در قسمت قبل درباره برخی از عوامل مانع ازدواج صحبت شد، و برخی از شرایط منتخب از نظر بزرگان نام برده شد. اکنون ادامه صحبت که مشروح شرایط است
؛دین : مسلماً مهم ترین وجه هر شخصی اعتقادات وی می باشد و دین بهانه ای است برای پیمودن راه صحیح. انسان برای رسیدن به سعادت همه وجودش را صرف می کند و در این راه بدون همراه نمی تواند به خوبی از عهده مشکلات برآید. حال اگر همراهی که انتخاب کرده است، با وی یکی نباشد، جز رنج خاطر حاصلی نخواهد داشت. علاوه بر این تربیت فرزندان که بیش از هر فردی بر عهده زن می باشد، تنها از عهده مادری پاکدامن، متعهد و معتقد به اصولی پایدارو آسمانی برمی آید وبس. و همین طور زن با ایمان، آبرویی است برای شوهر و زن بی ایمان جز بی آبرویی حاصلی دیگر برای شوهر نخواهد داشت. شرط دین اگر برای فردی برآورده شود می توان گفت باقی شرایط بهانه باشد برای رضایت از یکدیگر.
خوی خوش: یکی از بزرگان چنین می گوید: با زنی که چنین خصوصیاتی دارد ازدواج نکن ؛ زنی که بسیار نالد و شکایت کند، زنی که بر شوهر منت نهد و گوید برای تو چنین کردم و چنان کردم. زنی که به مردی دیگر جز مرد خویش علاقه مند است، زنی که هر چه بیند آرزو کند که آن را داشته باشد، زنی که دایم به آرایش خود مشغول است، زنی که در سخنوری حدی برای خود قائل نباشد. مسلماً زندگی در کنار همسری خوش خلق از بهترین نعمتهای دنیایی است که هر فردی می تواند داشته باشد. چنانچه که قرآن کریم سبب ازدواج را به آرامش رسیدن معرفی می نماید و این جز با همسری خوش خلق با کسی دیگر برآورده نمی شود.
زیبارویی: در این زمانه اغلب افراد این ملاک را مهمترین ملاک ازدواج خود برگزیده اند، هر چند وجود زیبایی برای ماندگاری عشق و علاقه ضروری است اما باید اندازه و حد اهمیت آن همیشه در خاطر باشد. زیبایی چیزی نیست که کسب کردنی باشد بلکه خصوصیتی است ذاتی. زیبایی افراد برای هر فردی متفاوت است، در نظر فردی ممکن است لیلی زیباترین زن دنیا باشد و در نظر فردی دیگر لیلی زنی معمولی و حتی نازیبا باشد. زیبایی نشأت گرفته از روح آدمی است؛ چشمان پرفروغ، نگاهی معصومانه، شیرینی لبخند، سادگی و بی آلایشی، حجب و حیا و وقار و … همه خصوصیاتی است که از جان آدمی چون شرری برای لحظه ای برمی آید و تن خاکی آدم را درخشان می سازد.
اصالت خانوادگی: فرهنگ و اصالت خانوادگی تأثیر بسزایی در درک متقابل زوجین دارد، چه بسیار مشکلاتی که به خاطر عادتها و فرهنگ غلط یکی از زوجین تا آخر زندگی، همسر و حتی فرزندان را رنج داده است. فرهنگ تضمین کننده ی بسیاری از خواسته هاست که زوجین انتظار برآورده شدن آنرا دارند. پیامبر(ص) می فرماید از سبزه دِمَن(زباله) بپرهیزید. سؤال شد که سبزه دِمَن چیست؟ فرمودند زنی خوبروی از اصلی بد. پیامبر جمال ظاهر را فانی و کمال باطن را روحانی و ماندگار می دانستند. مسلماً اصل و گوهر هر فردی از خصوصیات ذاتی آن فرد است و هرگز نمی توان انتظار داشت که انسانی بدسرشت و سنگ دل تغییرچندانی نماید.
سبکی مهر، زایندگی و دوشیزگی نیز ملاکهایی است که ذکر کرده اند و در هریک نکته ای نهفته است. بسیاری از مردان را می بینیم که به خاطر ناتوانی در پرداخت مهر سنگين راهی زندان می شوند و بسیاری از زنان رنج دیده از شوهر، که مهرشان را می بخشند و از همسرشان جدا می شوند و خود را آزاد می سازند.
خویشاوند نزدیک نبودن: این ملاک هر چند برای همه افراد سازگار نیست، اما بیشتر از جنبه ی سلامتی فرزندان مطرح می شود. هر چند این نکته را نیز می باید در نظر داشت که در برخی از خانواده ها پسر و دخترهای قوم و خویش آنقدر با هم نزدیک و صمیمی هستند که احساسی که باید به زن و شوهر دست دهد، در آنها آنچنان این موضوع رخ نمی دهد و مسلماً به لحاظ احساس جنسی، آنچنان احساس پایداری نخواهد داشت. اما در ازدواجهای قومی موضوع اصالت خانوادگی دیگر آنچنان مطرح نمی شود، چرا که فرهنگهای آنها به یکدیگر نزدیک می باشد و زوجین اغلب همدیگر را به خوبی درک می کنند.
از کل این صحبت ها منظور این بود که مقداری از مسائل ازدواج به اختصار روشن شود، حال این در هر فردی می تواند متفاوت باشد که چه ملاکهایی را مهمتر بداند. ازدواج شاید مهمترین اتفاقی است که می تواند انسان را در ادامه راه زندگی موفق یا ناموفق سازد. این را نیز باید اشاره کرد که نعمتی که در وجود زن و مرد به ودیعه نهاده شده است و آن یکی شدن جسم و روح زن و مرد و حفظ نسل انسان است، نعمتی است که تنها با ازدواج می توان شکرگزار آن بود. پیامبر، روابط جنسی همسر و شوهر را نیکی برای هر دو فرد دانسته اند، چرا که موجب می شود تا آنها به سمت گناه زنا کشانده نشوند.
مسأله ازدواج نکات ریز و درشت بسیاری دارد که می طلبد هر فردی با مطالعه بیشتر، این مسائل را به خوبی درک کند. امید است که بتوانیم در آینده به مسأله ی حقوق زن و شوهر بپردازیم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید