در شرايط معمولي وقتي بشر از انجام دادن كاري لذت ببرد و به عبارتي ديگر پاداش بگيرد، از مناطق پاييني مغز او موادي به اسم دوپامين و نوراپي نفرين ترشح مي شود و بر روي قشر و ساير مراكز حياتي آن اثر مي كند و احساس لذت و پاداش به او دست مي دهد و سعي در تكرار آن عمل دارد. يكي از آثار مهم موادمخدر فعال كردن همين سيستم است.
بنابراين كساني كه يك بار با اين مواد آشنا مي شوند چون سيستم پاداش در مغز آنها تقويت شده، تمايلي شديد به تكرار مصرف آنها پيدا مي كنند.از بين موادمخدر هروئين خيلي راحت تر در چربي حل مي شود. مغز انسان مقدار زيادي چربي دارد، بنابراين در مقايسه با مرفين و مشتقات آن، هروئين پس از مصرف در طي زمان كوتاه تري روي مغز اثر مي كند بنابراين آثار پاداش دهنده و خوشي آور و ضد درد سريع تري دارد.كدئين كه از مشتقات ترياك است به آساني در سيستم گوارش جذب شده و در بدن تبديل به مرفين مي شود. در يك مطالعه روشن شده كه در معتادان، يكي از آثار مصرف موادمخدر كاهش جريان خون در بعضي از نواحي مغز است.
اما گذشته از آثار ثابت شده مواد مخدر، مردم ممكن است با باورهاي غلط زير، اقدام به مصرف آنها كنند.1- براي تسكين درد: اين مواد واكنش انسان را نسبت به حس درد كاهش مي دهند و روي عامل اصلي ايجاد درد هيچگونه اثري ندارند. بسياري از بيماري هاي بشر با درد همراه است، از جمله اضطراب، افسردگي، بيماري هاي استخوان و مفاصل، سرطان ها و بيماري هاي عفوني.اما مصرف كنندگان و توصيه كنندگان به مصرف مواد توجه ندارند كه نسبت به اثر ضد درد اين مواد تحمل ايجاد مي شود. يعني مثلا در پنجمين مصرف براي اينكه همان درد اوليه كاهش يابد بايد مقدار بيشتري مصرف شود، كه اين مقدار گاهي تا 30 برابر مقدار مصرف اوليه لازم مي شود.
2- عقيده غلط ديگري كه وجود دارد، اثر اين مواد بر روي بيماري هايي مثل قند يا ديابت است. به نظر مي رسد چنين باورهاي غلطي توسط قاچاقچيان دامن زده مي شود تا درآمد مالي بيشتري كسب كنند. يا مصرف كنندگان اين ادعا را مطرح مي كنند تا خود را گناهكار جلوه نداده، بگويند ما براي پيشگيري يا درمان اين بيماري ها، مواد مصرف مي كنيم. در هيچ تحقيق علمي اثر پيشگيري كننده و درماني براي اين مواد ثابت نشده است.
3-گاهي افراد بي اطلاع توصيه مي كنند كه مصرف موادمخدر براي كاهش آلام روحي و اضطراب و افسردگي و ساير بيماري هاي رواني كه نسبتا شايع و به شدت آزاردهنده هستند، مفيد است.اضطراب معمولا باتنگي نفس، احساس خفگي، تپش و احساس ناراحتي در قلب، سنگيني سر، احساس درد و ناراحتي در شكم و درد در ساير قسمت هاي بدن همراه است.تفكر غلط اثر تسكيني موادمخدر بر بيماري هاي رواني و اضطراب از آنجا ناشي شده كه اين مواد داراي اثر تسكين بخش و آرام بخش هستند، هر ماده آرام بخشي علائم ظاهري اضطراب را كاهش مي دهد، اكثر بيماري هاي روحي همراه اضطراب هستند، افسردگي كه بيماري قرن است در بسياري از موارد همراه با اضطراب است. بنابراين در اوايل مصرف، شخص كه به هر علت دچار اضطراب و ناآرامي روحي است ممكن است با مصرف مواد احساس آرامش كند. اما اين پديده ثابت شده كه در افراد مضطراب و ناآرام پس از اولين مصرف، خطر اعتياد بسيار بالا است و مواد اعتيادآور قطعا پس از مدتي، خود افسردگي زا و به تبع آن اضطراب آور خواهند بود.يعني در نهايت نه تنها با مصرف موادمخدر افسردگي، اضطراب و آلام روحي انسان كاهش مي يابد، بلكه تشديد هم مي شود زيرا تغيير خلق و ايجاد حالت شادي كاذب توسط موادمخدر فقط در اوايل مصرف ايجاد شده است.نوجوانان و جوانان در مقطعي از زندگي خود هستند كه بحران و ناآرامي روحي و اضطراب فراواني دارند و به همين دليل است كه با اولين آشنايي ها خطر اعتياد در آنها زياد است. نوجوان روابط اجتماعي و خانوادگي آرام و حمايت كننده اي لازم دارد تا آلام روحي او كاهش يافته به سمت اعتياد نرود.
4- توصيه ديگري كه ناآگاهان براي مصرف موادمخدر دارند در مورد مشكلات روابط جنسي مردان به خصوص مردان جوان است. مشكلات جنسي در آنان معمولا ريشه در هيجانات و اضطرابات شخص دارد اگر اين مواد در موارد نادري از مشكلات فوق بكاهد، در طولاني مدت باعث ايجاد افسردگي و كاهش ميل جنسي مي شود.
5-مواد مخدر يعني مشتقات مرفين حركات پيش برنده روده ها را كند مي كند و ترشحات آن را كاهش مي دهد.دردهاي دستگاه گوارش مي تواند ناشي از افزايش حركات دودي روده ها باشد. در اسهال اين حركت سريع و گاهي دردناك مي شود. در بسياري از هيجانات و اضطراب ها حركات لوله گوارش مختل شده، افزايش يا كاهش مي يابد. مثلا در روده هاي تحريك پذير عصبي دل درد، دل پيچه يا اسهال و يبوست متناوب وجود دارد. اگر مبتلايان به اين بيماري ها با موادمخدر آشنا شوند، خطر اعتياد جدي است. مثلا در مورد اسهال كه همراه با افزايش حركات روده اي است، اگر مشتقات ترياك در دسترس شخص بيمار قرار بگيرد با توجه به كند كردن حركات پيش برنده روده و بهبود ظاهري اسهال خطر اعتياد بعدي را دارد.
6- متأسفانه بعضي از كساني كه پس از رانندگي ممتد دچار خستگي مي شوند پس از چند بار مصرف و احساس رفع خستگي و سرخوشي كاذب، در دام اعتياد گرفتار مي شوند.
7- اين مواد حالت خمودگي، ابرگرفتگي شعور و با آگاهي ايجاد مي كنند يعني مي توانند بيداري بيش از حد بشر را كاهش دهند. زندگي پيچيده امروز، نياز به كار فكري زياد و گاهي خسته كننده دارد در واقع آدم هاي پركار و آنهايي كه در زندگي روزمره با مسايل پيچيده برخورد مي كنند مجبورند با تمام قواي فكري و ذهني خود وارد ميدان شوند. يعني بشر امروز براي تطابق با شرايط روزمره، بيش از حد بيدار و شايد دائم در حال جنگ فكري است، در حد اعلاي اين پديده بعضي آدم ها همانند خروس جنگي دائم هوشيارتر از مردم ديگر هستند. موادمخدر و الكل اين حالت بيداري بيش از حد را كاهش مي دهد. بنابراين آنهايي كه كار فكري شديد، يكنواخت و خسته كننده مي كنند با اولين آشنايي ها در معرض ابتلاي به اعتياد هستند و موادمخدر و الكل ابتدا آنها را آرام مي كند اما پس از مدتي قدرت مبارزه، كار و ثمر بخشي را از آنها مي گيرد.
8-قسمت اعظم دردهاي بشر روانزاد است، انواع كمردردها، پشت درد، سردرد، دل دردهاي مزمن، دردهاي عضلاني و استخواني، مي تواند جنبه رواني داشته باشد. كساني كه با مراجعه به پزشكان مختلف و استفاده از روش هاي مرسوم فرهنگي، تسكيني براي درد خود نمي يابند، در مقابل مواد مخدر بسيار آسيب پذير هستند.اين مواد اصل درد و عامل ايجاد كننده درد را از بين نمي برند فقط شخص را نسبت به درد بي تفاوت مي كنند.مثلا اگر كسي شكستگي داشته باشد، درد ايجاد شده سبب كم حركتي يا بي حركتي عضو شكسته شده مي شود و فرصتي براي محل شكسته ايجاد مي شود تا استخوان سازي صورت گرفته و محل شكستگي ترميم يابد اما مواد مخدر واكنش انسان را به درد كه همان بي حركتي و كم حركتي است از بين برده و عضو حركت كرده مي تواند جوش خوردن شكستگي را به تاخير بيندازد.
9- در مسير اعتياد بتا آندورفين ها كه مواد شبه مخدر درونزا هستند كاهش مي يابد، زيرا با ورود مواد مخدر خارجي به بدن سلول هاي مغز شخص معتاد تنبل شده و اين مواد درونزا را ترشح نمي كنند و مرفين خارجي جاي شبه مرفين هاي مفيد و توليد شده در بدن شخص را مي گيرد.بنابراين پس از ترك اعتياد و در حين آن كه مواد مخدر خارجي به بدن نمي رسد و مغز، ديگر مواد شبه مرفين درونزا ترشح نمي كند، درد و حالت روحي ناخوش و اضطراب و بي قراري در شخص زياد است كه البته پس از مدتي كه از ترك بگذرد مجددا مغز مواد لازم را ترشح خواهد كرد.
10-با كاهش آندورفين ها [مواد شبه مرفين درونزا] در مغز شخص معتاد و بدن او، خاصيت دشمن كشي مونوسيت ها كه از سلول هاي دفاعي بدن هستند كاهش مي يابد. بنابراين شخص معتاد نسبت به افراد سالم به عفونت ها حساستر است و زودتر مبتلا مي شود.
مواد مخدر آن دسته از سلول هاي دفاعي بدن را كه مسئول از بين بردن مهاجمان به بدن هستند، كاهش مي دهند و نيز با كاهش فعاليت آنها مي توانند سبب رشد سلول هاي سرطاني شوند.
برگرفته از سایت راسخون
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید