شناخت خود،يعني شناخت آرزوها واستعدادهاي دروني و شناخت قوانين حاکم بر انسانه که فقط در صورت عمل بر طبق دفترچه راهنماي استفاده از امکانات و استعدادهاي دروني و التزام به قوانين مندرج در اونه که خوشبتي او تضمين ميشه
تويي که با شناخت خودت ،به شناخت خالقت مي رسي
تويي که با شناخت خودت ،علم ، عدالت و حکمت سرشار آفريدگارت رو مي يابي
تويي که با شناخت خودت...
و آنگاه وقتي به دنيا نگاه مي کني مي فهمي که کجايي و
مي فهمي که براي بودن و زندگي کردن که نه،بل براي يافتن خوشبختي بايد به دنبال پيامهاي آفريدگار مهرباني باشي که تو را فقط براي خودت دوست داره
و البته اختيار رو به خودت داده تا راه رو از چاه انتخاب کني
تو با وسعت شناخت به پهناي استعدادها وآرزوهاي خودته که به باطن دنيا راه مي يابي و مي دوني که چطور بايد تو اون زندگي کني و به همه خواسته هات برسي
حالا تو بگو بدون اين شناختي که خودت بايد به بقيه اش برسي چطور مي خواي بي مهابا به ازدواج فکر کني و بدون انديشه بر طبل شناخت شخص ديگري به نام همسر آينده بزني و خودت رو به حراج بذاري
خواهرم
کمي بيشتر از زياد فکر کن که خوشبختي تو مديون تفکر توست
و تا قدر قيمت خودت رو نفهمي ،دوست و دشمنت رو و راه و بي راه رو نخواهي تشخيص داد
تو اين حرف شک نکن
باز هم حرفام طولاني شد
ببخشيد ،اما باور کن که سرنوشت ما اونقدر مهمه که نياز به تفکر ،شناخت کامل و صحيح و ده ها عامل ديگه داره و البته همه اونا جز با گدايي و التماس و خريدن ناز خداي مهربون و سر سپردن به اولياء او حاصل نميشه
پس زندگي وسرنوشت خودمون رو به بازي نگيريم حتي اگه اون بازي اينترنت و چت و...باشه
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید