست ناپذير و احترامى فوق العاده قائل بودى .
آرى اين تو بودى که با آن همه غرور هر جنايتى را مرتکب شدى ، اکنون بچش نتيجه اعمالترا که در برابر چشمان تو مجسم شده است ، و همانگونه که جسم و جان مردم را سوزاندى اکنون درون و برونت در آتش قهر الهى و با آب سوزان مى سوزد.
به آنها خطاب مى شود: اين همان چيزى است که پيوسته درباره آن شک و ترديد مى کرديد ؛ «إِنَّ هَذَا مَا كُنتُم بِهِ تَمْتَرُونَ»؛ چقدر در آيات مختلف قرآن با انواع دلائل ، واقعيت و حقانيت اين روز به شما گوشزد شد، مگر به شما نگفتيم : رستاخيز را در عالم گياهان بنگريد رستاخيز شما نيز همين گونه است ؟!
مگر نگفتيم : همانگونه که باران زمين هاى مرده را زنده مى کند حشر و نشر شما به همين سادگى است ؟! 6
مگر نگفتيم : مسأله احياى مردگان براى خدا بسيار آسان است ؟! 7
خلاصه از طرق مختلف حقيقت براى شما بازگو شد، افسوس که گوش شنوا نداشتيد!.
ناگفته پيداست که عذابهاي معنوى آن هم در آن عالم وسيع و گسترده غالبا قابل توصيف نيست ، و لذا در آيات قرآن معمولا به صورت سربسته به آنها اشاره شده است و اما کيفرهاى روحى در شکل تحقيرها، سرزنش ها، تاسف و اندوه ها منعکس است که نمونه اى از آن را در آيات فوق خوانديم . وخدا ميداند که هر کدام از ما به چه عذاب هايي ممکن است دچار شويم به خداوند بزرگ پناه ميبريم و با اميد بر کرمش عاجزانه از او ميخواهيم قلم عفو بر همه خطاهاي ما بکشد و ما را از عذاب دردناک دوزخ رهايي بخشد.
- سوره دخان آيات 43و 44.
2- سوره دخان آيه 45.
3- سوره دخان آيه 46.
4- سوره دخان آيه 47.
5- سوره دخان آيه 49.
6- سوره فاطر آيه 9.
7- سوره تغابن آيه 7.
منبع تفسير نمونه جلد 21
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید