کتاب «روش مدیریت ویل دان» نوشته کن بلانچارد ، تد سیناک ، چاک تامپکینز و جیم بالارد کتابی درباره چگونگی اثر بخشی بیشتر در محیط کار و منزل است. ماجرای کتاب در یک داستان خلاصه شده است که شخصیت اصلی فردی است بنام وس کینگسلی (Wes Kingsley) که مدیر بخشی از یک شرکت بزرگ است. وی در جریان یک سفر کاری از یک نمایش حیوانات که در آن نهنگی بنام (Shamu) ایفای نقش می کند دیدن کرده و به شدت از نحوه کار مربیان شمو تاثیر گرفته تصمیم می گیرد که روش آموزش ویل دان که در مورد نهنگ ها بکار برده می شود را در محل کار خود به اجرا در آورد.
همه ما در زندگی روزه مره عادت کرده ایم که در فرایند ارتباطی خود با دیگران مخصوصاً در زمینه های کاری همیشه موارد منفی را بیشتر مورد توجه قرار دهیم حتی در مواردی کسی که موارد منفی را سریع تر از دیگران دیده و گوشزد نماید از دید گاه ما آدمی نکته سنج و ریزی بین تلقی می شود.اغلب اوقات سعی می شود این افراد را الگو قرار داده و در روابط خود با دیگران در محیط کار از رفتار آنها تقلید کنیم چرا که بعنوان یک ناظر خارجی اینگونه افراد را افرادی توانمند و دارای اقتدار تصور می کنیم.
با مطالعه کتاب ویل دان متوجه خواهیم شد که می توان با تکیه بر موارد مثبت در روابط (در اداره و یا در منزل) نتایج بسیار متفاوتی (رو به بهبود) را بدست آورد. در خلال داستان «وس کینگسلی» به ما می گوید برای بهتر شدن روابط و بالاتر رفتن راندمان کار باید در برابر اشتباهات تغییر جهت داد (Redirection).
به جای اینکه به آنچه که نادرست انجام شده تمرکز کنیم باید انرژی را به سمت نتایج مثبت تغییر جهت دهیم به عبارتی ترکیب روش تغییر جهت و تاکید بر موارد مثبت می تواند دگرگونی بزرگی در روابط ما و اطرافیان بوجود آورد.
هرکسی یک دریچه ورودی دارد حتی کسانی که انتظار کمک و همکاری از آنها را نداریم چنانچه دریچه ورود به توانایی او را بیابیم و از آن وارد شویم مطئناً می تواند یار و یاور ما در کارها باشد.
چنانچه هر چه بیشتر به یک رفتار توجه کنیم آن رفتار بیشتر تکرار خواهد شد لذا در روابط خود باید ابتدا سعی کنیم اعتماد متقابل و محکمی بوجود بیاوریم و از همه مهمتر بر موار مثبتی که در اطراف و محیط کار اتفاق می افتد تاکید کنیم و بیشتر مورد توجه قرار دهیم.
»اگر نمی خواهید رفتار های ضعیف را تشویق کنید وقت زیادی را صرف آنها نکنيد. پیشرفت را تحسین کنید ، این یک هدف متحرک است«
بزرگ نمودن مثبت ها
o ايجاد كردن اعتماد
o نديده گرفتن اشتباهات(هر چه به رفتاري بيشتر توجه نشان دهي بيشتر تكرار مي شود)
+ اگر قصد نداريد كه رفتار ضعيفي را تشويق كنيد وقت زيادي صرف آن نكنيد (تعويض كانال انرژي)
o بزرگ نمايي كردن نكات مثبت
o هدايت كردن انرژي مجدد در صورت بروز اشتباه
الفبايي كارايي :
A= Activator
فعال كننده : هر چيزي كه بتواند آغاز گر كار و فعاليت باشد
B=behavior
رفتار: عملي كه انجام ميشود
C=consequence
نتيجه : پاسخ به عمل انجام شده
فعال كننده : مي تواند مجموعه اي از دستور العمل هاي باشد. يك علامت قراردادي رايجترين آن مي توان اهداف باشد.
هر كار خوبي با داشتن اهداف روشن و مشخص آغاز مي شود. اگر مديران يا كارمندان خود ننشينند و اهداف خوب و دست يافتني را به نحوي طرح نكنند كه براي هر دو طرف روشن و قابل درك باشد ؛ كارمندان تنها گذاشته شده اند و در مورد اينكه دقيقا چه انتظاري از آنها دارند و موفقيت و كارايي به چه معنايي است ، ايده اي در ذهن خود ندارند. اگر افراد شما ندانند كه چه كاري را از آنها مي خواهيد انجام دهند آنچه را كه به عنوان مدير انجام مي دهيد بي اهميت جلوه مي كند.
پس از انگيزش و شروع كار مورد نظر با اهداف روشن ، بايد مراقب رفتاري كه به دنبال اين انگيزش صورت مي گيرد باشيد (سهم B)
نظارت بر رفتاري كه پس از انگيزش اوليه روي مي دهد، گامي است كه اغلب توسط مديران ناديد گرفته مي شود. حتي هنگامي كه كار مورد نظرشان انجام مي شود. به محض مشخص شدن اهداف و انجام آموزش هاي ضروري، مديران ناپديد مي شوند. هنگامي كه چنين اتفاقي مي افتد، آنها شانس شركت فعال در سومين و مهمترين گام را در مديريت كار يعني C يا نتيجه را از دست مي دهند.
سوال:هنگامي كه در محل كار، كاري را به درستي انجام داديد، معمولا چگونه با شما رفتار مي شود؟
پاسخ: هيچ اتقاقي نمي افتد هيچ كس به شما چيزي نمي گويد.
فقدان پاسخ بله هيچ كس تا زماني كه اتقاقي نيفتند يا اشتباهي رخ ندهد تا كاري به درستي انجام نشود.
الفباي مديريت عملكرد
الف – فعال كننده
آنچه كه عملكرد را فعال مي كند
ب- رفتار
عملكردي كه رخ ميدهد
ج- پاسخ شما به عملكرد
مثلثي درست شود كه بيشترين سهم نور را قسمت ج داشته باشد
پيامد بيشترين سهم را دارد ولي با اين وجود همانطور كه همه فهميديم پاسخ كاري كه به درستي انجام مي دهيم اين است كه تنهايمان مي گذارند.
در حقيقت مي توانيد به چند طريق پاسخ دهيد.
1- بدون پاسخ
2- پاسخ منفي
3- هدايت مجدد
4- پاسخ مثبت
پاسخ اول : عادي شده و مردم به ناديده گرفتن عادت داده شده اند.
پاسخ دوم : پاسخي است كه مردم به آن توجه دارند در حقيقت عدم پاسخ پاسخ منفي در را در پي دارد و مي تواند به اشكال مختلفي بروز كند (نگاه غضب آلود- انتقاد لفظي – يا جريمه و قطع كارانه)
پاسخ سوم : هدايت مجدد موثرترين راه براي برخورد رفتار نامطلوب است. هدايت مجدد بهترين راه براي برطرف كردن وضعيت هاي كم ارزش است.
در 99 درصد از مواقعي كه به طور معمول به شخص پاسخ منفي مي دهيد اين روش به خوبي عمل خواهد كرد اين پاسخ بسيار نيرومند است زيرا :
اولا شخص را به مسير اول هدايت مي كند.
ثانيا در عين آنكه توجهي به رفتار مطلوب و غير موثر فرد نشده و پاسخي منفي به او نداده ايد احترام و اعتماد او را خدشه دار نمي سازد.
پاسخ هدايت مجدد
o هر چه زودتر مشكل يا اشتباه را بدون ملاحظه و به صورت روشن شرح دهيد.
o اثرات منفير اشتباه را نشان دهيد.
o در صورتي كه مناسب ديديد ، مسئوليت روشن نكردن وظايف را به گردن بگيريد.
o جزئيات وظيفه را تشريح كنيد و اطمينان يابيد كه به خوبي درك شده است.
o به فرد مخاطب نشان دهيد كه به او اعتماد و اطمينان داريد.
در محل كار مي توان كارمند را تشويق كرد
امكانات آموزشي برايش فراهم نمود
ارتقا داد
در مورد بچه ها
تشويق و تحسين
جايزه – امكان تماشاي تلويزيون و ...
هدف از هدايت مجدد ايجاد شرايطي براي پاسخ مثبت است
نكته مهم
در اين مرحله نبايد منتظر رفتار دقيقا صحيح شد تا بتوان پاسخ مثبت داد در غيراينصورت بايد تا ابد منتظر بمانيد
پيشرفت را تحسين و تشويق كنيد زيرا هدفي متحرك است.
نكته اصلي اين است كه پيشرفت – كاري را بهتر و بهتر انجام دادن – بايد مورد توجه قرار گيرد تحسين و تشويق شود و به آن جايزه داده شود. بايد با آدمها نيز به همين صورت برخورد نمود – آنها را وادار كرد كه كار را بهتر انجام دهند- هر چند دقيقا صحيح انجام نداده باشند اما پيشرفت را بايد ستايش نمود.
سوال:كدام يك ساده تر است مردم را وادار كنيد كه كار نادرست انجام دهند يا اينكه آنها را به انجام درست كار وادار كنيد؟
پاسخ: وادار ساختن افراد به انجام كار نادرست آسانتر است تنها كافي است كه منتظر بروز خطا بمانيد سپس با انگشت گذاشتن روي اشتباه آنها ، خود را باهوش تر و فهيم تر نشان دهيد ؟؟؟؟و من آن را عيب جيي مي نامم هيچ كاري ندارد.؟؟؟؟
روش مديريت ويل دان
برخوردهايي كه همه تجريه كرديم و آن اينكه مديران بي رحم تا هنگامي كه خطايي از ما سر نزد تنهايمان مي گذارند
وداشتن افراد به كار درست آن جيزي است كه منبعد به آن ويل دان مي گوييم
يك پيشنهاد خوب است كه توجه خود را با زدن دست بر پشت فرد و گفتن عباراتي نظير عالي است و كارت خيلي خوب بود نشان دهيد من اين كار را ويل دان مي نامم اما ويل دان واقعي پاسخي بيشتر از اينهاست
يك ويل دان شامل چند مرحله است
پاسخ ويل دان
o بلافاصله افراد را تحسين كنيد.
o كاري را كه خوب يا كاملا درست انجام داده اند، به طور مشخص بيان كنيد.
o احساس خوب خود را از كار مثبتي كه آنها انجام داده اند با آنها سهيم شويد.
o آنها را به ادامه كار خوبشان تشويق كنيد.
جنبه هاي مثبت كارها را در قدم نخست ببينيم و و اجاز دهيم جنبه هاي ضعيف از طرف خود افراد مطرح شود تا بتوايم كاري براي آنها انجام دهيم
عيب جويي
مج گيري افراد است كه كار را غلط انجام داده اند.
ويل دان مطرح كردن كارهايي است كه درست انجام مي شوند.
اگر ما با روش عيب جويانه تربيت شده ايم و احتمالا تمايل داريم كه اين رفتار را در مورد ديگران به كار گيريم.
اما اگر به عنوان يك مدير هدف شما بهبود كارايي است استفاده از پاسخ ويل دان اهميت حياتي پيدا مي كند.
توجه براي آدم ها مانند نور آفتاب است آنچه كه توجه خود را بر آن متمركز كنيم رشد مي كند و آنجه را ناديده مي گيريم تضعيف و پژمرده مي شود.
مي توانيم اين مثال در مورد گزارشاتي كه مديران مي دهيم آشكارا ببينيم – زماني به مردم توجه مي كنيم كه كار غلطي انجام شده است.
سوال:حالا فكر كنيد اگر در مورد همان گزاراشات در مقابل انجام كارهاي خوب و درست پاسخي شايسته داده مي شد رفتار مثبت بيشتر مي شد يا كمتر؟
روش مديريت ويل دان
هنگامي كه كارها درست انجام مي شود
از خواب برخيز و حرف مثبتي بزن
خيلي راحت است مي توانيم تصور كنيم كه بر گردن هم همكاران ما نوشته اي آويزان است كه مي گويد:
كار درست مرا ببين
مي توان گفت شيوه ويل دان در عين حال روشي براي كاستن غم و اندوه است
هنگامي كه امر مثبتي را بزرگ جلوه ميدهيد توجه خود را به پاسخي كه به رفتار افراد مي دهيد. معطوف مي كنيد من تضمين مي كنم كه كارايي افراد افزايش مي يابد و همچنين روابط شما هم بهبود خواهد يافت فقط به خاطر داشته باشيد، حتي هنگامي كه هيج كاري نميكنيد امري را تقويت مي نماييد. بنابراين در مورد پاسخ هايتان از خود بپرسيد:
آيا فقدان پاسخ است؟ آيا پاسخ منفي است؟ آيا هدايت مجدد، يا پاسخي مثبت – ويل دان؟ هر چه بيشتر ويل دان كنيد بهتر است.
مثبت ها را بزرگ بنما ، منفي ها را حذف كن ، هميشه تائيدگر باش .....
ويل دان به تنهايي آخر خط نيست بلكه فقط گامي است در كمك به مردم تا آنها خود به انجام درست كار تمايل نشان دهند نه اينكه فقط تا هنگامي كه مدير بالاي سرشان هست دستورات را اجرا كنند.
تنها چيزي كه رقبايت هرگز نمي توانند از تو بدزدند روابطي است كه با افردات داري ، و روابطي است كه با مشتريان برقرار كرده اي
روش مديريت ويل دان
هرگز تصور نكنيد كه مي دانيد چه چيزي به فرد انگيزه مي دهد.
پرسيدن هرگز ضرر ندارد.
فرض كنيد از كارايي شخصي راضي هستيد و مي گويي در رابطه با فلان رابطه اي كه با مشتريان برقرار كردي به تو مسووليت مي دهم اما غافل از اينكه مشكلي داري و شايد مقداري پول بيشتر به او كمك مي كرد و شايد برعكس اين ....
ويل دان فقط هنگامي عمل مي كند كه صميمي و صادق باشيد.
برخي پاسخهاي ويل دان در محل كار
به مدير:هنگامي كه در جلسه گزارشات را ارائه دادي، فوق العاده بود. صحبتهاي شما واقعاً قابل قبول بود، و هنگامي كه نظرت را در مورد X و Y بيان كردي ديدم كه صورت خانم A شاداب شده است. آنچه در اين مدت كوتاه انجام دادي، موجب جلب اعتماد بيشتر مشتريها به ما شده است. كار تو موجب سربلندي ماست.! متشكرم، به كار خوبت ادامه بده.
به تيم كاري :اين تيم از نظر همكاري ، و انجام مسئوليتها فراتر از معيارهاي قابل پيش بيني بود. ما از همه جلو افتاديم. همه شما به من به عنوان يك هماهنگ كننده و نه يك رئيس كمك كرديد. مي خواهم بهتر از اين بشوم. اميدوارم بازهم مثل يك تيم خوب به كار ادامه دهيم.
به يك همكار منفرد :از اشكال و نمودارهايي را كه براي مستند كردن گزارش بهكار برده بودي خوشم آمد. اين نمودارها خواندن نتايج را بسيار آسانتر كرده است. مي خواهم به همه سفارش كردم از اين به بعد از روش شما استفاده كنيم. در آينده منتظر ايده هاي خوبي از جانب شما خواهم بود.
برخي پاسخهاي ويل دان در منزل
به يك پسر جوان :وقتي به خانه مي آيم و مي بينم كه گاراژ را تميز كرده اي احساس خوبي پيدا مي كنم. همه اش در اين فكر بودم كه يكشنبه اين كار را بكنم ، اما حالا كه مي بينم كار انجام شده ، مي توانم استراحت يا كار ديگري بكنم. واقعاً باري از دوش من برداشتي، پسرم متشكرم . . .
به يك كودك كلاس اول :صبح تا يك بار صدات زدم بيدار شدي، نميداني اين كار تو چقدر به من كمك كرد. حالا هر يك ميتوانيم به كارهاي خودمان بپردازيم. ممنونم!
به يك دختر دوازده ساله : از صحبتي كه در راه رفتن به زمين ورزشي (يا مدرسه) با هم داشتميم لذت بردم. از اينكه از كارهاي خودت و دوستانت اگاهم كردي خوشحالم و متشكرم. اميدوارم سالهاي بعد كه بزرگتر شدي باز هم از اين صحبتها بكنيم.
به يك كودك قبل از سن مدرسه :تو بدون كمك لباس هايت را پوشيدي و بند كفشت را بستي، فوق العاده است! به كارهاي خوبت ادامه بده. من به تو افتخار مي كنم.
برخي پاسخهاي هدايت مجدد
در محل كار :بيل، مي دانم كه با سيستم جديد حسابداري مشكل داري، بنابراين از بتي خواهش مي كنم به تو كمك كند. (بعاً) بيل، همه چيز عالي است. گزارشي كه داده بودي ، نشان مي دهد كه به سيستم جديد مسلط شده اي. اگر مشكل داري با من در ميان بگذار.
آليسون، ما مي خواهيم مطمئن شويم كه در اين پروژه همه افراد استعدادشان را به كار مي گيرند. به اين دليل است كه تو را در اختيار جورج مي گزارم با آنها مي توانيد در تيم خود از مهارت تو حداكثر بهره را ببرند. (بعداً) تبريك مي گويم آليسون. مي دانستم تو مناسبترين فرد براي كار با تيم جورج هستي. گزارشات خوبي از كار تو بدست من مي رسددر منزل :(فرزندان جورج در ...... كوتاهي كرده اند)
به جاي مسئوليت .... ، خانه را با جارو برقي تميز كنيد. اين كاري است لازم و من مي دانم شما اين كار را دوست داريد. (بعداً) از وقتي كه جارو زدن را شما انجام مي دهيد خانه ما زيباتر شده است!
(بچه ها براي تماشاي تلويزيون با هم مشاجره مي كنند)
ما بايد براي تماشاي تلويزيون برنامه تنظيم كنيم كه همه راضي باشند. (بعداً) از اينكه مي بينم اينقدر خوب از برنامه تماشاي تلويزيون، پيروي مي كنيد، خوشحالم
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید