سلول قادر است همه اعمال يک موجود زنده را بطور کامل انجام دهد، بنابراين به عنوان واحد حيات محسوب ميگردد. ولي از آنجا که همه بافتها و ارگانهاي بدن از اجتماع سلولها تشکيل شده ، بطور مرسوم سلول را واحد ساختمان بدن ناميدهاند. ماده حياتي تشکيل دهنده سلول را پروتوپلاسم (Protoplasm) مينامند که عمده قسمت آن غير از هسته سلول ، سيتوپلاسم ، محتويات هسته (Karyoplasm) ميباشد. پروتوپلاسم بوسيله غشايي از محيط اطراف جدا شده است که آن را غشاي سلولي يا cell membrane مينامند. پروتوپلاسم از آب ، الکتروليتها ، املاح و ماکرومولکولهاي آلي مانند پروتئينها ، پلي ساکاريدها ، ليپيدها و اسيدهاي نوکلئيک تشکيل شده است که محيط و بستر مناسبي را براي فعاليتهاي سلول فراهم ميکند.
ارگانلها organelles ، ساختمانهاي تخصص يافتهاي هستند که اعمال مختلفي را هدايت ميکنند و در داخل سيتوپلاسم پراکندهاند. در گذشته ، سيتوپلاسم منهاي ارگانلها را محلولي بيشکل محسوب مينمودند و آنرا سيتوزول (مايع سلولي Sytosole) ميناميدند. استفاده از تکنيکهاي پيشرفته بيانگر آن است که سيتوپلاسم سلول حاوي شبکه بسيار ظريف و پيچيدهاي از الياف باريک microtrabecular ميباشد که همراه اجزاي محلول آن در مجموع ماتريکس سلولي (cytomatrix) ناميده ميشود. ساختمان و عملکرد ارگانلهاي سلولي عبارتند از:
غشاي سلوليغشاي سلولي ساختماني است به ضخامت 7 تا 10 نانومتر که محدوده سلول را معين کرده و به عنوان سدي انتخابي ، مبادله مواد بين سلول و محيط اطرافش را کنترل ميکند. بنابراين اولين نشانه آسيب سلولي ، متورم شدن سلول ميباشد که در اثر از بين رفتن قدرت انتخابي غشا و هجوم مواد به داخل سلول بوجود ميآيد. غشاي ساختماني است ليپوپروتئيني يعني بطور عمده از ليپيدها و پروتئينها تشکيل شده ، با وجود اين ، مقدار کمي کربوهيدراتها نيز در ساختمان آن شرکت دارد.
ريبوزومها (Ribosomes)ريبوزومها ذرات بسيار کوچک و متراکمي با ابعاد 15 تا 25 نانومترند که عمدتا از 7RNA و مقداري پروتئين ساخته شدهاند. از نظر ساختماني از دو زيرواحد کوچک و بزرگ تشکيل شدهاند که هر دو زيرواحد در هستک ساخته شدهاند و جهت شرکت در پروتئينسازي به سيتوپلاسم منتقل شده اند.
هسته سلولهسته ساختماني است گرد يا بيضوي به ابعاد 5 تا 10 ميکرون که همه سلولهاي بدن بجز گويچههاي قرمز حاوي هسته ميباشند. اغلب سلولها داراي يک هسته ، برخي داراي دو هسته (سلولهاي کبدي) و معدودي داراي هستههاي متعدد ميباشند (سلولهاي عضله مخطط). شکل و موقعيت هسته در هر سلول بستگي به شکل سلول دارد. هسته همه فعاليتهاي حياتي سلول از قبيل سنتز پروتئين ، تقسيم ، تمايز و رشد سلولي را کنترل ميکند. هسته از نظر ساختماني از سه قسمت غشاي هسته ، کروماتين و هستک تشکيل شده است.
شبکه آندوپلاسميشبکه آندوپلاسمي با ميکروسکوپ الکتروني به صورت وزيکولهاي پهن يا لولههاي پهن و دراز منشعب و مرتبط با هم شاهده ميگردند. اين لولهها و وزيکولها شبکه بهم پيوسته و وسيعي را در داخل سيتوپلاسم بوجود ميآورند که به دو صورت صاف (SER) و دانهدار (RER) ديده ميشود. شبکه آندوپلاسمي صاف فاقد ريبوزوم در سطح خود ميباشد و با داشتن آنزيمهاي خاص وظايفي از جمله متابوليسم ليپيدها ، خنثيسازي سموم و ذخيره کلسيم را بر عهده دارد. شبکه آندوپلاسمي دانهدار ، داراي ريبوزوم در سطح خود ميباشد. بنابراين در پروتئين سازي دخالت دارد.
دستگاه گلژيدستگاه گلژي ، از کيسهها و واکوئلهاي پهن محدبي تشکيل شده که بطور موازي روي هم چيده شدهاند. منحني بودن کيسههاي تشکيل دهنده دستگاه گلژي باعث ميشود که اين ارگانل از نظر شکل ظاهري داراي يک سطح محدب (cis) و يک سطح مقعر (Trans) باشد. گلژي معمولا در بالاي هسته قرار دارد، ولي جايگاه آن در سلولهاي مختلف ممکن است متفاوت باشد. وظيفه گلژي شرکت در پروتئين سازي با همکاري شبکه آندوپلاسمي دانهدار ميباشد. پروتئينهاي ساخته شده در شبکه آندوپلاسمي دانهدار ، توسط وزيکولهاي حامل به دستگاه گلژي منتقل ميگردند. چون وزيکولهاي حامل به سطح محدب گلژي اتصال مييابند، سطح محدب گلژي را سطح سازنده نيز مينامند. در پروتئينهاي منتقل شده به دستگاه گلژي ، تغييرات زير به عمل ميآيد:
بريده شدن قطعات اضافي از مولکولهاي اوليهافزوده شدن مواد قندي
افزوده شدن سولفات
افزوده شدن فسفات
تغليظ و بسته بندي
اين تغييرات ضمن عبور از کيسههاي متعدد گلژي انجام ميگيرد و عقيده بر اين است که کيسههاي گلژي از نظر محتويات آنزيمي متفاوتاند. پروتئينها پس از بدست آوردن فرم نهايي خود به صورت گرانولهاي محصور شده در غشا از سطح مقعر گلژي خارج ميشوند. به همين دليل سطح مقعر گلژي را سطح ترشحي نيز مينامند.
ليزوزومهاليزوزومها با ميکروسکوپ الکتروني به صورت گرانولهاي متراکمي مشاهده ميشوند که 0.5 تا 0.05 ميکرون قطر دارند و بوسيله غشا محصور شدهاند. ليزوزومها حاوي تقريبا 50 نوع آنزيم ميباشند که همه آنها در PH اسيدي فعالند. بنابراين ليزوزوم دستگاه گوارش سلول محسوب ميشود و قادر به هضم مواد خارجي وارده به سلول و ارگانلهاي فرسوده شده ميباشند.
ميتوکندريميتوکندري ارگانلي است گرد يا ميلهاي که ابعاد آن 0.5 تا 1 ميکرون ميباشد. به عنوان مرکز مولد انرژي سلول ميباشد که قادرند انرژي شيميايي نهفته در مواد آلي مختلف را به انرژي قابل استفاده سلول يعني آدنوزين تري فسفات (ATP) تبديل نمايند. بنابراين هرچه مصرف انرژي سلول بيشتر باشد، اندازه ميتوکندريها بزرگتر و تعداد آنها بيشتر خواهد بود و برعکس. حتي در درون سلول ميتوکندريها در بخشي از سلول قرار ميگيرند که نياز به انرژي جهت انجام فعاليت بيشتر باشد.
ميتوکندري بوسيله دو غشاي بيرون و دروني محصور شده که غشاي بيروني صاف ولي غشاي دروني داراي چينهاي تيغه مانندي است که "کريستا" (crista) ناميده ميشود و فضاي بين دو غشا را "فضاي بين غشايي" و فضاي محدود شده بوسيله غشاي دروني را "ماتريکس ميتوکندري" مينامند که محتوي پروتئين ، DNA ، گرانولهاي ريز و متراکمي مملو از کلسيم ، منزيم ، فسفات و ساختمانهاي ريبوزوم مانند ميباشد.
پراکسيزومپراکسيزومها در گذشته ميکروبادي Microbody نيز خوانده ميشدند. ارگانلهايي هستند شبيه ليزوزومها که حاوي آنزيمهاي هيدروکسي اسيد اکسيداز ، O - آمينو اکسيداز و کاتالاز ميباشند که دو آنزيم اولي در توليد پراکسيد هيدروژن H202 دخيلند و آنزيم کاتالاز سبب تجزيه آن به آب و اکسيژن ميشود.
با توجه به فراواني آنزيم کاتالاز در پراکسيزومها ، عقيده بر اين است که سلولها را از اثرات سمي H2O2 حفظ ميکنند که در سلولهاي کبدي و کليوي به تعداد فراوان يافت ميشوند. منشا اين ارگانل به عقيده بعضي ، شبکه آندوپلاسمي دانهدار و به عقيده برخي ديگر شبکه آندوپلاسمي صاف ميباشد.
سانتريولهاسانتريولها به صورت دو ساختمان ميلهاي کوتاه و عمود بر هم در مجاورت هسته سلول قرار دارند و با سيتوپلاسم اطراف خود "سانتروزوم" ناميده ميشود که قبل از تقسيم سلول همانندسازي ميکنند و به قطبين سلول مهاجرت کرده و در دو سر دوکهاي تقسيم قرار ميگيرند. هر سانتريول ، استوانهاي است به قطر 0.2 ميکرون و به طول 0.5 ميکرون که ديواره آن از 9 سري ميکروتوبول سهتايي تشکيل شده است. سانترويولها براي تشکيل مژه و تاژک ضرورياند. ارگانلهايي که تاکنون مورد بحث قرار گرفتند، همگي بهوسيله غشا محصور شدهاند، ولي ارگانلهايي نيز وجود دارند که فاقد غشا هستند و شامل ميکروتوبولها و ميکروفيلامنتها ميباشند.
اجزاي غير زنده سلولياجزاي غيرزنده سلولي ، بطور عمده شامل مواد غذايي ذخيره شده ، شامل پروتئينها ، چربيها ، گليکوژن و پيگمانها مثل ملانين و مواد زايد انباشته شده در داخل سلول ميباشند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید