ازدواج نهادي مدني در حقوق ايران است كه علاوه بر اين كه واجد آثار حقوقي ومدني زيادي مي باشد از نظر ديني هم امري بسيار پسنديده بوده و داراي آثار معنوي واخروي نيز هست . لذا مجرد ماندن و ترك اين شيوه ي حسنه مذمت ( سرزنش ) شده است وچنانچه فردي به خاطرازدواج نكردن مرتكب گناه شود تجرد وي ، حرام خواهد بود . به همين دليل آشنا بودن با قواعد حاكم بر اين نهاد، امري لازم است . يكي از اين قاعده ها موضوع ممنوعيت نكاح با بعضي افراد است . لذا بايد با كسي ازدواج كرد كه از نظرشرعي و قانوني براي آن مانعي وجود نداشته باشد. در اين بحث ذيلاً به بررسي موضوع ممنوع بودن ازدواج با گروهي از زنان و مردان مي پردازيم كه درقانون مدني ايران آنرا جزء " موانع نكاح " شمرده اند.
از ديدگاه مقررات ايران مانع نكاح در پنج دسته جاي مي گيرد :
1) ناشي ازخويشاوندي نسبي
2) ناشي از خويشاوندي سببي
3) ناشي از خويشاوندي رضاعي
4) موارد متفرقه
5) رعايت مصالح كشور
الف – موانع ناشي از خويشاوندي نسبي( خونی(
1) ازدواج با پدر و اجدادپدري و با مادر و جده ها ي مادري.
2) ازدواج با فرزندان و نوه ها و نتيجه ها ، هرچه قدر كه پايين تر برود.
3) ازدواج با برادرو خواهر و اولا د و نوه ها و نتيجه هاي آنان.
4) ازدواج با عمه ، خاله ، عمه و دايي هايي خود و عمه و خاله و عموها و دايي هاي پدر و مادر و اجداد .
ب – موانع ناشي از خويشاوندي سببي :
1) مرد نمي تواند با مادر و نيز جدههاي زن خود و نيز مادر و جده هاي رضاعي زن خود ازدواج كند و اين حرمت، ابدي است . يعني اگر مردي فقط برا ي چند دقيقه با زني حتيازدواج موقتنمايد و حتي آنها همديگر راهم نبينند اين محرميت حاصل شده و آن مرد با مادر و جده هاي نسبي يا رضاعي همسر فعلي يا سابق خود براي هميشه محرم است .
2) زن نيز نمي تواند با پدر و اجداد نسبي يا رضاعي شوهر خود ازدواج كند و تفصيلآن نيز مانند مورد بالا درباره زن نيز صادق خواهد بود.
3) زن پدر يا اجداد نسبي يا رضاعي انسان براي هميشه بر وي حرامند . لذا اگرزني ولو چند دقيقه نيز به عقد مردي درآيد و بعد هم جدا شود براي هميشه به پسر و نوه ونتيجه هاي آن مرد حرام خواهد بود.
4) عروس نيز براي هميشه به پدر شوهر و اجداد شوهرش حرام است.
تذكر :محرميت حاصله از ازدواج هاي ياد شده هم خاص ازدواج دائم است و هم شامل ازدواج موقت مي شود . وجودرابطه زناشويي لازم نيست و صرف جاري شدن صيغه نكاح ، كافي براي اين محرميت خواهدبود.
5) اگر مردي با زني ازدواج كند وآن زن ، دختر يا دختراني از شوهر قبلي اش داشتهباشد ، تا زماني كه اين زن در عقد مرد است اين دختران نيز با پدر خوانده شان محرمهستند واگربين زن وشوهر مزبور، رابطه زناشويي واقع نشده باشد پس از جدا شدن ،مجدداً اين دختر بر پدرخوانده سابقش نامحرم خواهد بود و مي تواند با وي ازدواج كنداما اگر بين زن و شوهر مزبور رابطه زناشويي رخ داده باشد دختر زن به پدر خوانده ياهمان شوهر مادرش براي هميشه محرم است و جدايي مادر نيز نقشي دراين ميان نخواهدداشت.
6) كسي نمي تواند همزمان با دو يا چند خواهر ازدواج كند. لذا اگر مردي با زنيازدواج نمايد ، تا زماني كه از وي جدا نشده نمي تواند با خواهرش ازدواج كند كهالبته دراين مورد خواهر زن ، محرم شرعي كه ملزم به رعايت حجاب نيست نخواهد بود بلكهاز اين جهت نامحرم است.
تذكر :اگر مردي زنش را طلاق رجعي ( طلاقي كه مرد مي تواند باز زن را بهازدواج خود در آورد ) دهد، چون در اين نوع طلاق در عِدّه قانوني ( مدتي كه زن پساز طلاق يا فوت شوهر نبايد ازدواج كند ) ، زن همانند زوجه مرد فرض مي شود ، تاپايان عده ، حق ازدواج با خواهر زن وجود ندارد ولي در سايرطلاق ها يا عدّه ي عقدموقت، مي توان در ايام عِدّه با خواهر زن ازدواج نمود.
7) ازدواج با برادرزاده يا خواهرزاده زوجه، بدون اذن وي ممنوع است . لذا اگرمردي بدون كسب اجازه همسرش با برادرزاده يا خواهرزاده او ازدواج كند اين عقد جايز وصحيح نخواهد بود ولي اگربعداً بتواند رضايت همسرش را كسب كند ازدواج قبلي نافذ ميگردد و نياز به عقد مجدد نمي باشد. اما اگرهمسرش از موضوع عقد با خبر شود و آن راتنفيذ ( تأييد ) نكندعقد باطل مي شود.
تذكر :اگر مردي با زني ازدواج كند مي تواند بعداً با خاله يا عمه ويازدواج نمايد و نيازي به اعلام موضوع به زن خود ندارد.
8) اگر مردي سه بار متوالي همسر خود را طلاق دهد ، پس از وقوع طلاق سوم ( سه طلاقه ) اين زوجه مطلقه ، بر مرد حرام مي شود خواه با وي رابطه ي زناشويي داشته يانداشته باشد .
اگر مرد بخواهد دوباره با وي ازدواج كند بايد اين زن با مرد ديگري ازدواج دائمنموده و با وي رابطه زناشويي نيز داشته باشد و سپس ازوي جدا شود و زن پس از تمامشدن ايام عده مي تواند به عقد شوهراول درآيد . اصطلاحاً به شوهر دوم مُحلّل ( حلال گرداننده ) گفته مي شود زيرا باعث از بين رفتن حرمت ازدواج بين شوهر اول و همسرش ميگردد.
تذكر :موضوع ياد شده خاص طلاق و ازدواج دائم است. لذا اگر مردي پس ازعقد موقت از همسرش جدا شود يا بر اثر فسخ بين زوجين ، جدايي واقع گردد مشمول قاعدهمزبور نخواهد بود.
1) اگر مردي همسرش را نـُه بار طلاق دهد به صورتي كه شش بار آن طلاق رجعي باشداين زن براي هميشه براين مرد حرام مي شود كه اصطلاحاً به وي ( نه طلاقه ) گفته ميشود و محلل نيز در اين مورد كارسازنخواهد بود.
ج- موانع رضاعي ( شيري(
يكي از اقسام خويشاوندي ، قرابت ناشي از شيرخوارگي(رضاع) است.
بدين ترتيب كه اگر زني با شرايط ذيل به كودكي شير دهد بين آن كودك و زن نسبت مادر و فرزندي رضاعي پيش مي آيد و فرزندان آن زن نيز با شيرخواره ، خواهر و برادررضاعي مي شوند و شوهر آن زن هم ، پدر رضاعي مي شود و شوهر آن زن هم ، پدر رضاعي ويمحسوب مي شود و خلاصه برادر و خواهر آن زن هم دايي و خاله او به شمار مي روند وهمين طور الي آخر.
شرايطي كه سبب قرابت ناشي از شيرخوارگي مي شود :
1) شير زن ناشي از حمل مشروع باشد.
2) شير، مستقيماً مكيده شود. لذا اگر شير در قاشق يا سرشيشه ريخته شود و به كودكداده شود فايده اي ندارد.
3) كودك لااقل 15 دفعه متوالي و يا در يك شبانه روز از شيربخورد. ضمناً نبايددربين دفعات شير خوردن ، از غذا يا شير زن ديگري مصرف كند.
4) شيرخوردن كودك ، قبل از تمام شدن دو سالگي او باشد.
5) مقدار شيري كه خورده از يك زن و شوهر حاصل شده باشد.
بدين ترتيب خويشاوندي رضاعي ازحيث محرميت و ماهيت نكاح همانند قرابت نسبي است . لذا همان گونه كه خواهر و برادر يا مادر و مادربزرگ نسبي محرم است ، رضاعي آن نيزمحرم مي باشد ولي رابطه توارث بين آنان ايجاد نمي شود.
تذكر:اگر مادر بزرگي به نوه دختري خودش با شرايط مزبور شير دهد، مادر آن كودك بر شوهرش حرام مي گردد زيرا اين مادر بزرگ با اين كارش ، دخترش را به خواهررضاعي نوه اش تبديل نموده و چون ازدواج با خواهر فرزند جايز نيست اين زن بر شوهرشحرام مي شود.
د- موانع متفرقه
1) گر مردي با علم به اين كه زني شوهر دارد يا درعِدّه طلاق يا وفات به سر مي برد وي را به عقد خود درآورد ، هم عقد باطل است و هم آن زنبراي ابد به او حرام مي شود.
اما اگر مرد به موارد مزبور جاهل با شد يعني نداند زن ، شوهر دارد يا عِدّه اشتمام نشده و زن را به عقد خود در آورد عقد باطل است ؛ اما مي تواند پس از اتمامعِدّه ، زن را به عقد خود در آورد ولي اگربين آنها رابطه زناشويي نيز برقرار شدهباشد، زن بر وي حرام هميشگي خواهد شد.
2) اگر مردي همسر دائمي اش را كه مسلمان و عفيفه است لِعان كند يعني به وي نسبتزنا دهد يا فرزندش را از خود نفي كند و اين كار را با شرايطي نزد قاضي انجام دهدبين اين زوجين براي هميشه جدايي واقع مي شود و بر هم حرام ابدي مي شوند.
3) اگر مرد يا زني در حال احرام ( حج) با فردي ازدواج كند و به حرمت اين كار همآگاه باشد بين آن دو حرمت ابدي حاصل مي شود.
4) اگر مردي با زن شوهر دار يازني كه در عِدّه طلاق رجعي است زنا كند آن زنبراي هميشه به وي حرام مي شود.
تذكر:بعضي از فقها اين كار را موجب حرمت ابدي نمي دانند.
5) اگر مرد بالغ با پسري لواط كند مادرو خواهر و دختر آن پسر بروي حرام ابدي ميشوند ؛ ولي مفعول مي تواند با مادر وخواهر ودختر آن مرد ازدواج نمايد.
6) ازدواج زن مسلمان با مرد غيرمسلمان باطل و حرام است و با علم به حرمت ، زنامحسوب مي شود ولي مرد مسلمان مي تواند با زنان كافر اهل كتاب ( مسيحي، يهودي وزرتشتي)ازدواج موقتنمايد و بعضياز فقها، ازدواج دائم را هم جايز مي دانند ولي ازدواج با زنان غير اهل كتاب ، جايزنيست .
تذكر:بعضي از فقها گفته اند چنانچه مرد مسلماني داراي زن مسلمان باشدبدون اذن همسر مزبور حق ندارد زن اهل كتاب را به ازدواج خود در آورد.
7) ازدواج بين پيروان مذاهب اسلامي مثل شيعه و سني اشكالي ندارد ولي جهت رعايت كفويت ، بهتر است هر دو از يك فرقه باشند.
هـ - رعايت مصالح كشور
1) ازدواج مرد ايراني با زن غير ايراني بلا مانع استولي اگر زن ايراني بخواهد با مسلمان غير ايراني ازدواج كند شرعاً اشكالي ندارد وليبراي ثبت آن و رسميت داشتن بايد از دولت كسب مجوز كند و گرنه از نظر دولت اينازدواج رسميت نخواهد داشت.
2) ازدواج ايرانيان عضو وزارت امور خارجه يا نيروهاي مسلح با غير ايراني هاممنوع است و بايد قبلاً مجوز آن از دولت اخذ شود و گرنه هم موجب تعقيب اداري و همعدم به رسميت شناختن آن خواهد شد ؛ اگر چه شرعاً صحيح است.
تذكر :مطالبي كه گفته شد بيشتر در مورد ايرانيان شيعه حاكم است و چون موضوع ازدواج از احوال شخصي محسوب مي شود در مورد اهل سنت و نيز اهل كتاب ، احكام شرعي مذهب خودشان رعايت خواهد شد ، مگر اين كه آنان شخصاً رضايت خود را بر اِعمال قوانين مدني ايران بر روابط شخصي شان اعلام نمايند
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید