در اين بررسى فشرده، مباحثى همچون: زنان و اشتغال، برخورد دوگانه با اشتغال زنان، اسلام و اشتغال زنان، زنان و خانهدارى، انگيزههاى زنان براى اشتغال، زنان در بازار كار، همسران و اشتغال زنان، آثار و عوارض اشتغال زنان، آثار مثبت اشتغال زنان بر فرزندان، بهترين زمان اشتغال زنان، آمار اشتغال زنان، مورد بحث و بررسى قرار مىگيرد.
مشاركت زنان در امر اشتغال از قدمتى تاريخى برخوردار است. به گفته محققان، زنان از ابتداى شروع تمدن بشرى به مشاغل زراعى و كشاورزى روى آوردهاند كه تاريخ جوامع انسانى، مرهون و قدردان حضور مؤثر و سازنده آنان است. تلاش زنان در رسيدن به مشاغل اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى در دهههاى اخير، در پى تقاضاى يابندگان كار و همچنين نياز بازار كار، رشدى قابل توجه و چشمگير داشته است. امروزه درصد زنان شاغل در هر كشورى مىتواند به عنوان شاخصى در رشد و توسعه آن كشور محسوب گردد. گذشته، حال و آينده اشتغال زنان به همراه انگيزهها و آثار اين پديده بر خانواده و جامعه در تمامى نقاط جهان بحثى گسترده را مىطلبد.
برخوردهاى دوگانه با اشتغال زنان
در بسيارى از جوامع، تقسيم كار بر حسب جنس، صورت گرفته و مىگيرد. چنانكه بعضى شغلها مخصوص زنان و بعضى ديگر خاص مردان است. تقريبا در بيشتر كشورها، وظيفه خانهدارى و سرپرستى فرزندان به عهده زنان مىباشد. در گذشته در كشور ما، مشاغلى چون رانندگى، مهارتى مردانه و آشپزى و خياطى، شغلى زنانه و حضور در عرصههاى نظامى و سياسى، ويژه مردان بود.
در قرن نوزدهم، در سطح جهان، نظر غالب اين بوده كه كار زنان كمتر از مردان اهميّت دارد و مردان بايد بيش از زنان، مزد دريافت كنند؛ زيرا مسؤوليت معاش خانواده را به عهده دارند. انگليسىها كه جلوتر از بقيه كشورهاى غربى، قانون حمايت از زنان را تصويب كردند، عقيده داشتند خانهدارى مسؤوليتى زنانه است و در اين كشور، تا پايان قرن نوزدهم، تبعيض شغلى، زنان را به محدوده كوچكى از مشاغل پست و كمدرآمد منحصر كرده و اتحاديه كارگرى مردانه، آنها را از دستيابى به شغلهايى كه دستمزد بالاترى داشتند، محروم نمود و زنان در مشاغلى كه با مردان مساوى بودند، حقالزحمه كمترى دريافت مىكردند.
گفتنى است كه در آن زمان، دولت در پيدايش اين تبعيض دخالت داشت، بهطورى كه زنان را از برخى مشاغل محروم نمود و ساعات كار را محدود و زمان خاصى براى فعاليت آنها تعيين كرد.
البته اين روند، بعدها با مبارزه زنان متوقف شد و آنها به حق تحصيلات دانشگاهى و كسب مجوز طبابت دست يافتند(1). در دنياى كنونى و در كنار تحولاتى كه «فمينيستها» -به قول خودشان- زمينه مساعدترى براى شكوفايى زنان فراهم آوردهاند، باز هم كارفرمايان بنگاههاى اقتصادى به بهانه پايين بودن بازدهى كار زنان شاغل نسبت به مردان، مزد آنها را كاهش داده و امكان ارتقاى شغلى بانوان را دشوار كردهاند. در كشورهاى صنعتى باز هم به نقش مرد به عنوان نانآور دائمى خانواده و صاحب حرفه، تكيه فراوان مىشود چنانكه در كشورهايى چون آلمان، هنوز كار مرد از احترام و پاداش بيشترى برخوردار است و تصميمگيرىهاى وى در خانواده عموما بر زن فزونى دارد.
مهمترين قانونى كه با شعار حمايت از زنان در غرب مطرح گرديد، مربوط به سال 1882م مىباشد كه انگلستان آن را تصويب كرد. ويل دورانت معتقد است خانمها بايد ممنون ماشين باشند كه منجر به تصويب اين قانون شد. جالب اينكه كشورهاى ديگر غربى هم زودتر از اين زمان به فكر اعاده حقوق زنان نيفتادند. آلمانىها در سال 1900، سوئيسىها در 1907 و ايتاليا در سال 1919 و نهايتا فرانسه كه در وضع قوانين مدنى بر ديگران پيشى مىگيرد، در پايان سال 1907م به اصلاح قوانينى در اين زمينه اقدام كرد(2).
اسلام و اشتغال زنانبا ظهور اسلام و گسترش تعاليم حياتبخش آن، افقى تازه در برابر ديد انسانها گشوده شد و اميدى مسرّتبخش، جان آنها را نوازش داد. زندگى بشر معناى ديگرى يافت و آنچه نياز واقعى آنها بود، بيان گرديد. تساوى شؤون زن و مرد و بهرهمندى از مواهب مادى و معنوى، فرمانى بود كه زنِ گرفتار اسارت و حقارت را نجات داد و در عرصههاى مختلف فردى و اجتماعى به او هويّت بخشيد.
مسأله اشتغال و كار از جمله منزلتهايى است كه دين اسلام، انسانها را بدان ترغيب نمود تا جايى كه در روايات دينى، انسان بيكار را مورد غضب الهى دانسته و از رحمت حق، محروم مىداند. مكتب متعالى اسلام با حضور فعالانه زنان در اجتماع، به دور از برخوردها و روابط مذموم با پذيرش مشاغلى كه با روحيات و شأن آنها همگونى دارد، موافق است و از نظر اقتصادى، مالكيّتش را تأييد و او را صاحب دستمزد و حقوق خويش مىداند. چنانكه در قرآن مجيد آمده است: «للرِّجالِ نَصيبٌ مِمّا اكْتَسَبوا و لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْن(3)»: «هريك از زنان و مردان از آنچه اكتساب كنند بهرهمند مىشوند».
آرى مالكيّت زن، چون مرد محترم است. و نظر به اينكه يكى از راههاى كسب مال، داشتن شغل است، به حمايت اسلام از زنان در انتخاب شغل پى مىبريم مشروط بر اينكه آن شغل با مصالح فردى و اجتماعى زن در تعارض نباشد. شغلى كه به سست نمودن اركان اصلى خانواده نينجامد و زن را از آسيبهاى اجتماعى حفظ نمايد و با مقتضيات روحى و لطافت و ظرافت جسمى او متناسب باشد، مورد تأييد اسلام است. حتى بر زنان، تصدى مشاغلى چون مامايى، پزشكى زنان و تعليم و تربيت دختران و زنان مسلمان، واجب كفايى است. و اگر بنابر مصالح يادشده، دايره اشتغال براى زنان محدود شده و يا از رسيدن به برخى مقامات معاف گشتهاند، نبايد آن را به حساب تقيّدى دستوپاگير، تنگنظرى و يا فرهنگ دور از واقعيّات روز قلمداد كنيم و با هياهوهاى فمينيستى قرن اخير، اشتغال زن را با هر بىبندوبارى و آزادىهاى مفسدهبرانگيز بپذيريم.
وجه تضاد آشكار تعاليم اسلامى با معيارهاى غربى در موضعگيرىهاى فوق است. مخالفين دين قصد دارند با شعار آزادى و تساوى حقوق زن و مرد دستاوردهاى فرهنگ غربى را چون غذايى بِكر و سالم به خورد زنان داده و اسلام را كه از پانزده قرن پيش با تكيه بر آزادى، استقلال و شرف، زن را عزّت بخشيد و در همه زمينهها مدافع حقوق مسلّم آنها شد، ناتوان جلوه دهند. سادهلوحانه است اگر زنان جامعه به شعارهاى سطحى و آزادى قرين با هر فسادى گوش دهند و با طرفدارى از تئورىهاى عوامفريبانه، سرنوشت خود را به دست موج خطرناك مدّعيان حقوق زن و اشتغال بدون قيد و شرط بسپارند.
زنان و خانه دارى
بانوان براى حضور در عرصههاى اجتماعى و دستيافتن به آنچه سبب رشد و تعالى آنان مىگردد، مختارند. اكثر كارشناسان، خانهدارى، توالد و حفظ فرزندان را مناسبترين شغل براى وى مىدانند؛ زيرا دوران باردارى و سپس شيردهى كه پايه بقاى نسل است، به عهده زنان مىباشد. اين شيوه را كه طبيعت زن بر آن بنا شده و تاريخ بشريّت بر اساس آن پيش رفته، اسلام نيز تأييد نموده است؛ گرچه خانهدارى شغلى نيست كه اسلام آن را بر زن تكليف كرده باشد، بلكه سنّت و عرف در دنيا بر اين پايهگذارى شده؛ زيرا زنان اين كار را بهتر انجام مىدهند.
تأمين نيازمندىهاى اقتصادى، در شرع مقدس به عهده مردان است و زن مكلّف به تأمين هيچيك از مخارج زندگى نيست و حتى مىتواند در قبال شيردهى و بچهدارى مطالبه حق كند. اين منزلتى است كه خداوند براى زن در نظر گرفته و او را از مسؤوليتهاى اقتصادى در قبال خانواده معاف نموده و شغل خانهدارى را براى او به عنوان عبادتى بزرگ و شايسته پذيرفته است. حضرت على عليهالسلام مىفرمايد:
«جهاد المرأة حسن التبعل(4)»: «جهاد زن، خوب شوهردارى كردن است».
با نظر به زندگى زناشويى حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام درمىيابيم كه تقسيم كارها بين او و همسرش به بهترين وجه تحقق يافته است. در تاريخ آمده، على عليهالسلام و فاطمه عليهاالسلام از رسول خدا صلىاللهعليهوآله خواستند كه امور ضرورى را بين آنها تقسيم كند. آن حضرت كارهاى داخل خانه را با فاطمه عليهاالسلام و كارهاى بيرون را به على عليهالسلام واگذار كردند. حضرت فاطمه عليهاالسلام مىفرمايد:
«جز خدا كسى نمىداند كه من چقدر از اين تقسيمبندى خوشحال و مسرور گرديدم؛ زيرا پدرم مرا از تحمّل برخورد و تماس با مردان معاف داشت(5)».
اين فرمايش حضرت، تأكيدى بر لطافت روح و طراوت و شادابى زن است كه نبايد به هر انگيزه و دليلى به مشاغلى كه با ويژگىهاى جسمى و روحى و احيانا مناسبات زن و مرد همخوانى ندارد، تن دهد. حضرت على عليهالسلام در سفارشى به امام مجتبى عليهالسلام مىفرمايد: «كارهاى سنگين اجتماع را به زن تحميل نكن تا حالشان بهتر و شادابتر و فكرشان فارغ و طراوتشان پايدار گردد؛ زيرا زن گل است، پهلوان نيست كه تحمّل رويارويى و دست پنجه نرم كردن با كارهاى سخت اجتماعى را داشته باشد(6)». بنابراين در تقسيم كار و اشتغال بانوان بايد اصول منطقى و عقلى را كه مدّ نظر اسلام است، پذيرفت.
انگيزه هاى اشتغال
مشاركت زنان در بازار كار ناشى از انگيزههاى متفاوتى است كه در جوامع گوناگون، گاه مشترك و گاه متضاداند. صاحبنظران دو انگيزه روانى و اقتصادى را در اشتغال زنان، مهم و مؤثر مىدانند كه با توجه به فرهنگ، سطح سواد و طبقه اجتماعى متغيّر است:
1. انگيزه اقتصادى
بر اساس مطالعات و پژوهشهاى انجام شده، مهمترين و شايعترين دليل اشتغال زنان نه تنها در ايران، بلكه در كل جامعهها، عامل اقتصادى است. كمك به بهبود وضع مالى، خصوصا در طبقات كمدرآمد و متوسط كه ناشى از بالابودن هزينه زندگى، تنوع نيازها و خواستههاى خانواده مىباشد، زنان را به شغل خارج از خانه وامىدارد.
شرايط سخت اقتصادى در خانوادهها زن را خواسته يا ناخواسته آماده هرگونه همكارى با همسر در جهت پركردن خلأهاى مادى مىكند؛ بهطورى كه هر شغلى را ولو سخت و يا با دستمزد كم مىپذيرد. اين وضعيت در مورد زنان سرپرست خانواده، اعم از زنان بيوه و يا زنانى كه شوهر از كار افتاده دارند و همچنين مبتلايان به پديده تلخ طلاق كه ممكن است چندين فرزند را تحت تكفّل خويش داشته باشند، شدّت بيشترى مىيابد.
2. استقلال طلبى
گسترش ارتباطات اجتماعى و كسب استقلال مالى، بسيارى از زنان را راهى بازار كار مىكند. آنها نه از سر نياز، بلكه به اين تصور كه نبايد از مردان عقب بمانند و با داشتن حقوق، سرمايه و پسانداز مىتوان به استقلال رسيد، به دنبال مشاغل گوناگون مىروند. آنها فكر مىكنند مردان به دليل شغل و درآمد حاصله از آن، صاحب اقتدار و قيموميت بر خانوادهاند و هماوردى با آنها زمانى است كه زن نيز شاغل بوده و با توان مادى در رياست بر خانواده شريك گردد.
3. كسب منزلت اجتماعى
تحقيقات در اين زمينه نشان مىدهد كه حضور در اجتماع و كسب منزلت و آگاهى اجتماعى، انگيزه مهمى در اشتغال زنان به كار است. ميل به كسب هويّت، خاصه زمانى كه توانايىها و قابليّتهاى فرد براى مطرح كردنش در حدّ پايينى است، زن را به كار در خارج از خانه مىكشاند تا بدين وسيله از او چهرهاى مؤثر و اجتماعى بر جاى گذارد.
از نظر دور نماند كه در بعضى موارد اشتغال زنان برخاسته از چندين نياز و بروز انگيزههاى متفاوت است.
زنان در بازار كار
كسب رتبههاى بالا در عرصههاى اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى توسط زنان، نشانگر قابليّت و خلاقيّت اين قشر مؤثر و توانمند است؛ امّا مشاهده مىشود كه درصد پستهاى مديريّتى كه زنان تحصيلكرده اشغال كردهاند، نسبت به مردان پايينتر است. اگر تبعيضات فرهنگى و اجتماعى موجود تقليل يابد و نگرشهاى منفى در اين زمينه برطرف گردد، شاهد درخشش بيش از پيش زنان و بروز استعدادهاى ذاتى آنها خواهيم بود. بنابر گزارشهاى منتشر شده، بسيارى از مديران، كارفرمايان و مسؤولين امور ادارى عقيده دارند زنان در هر پست و مقامى باشند در محل كار، كارمندان جدى، خلاق، مسؤوليتپذير و داراى روابط انسانى و اخلاق پسنديده هستند. اين در حالى است كه حقوق آنان نسبت به مردان با همان ويژگىها قابل مقايسه نبوده و در خيلى موارد به آنها اجحاف مىشود.
نخستين شهردار زن كشور درباره ويژگىهاى زنان موفق مىگويد:
«از مشخصات بارز زنان نمونه، شجاعت، قاطعيّت، سماجت در كارها و وفقدادن خود با شرايط مختلف و تلاش براى رسيدن به هدفى مشخص در زندگى است(7)».
مطمئنّا نيروهايى كه چنين ويژگىهايى دارند هرگاه مسؤوليتى را مىپذيرند، تا رسيدن به نتيجه مطلوب و بازدهى كامل تلاش مىكنند. به هر حال در بيشتر نقاط دنيا وضعيت بازار كار زنان بدانگونه نيست كه حق واقعى آنها برآورده گردد و آنها را به آرامشى توأم با رضايت برساند. دفتر بينالمللى كار در گزارشى اعلام كرد:
زنان با رقم بىسابقهاى وارد بازار كار شدهاند؛ اما آنان با نرخ بيكارى بالاتر و دستمزدهاى پايينترى در مقايسه با مردان روبهرو هستند و 60% از 550 ميليون نفر از كارگران فقير جهان را تشكيل مىدهند. در اين گزارش آمده است، در سال 2003 يك ميليارد و 100 ميليون نفر از جمعيت 8/2 ميليارد نفرى كارگران جهان و يا 40% از آنان را زنان تشكيل مىدادند كه اين رقم در مقايسه با 10 سال قبل، 200 ميليون نفر افزايش نشان مىدهد؛ مثلاً ميزان بيكارى زنان در كشورهاى آمريكاى لاتين و منطقه كارائيب، 1/10 درصد بود كه 7/6 درصد براى مردان، قابل مقايسه است. و در كشورهاى خاورميانه و شمال آفريقا ميزان بيكارى زنان، 5/16 درصد بود كه اين رقم 60% بيشتر از مردان مىباشد. بنابراين براى جوانان و خصوصا زنان جوان در گروه سنى 15 تا 24 سال، مشكل يافتن كار بيشتر است و 8/35 ميليون زن جوان طالب كار در اين گروه سنى، بيكار هستند(8).
آثار و عوارض اشتغال زنان
بحث اشتغال زنان از اهميّت ويژهاى برخوردار است همانطور كه عوامل و انگيزههاى اشتغال گوناگون مىباشد، تأثيرگذارى اين پديده نيز بر فرد، جامعه، خانواده و فرزندان متفاوت است. زنان شاغل با قبول دو مسؤوليت خانهدارى و كار در خارج منزل مىكوشند با استفاده از توانايى و امكانات موجود، وظيفه خود را به خوبى انجام دهند.
همسران و اشتغال زنان
اشتغال زنان به رغم بهبود وضع اقتصادى خانواده به دليل كمبود ساعات حضور زن در خانه، باعث تحولاتى در مديريت و نقش اعضاى خانواده مىگردد. در وهله اول اين تأثير به تغيير عملكرد همسر و كاهش قدرت وى مىانجامد و نهايتا در بسيارى از موارد موجب هماهنگى زوجين در تصميمگيرى و اداره امور زندگى مىشود. غالبا در خانوادههايى كه زن شاغل است، مردان در كار منزل مشاركت بيشترى دارند و زن و شوهر در بسيارى از مسايل به درك و تفاهم مىرسند و آثار مثبت اين رفتار بر ديگر اعضاى خانواده نيز تسرّى مىيابد.
متأسفانه درصدى از مردان هنوز شغل اصلى زن را خانهدارى و فرزندپرورى مىدانند و با اينكه به تأثير شغل و درآمد همسرشان در رفع تنگناهاى مادى زندگى واقفاند، انتظار دارند وى به تنهايى همه كارهاى خانه را انجام دهد. اين فشار فزاينده -انجام دو مسؤوليت- بعضا زنان شاغل را به ناراحتىهاى جسمى و روحى، افسردگى و نااميدى مبتلا مىنمايد و شايد به جرأت بتوان گفت يكى از عوامل نارضايتى زنهاى شاغل در زندگى زناشويى، اين مطلب باشد.
آثار مثبت اشتغال مادران بر فرزندان
به رغم برخى نگرشهاى منفى كه مادران را مسؤول حفظ و نگهدارى فرزندان دانسته و عامل هرگونه مشكل در رفتار و كردار آنها را مادران مىدانند و با آگاهى از اين موضوع كه بعضى مادران نيز به دليل شاغل بودن، خود را در مقابل عدم رشد و تربيت فرزندان، مقصر اصلى مىدانند؛ پژوهشها نشان مىدهد فرزندانى كه مادران شاغل دارند، در پيشرفت تحصيلى و رشد اجتماعى موفقتراند. برخلاف عقايدى مبنى بر اينكه اشتغال مادر به فرزند آسيب مىرساند، شواهد نشانگر آن است كه اشتغال مادر براى كودك فوايدى هم دارد. كودكانِ مادرانِ شاغل در مقايسه با كودكانِ مادرانِ خانهدار، مسؤوليتپذيرتراند. در ضمن از سازگارى شخصيتى و اجتماعى بهترى در مدرسه برخوردارند.
«هافمن» معتقد است كه دخترانِ مادران شاغل از نظر اجتماعى يك الگوى شايسته دارند آنها به طريقى تربيت مىشوند كه اعتماد به نفس خويش را به دست آورده و مستقل بار مىآيند. آنان نقش زن را آزادانهتر پذيرفته و رضايت و شايستگى بيشترى را احساس مىكنند و براى اهدافشان پشتكار بيشترى دارند. نوجوانانى كه مادر شاغل دارند، در مقايسه با مادران خانهدار، احساس خود ارزشمندى، سازگارى اجتماعى بيشترى مىكنند. آنها مستقل و متكى به خويش بار آمدهاند؛ زيرا مادرانشان در همان سالهاى اوليه اين نوع تربيت را به كار گرفتهاند تا آنها از خود و متعلقاتشان بهتر مراقبت كنند(9).
يكى از مسايل مهم در چگونگى تأثير شغل مادران بر فرزندان، نگرش زوجين به وضعيت شغلى و رضايت از كار است. اگر مادر شاغل از شغلش رضايت داشته باشد و نقش خود را همانند مادران خانهدار انجام دهد و فشار و مشكلات ناشى از كار را عاقلانه و با صبر و حوصله تحمّل نمايد، به خوبى و همانند مادران خانهدار مىتواند فرزندش را پرورش دهد.
بهترين زمان اشتغال
روانشناسان معتقداند كه وجود مادر در خانه، به ويژه در يكى دو سال اول زندگى لازم است و اين به خاطر دلبستگى عاطفى كودك به مادر است. امروزه شرايط اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى حاكم بر جوامع، مادران را اندكى پس از تولد فرزند، روانه بازار كار مىكند كه اين امر مىتواند آثار منفى بر كودك داشته باشد. خانم اليزابتهاروى -پروفسور روانشناس- در اين زمينه روى مليّتهاى مختلف و تأثير كار والدين خصوصا مادران، مطالعاتى را انجام داده است. وى 6 هزار كودك را در 4 گروه سنى در سنين بين 3 تا 12 سالگى طبقهبندى كرده و اين موارد را در تحقيق خود لحاظ كرده است:
1. آيا مادر اين كودكان در 3 سال اول زندگى آنها در خارج خانه كار مىكرده؟
2. مادر شاغل بعد از چه مدتى از تولد به كار برگشته است؟
3. مادر چند ساعت در هفته كار مىكرده است؟
4. مادر چه مدت طى 2 سال اول زندگى كودك بيكار بوده و وقت خود را صرف كودك نموده است؟
نهايتا در اين بررسىها به اين نتيجه رسيدند كودكانى كه مادرانشان بعد از 3 سالگى به كار بازگشتهاند و مدت 3 سال را كنار فرزند خويش بودهاند، حرفشنوى بيشترى داشته و مطيعتر و آرامتر بودهاند(10). بنابراين، پيشنهاد مىشود مادران در يكى دو سال اول زندگىِ كودك به كار مشغول نشوند و از پذيرفتن كار تماموقت دورى كنند.
آمار اشتغال زنان در ايران
بررسىها حكايت از اين دارد كه با آغاز دوره سازندگى در نظام جمهورى اسلامى، زمينه گسترش اشتغال زنان، بيش از پيش فراهم گرديد؛ بهطورى كه حذف بسيارى از محدوديّتهاى تحصيلى در رشتههاى فنى و مهندسى در سال 1372 از جانب شوراى انقلاب فرهنگى، موقعيّت اجتماعى زنان را ارتقا بخشيد و زمينههاى رشد علمى، پژوهشى آنان را فراهم نمود بهطورى كه گروه قابل توجهى از آنها توانستند با تلاش و پىگيرى، تعدادى از پستهاى ميانى و بالاى ادارى و آموزشى را به دست گيرند. به همين دليل، اشتغال زنان در سال 1375 نسبت به سال 1370 از رشدى معادل 4/43% برخوردار گرديده كه 1/49% آنان در مشاغل علمى و تخصصى مشغول به كار بودهاند(11). طبق آمار ارائه شده حدود 31% كاركنان بخش دولتى بدون احتساب كارگران، زن هستند كه از اين ميزان، 73% در آموزش و پرورش و 5/15% در وزارت بهداشت و 5/1% در ساير ادارات مشغول به كار بودهاند(12).حضور زنان در مشاغل توليدى و خدماتى در سال 1375 نسبت به مقدار مشابه در سال 1356 از رشد بالايى برخوردار بوده است؛ بهطورى كه 6/31% از كل زنان شاغل كشور را صنعتگران و كارگران مشاغل مربوط تشكيل داده و كارگران كشاورزى، جنگلدارى و ماهىگيرى نيز 4/14% از كل زنان شاغل را به خود اختصاص مىدهند. 4/4% از كل زنان شاغل نيز كاركنان خدماتى و فروشندگان فروشگاهها هستند(13).
با اين حال جايگاه زنان در دايره اشتغال، در حدّ پايينى است كه اين امر مىتواند به تنوع شغلى زنان و هنجارهاى فرهنگى كشور بازگردد.
1. جامعه شناسى زنان، پاملا آبوت، كلرو الاس، ترجمه منيژه نجم عراقى، ص 176-173.
2. زن و عدالت اجتماعى، هاشمى رفسنجانى، ص 106.
3. نساء: 32.
4. وسايل الشيعه، ج 11، ص 15.
5. همان، ج 14، ص 123.
6. همان، ج 14، ص 120.
7. حضور زنان كارمند...، روزنامه همشهرى، شماره 3224.
8. سازمان ملل...، اطلاعات، شماره 23009.
9. ارمغان اشتغال، حسين فيضى، حمايت، شماره 20.
10. مادران شاغل، جام جم، شماره 897.
11. روزنامه قدس، سال سيزدهم، شماره 3652.
12. روزنامه كيهان، شماره 16346.
13. كار زنان...، آتيه، ويژهنامه شماره 461.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید