زن فردا: جامعه ای را در نظر بگیرید که نرخ تورم آن دورقمی باشد و اگر مردان به تنهایی بخواهند بار مسئولیت را به دوش بکشند قطعا این باربه خانه نخواهد رسید، در نتیجه زنان دست به کارمی شوند و درجامعه حضورمی یابند تا با حقوق و دستمزدهایی که می گیرند بتوانند کمی سنگینی بار را کمتر کنند.
به گزارش خبرنگار” زن فردا”، اگرچه هیچ گاه زنان نتوانستد ،حقوقی که استحقاق آن را داشته باشند( جز در مواردی محدود) دریافت کنند، اما به هرحال از آنجایی که کارفرمایان به دنبال کسانی هستند که در مقابل پول کم کارو فعالیت بیشتری کنند،زنان را جذب می کنند و دیگرزمانی برای تصمیم گیری نیست چراکه اگر غفلت کنی این موقعیت کاری را مثل دفعات قبل از دست خواهی داد،چون دست زیادست!
درحال حاضر فعالیت زنان در جامعه بسیارچشمگیر است و بیشتر زنان شاغل دارای مدارک تحصیلی هستند، اگرچه حقوقی براساس مدرک تحصیلی خود دریافت نمی کنند ودراکثرمواقع دیده می شود که دستمزد یک مرد دیپلمه دو یا سه برابروگاها بیشتراز یک زن لیسانسه می باشد.
اگر مردان از حق نگذرند خود به این امر اعتراف خواهند کرد که همسران شاغلشان دربسیاری از موارد کمک خرج خانواده محسوب می شوند اگرچه حقوقی اندک در ازای کار زیاد دریافت می کنند اما به هرحال در جامعه ای که هر روز محتاج تر از روزقبل هستی باید حقوق کم را با لبخند رضایت بپذیری والا کس دیگر به راحتی جایگزین تو خواهد شد.
مادران شاغل خوب می دانند که حقوق ناچیز دریافتی خود را چگونه تقسیم بندی کنند و براساس برنامه خرج و مقداری را نیز برای روز مبادا پس انداز کنند، خوب می دانند که باید برای رسیدن به محل کار مسیر اتوبوس خور را پیدا کنند تا مجبور نباشند قسمت اعظم حقوق خود را به رانندگان تاکسی بدهند.
با توجه به اینکه نیمی از کل جمعیت جهان را زنان تشکیل می دهند و دو سوم ساعات کار انجام شده توسط زنان صورت می پذیرد، تنها یک دهم درآمد جهان و فقط یک صدم مالکیت اموال و داراییهای جهان به زنان اختصاص یافته است. بنابراین وجود نابرابری برای زنان در تمامی جوامع کم و بیش وجود دارد که در برخی از سازمانهای جهانی در چند سال اخیر به این مسئله بیشتر توجه شده و در برنامهریزیهای خرد وکلان اقتصادی و اجتماعی سازمان های مختلف جهانی قرار گرفته است.
یکی ازمهمترین معیارها برای سنجش میزان توسعه یافتگی یک کشور، به میزان اهمیت و اعتباری که به زنان در آن کشورداده می شود بازمی گردد،درحال حاضرجهان، نگاه عمیقی به سوی زنان دارد زیرا امروز،برای تحقق توسعه اجتماعی ، تسریع فرایند توسعه اقتصادی ومحقق شدن عدالت اجتماعی، چنانچه به زن به عنوان نیروی فعال و سازنده نگریسته شود، قطعاً تأثیر بسیاری درروند توسعه وافزایش کمّی و کیفی نیروی انسانی آن جامعه خواهد داشت.
اما شرایطی که جامعه برای اشتغال زن درخارج ازخانه قائل است، بیش ازآنکه رضایت زن درآنها لحاظ شود، به منافع خانواده توجه دارد. رضایت شوهرو بیخلل ماندن امورمربوط به خانه و خانواده شرط اصلی اشتغال قلمداد میشود. زن ایرانی نیز پذیرش اشتغال را به شرطهایی مشروط میسازد که حل مسائل مربوط به خانه و نگهداری فرزندان از جمله آنهاست.
گزارش زن فردا حاکی از آن است که فرزندان درخانواده یکی دیگر از عواملی است که اشتغال زنان را تحت تأثیرقرارمیدهد. به بیان دیگر، بین میزان اشتغال زنان و شمارفرزندان درخانواده نسبت معکوس وجود دارد؛ یعنی هرچه شمارفرزندان بیشتر باشد، میزان مشارکت زنان در بازار کار کمتر است.
به این ترتیب، علاوه برعوامل مربوط به بازار کار، عوامل دیگری مربوط به خود زنان و خانواده آنان، در تصمیمگیری برای اشتغال، مؤثر است. از جمله، عده فرزندان و درآمد خانواده، میزان مزد و حقوق، همچنین تحصیلات زن، در تصمیمگیری برای کار در خارج از خانه، نقش مهمی دارند.
مسئولیت نگهداری و تربیت فرزندان و اداره امورخانه ازجمله عواملی شمرده شده که امکان دستیابی زنان به تخصصهای بالا را محدود میسازد و به دلیل ناهماهنگی نقشهای حرفهای و خانوادگی زنان و خودداری شوهران از همکاری با آنان موجب بروز تضاد نقشها میگردد.
تعارض نقش در خانواده از نگرش منفی شوهر به کار همسرش و تلقی سنتی او نسبت به نقشهای مردانه و زنانه و در نتیجه، عدم حمایت دو جانبه و عدم مشارکت افراد خانواده در اجرای وظایف ناشی میگردد. در چنین حالتی، زنان مجبورند شغل خود را ترک کنند. اما، چنانچه از اشتغال آنان حمایت شود و با مساعدت خانواده و تلفیقنقشها صورت پذیرد، به نظر میرسد که تعارضی پیش نیاید.
تأثیر اعتقادات و ارزشهای حاکم بر جامعه بر افکار زنان اثر میگذارد و محدوده فعالیتهای اقتصادی آنان را مشخص میکند. اکثریت قریب به اتفاق معلمان نظر همسرانشان را نسبت به شغل خود مساعد اعلام و دلیل موافقت آنان را منزلت این شغل در جامعه و «درک بهتر زنان معلم از مسائل و مشکلات خانواده» و نیز «مشارکت آنان در مخارج خانواده» عنوان کردهاند.
مردانی که با اشتغال همسران خود موافقاند، در امور مربوط به خانه، مشارکت بیشتری دارند و همکاری آنان در امور مربوط به خانواده موجب میشود که زنان بار مسئولیت دوگانه در خانه و خارج از خانه را راحتتر تحمل کنند و کمتر دچار احساس فشار شوند و در نتیجه، زن وشوهر روابط بهتری با یکدیگر پیدا کنند.
رضایت زن شاغل از نحوه خرج کردن درآمد وی در خانواده عامل دیگری است که برای سنجش رضایتمندی از زندگی زناشویی درنظرگرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اکثریت قریب به اتفاق زنان شاغل «کل حقوق» یا «بخش قابل ملاحظهای از حقوق» خود را صرف تأمین مخارج خانواده میکنند.
مهمترین انگیزه زنان شاغل برای سهیم شدن در امور مالی خانواده «میل و رضایت شخصی» و نیز «احساس مسئولیت در قبال خانواده» اعلام شده است و این را بیشتر زنان شاغلی ابراز داشتهاند که همسرانشان با اشتغال آنان موافق بودهاند. به نظر میرسد که توافق زوجین برای اشتغال زن موجب بهبود روابط آنان میگردد و زنان را به مشارکت در امور اقتصادی خانواده راغبتر میسازد.
نتایج تحقیق نشان میدهد که، در مورد اشتغال زنان، رضایت شوهر در رضایت فرزندان بیتأثیر نیست و هر گاه شوهر از اشتغال زن ناراضی و روابط زوجین نامساعدتر باشد، فرزندان نیز از اشتغال مادرشان ناخشنود میگردند.
مطالعات انجام شده در خصوص تأثیر اشتغال زنان بر خود آنان نشان میدهد که پذیرش مسئولیت در خارج از خانه روحیه و کارآیی زنان را تقویت میکند و درجه هوشیاری و خلاقیت آنان در تصمیمگیری درباره مسائل خانوادگی افزایش مییابد.
به عبارت دیگر، اشتغال موجب رشد شخصیت زنان میشود، آنان را در نیل به تفاهم با دیگران تواناتر میسازد، و حس همکاری و مشارکت در زندگی زناشویی را در آنان قوت میبخشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید