از جمله روشهاى تربيتى حضرت فاطمه عليهاالسلام نوعدوستى او بوده است، كه در برابر چشمان تيزبين فرزندانش، به مردم كمك مىكرد و خود گرسنه مىماند، ولى ديگران را سير مىنمود. (1)
فاطمه عليهاالسلام گرنبندش را به فقرا ايثار كرد و آنان را مورد نوازش قرار داد و از پول آن پارچهها خريدارى شد و براى بىلباسها، لباس مناسب تهيه گرديد...(2) و پردههاى خانهاش در اختيار پيامبر خدا قرار گرفت و از آن عريانها پوشانده شد و حديث «فاطمه بضعه منى» در حق آن حضرت صادر گشت.(3)
آن حضرت نه تنها در مسائل اقتصادى و رفع مشكلات روزمرهى مردم پيشگام بود، حتى از نظر اخلاقى و عواطف انسانى و ارشاد و هدايت مردم نيز به كمك آنان مىشتافت و مصالح مردم را پىگيرى مىكرد و در حقشان دعا مىفرمود و از اين طريق فرزندان خويش را به چنين عواطف اسلامى و انسانساز پرورش مىداد.
حضرت امام حسن عليهالسلام مىفرمايند: شبى مادرم را ديدم كه تا صبح به عبادت پرداخت و مرتب مؤمنين و ديگران را دعا مىكرد، ولى در حق خود ساكت بود. از علت آن پرسيدم، فرمود: اول همسايه و ديگران، سپس خودمان. (4)
شبيه اين حديث از امام موسى بن جعفر عليهالسلام صادر گرديده(5) و نشان مىدهد كه آن حضرت تا چه حدى سوز اجتماعى و نوعدوستى داشته است و ديگران را بر خود و خوديها مقدّم مىداشت.
و در يك قضيه تاريخى ديگر آمده است، كه فاطمهى زهرا عليهاالسلام همچون اميرالمؤمنين على عليهالسلام براى بهبودى حسن و حسين عليهمالسلام از مريضى، سه روز روزه نذر كرده بود و هنگام انجام دادن آن، مجبور شد براى يك نفر يهودى بنام «شمعون» در خانه خودش كار استيجارى نموده و از اجرت آن نان جو تهيه نمايد....
چنانچه در تفسير سورهى هل اتى (دهر) آمده است فاطمه و على و ديگر خانوادهى او سه روز روزه گرفتند و هر شب موقع افطار غذاى خويش را به ترتيب به: مسكين، يتيم، كافر و اسير دادند و همين سوره در مناقب آن حضرت و ساير اهلبيت نازل گشت....(6)
اگر امام حسين عليهالسلام سه بار اموالش را با فقرا تقسيم نموده و دوبار خلع يد كرده است. در دامان پر مهر و انسانساز فاطمه عليهاالسلام پرورش يافته... (خرج من ماله مرتين و قاسم الله ثلاث مرّات ماله) و همچنين فرزندان ديگرش كه جاى بحث آن نيست. (7)
1ـ بحار، ج 41، ص 34، ح 6.
2ـ در بحث «ايثار فاطمه» در فصل 14 ملاحظه فرماييد.
3ـ در بحث «ايثار فاطمه» در فصل 14 ملاحظه فرماييد.
4ـ رايت امى فاطه قامت فى محرابها... و سمعتها تدعو للمؤمنين والمؤمنات و تسميهم و تكثر الدعإ؛ّّ لهم و لاتدعو لنفسها بشى فقلت لها: يا اماه! لم لاتدعين لنفسك كما تدعين لغيرك؟ فقالت: يا بنى الجار ثم الدار. (وسائل، ج 4، ص 1150، ح 7-محجة البيضاء، ج 4، ص 208 و بحار ج 43، ص 81 و...). avb
5ـ وسائلالشيعه، ج 4، ص 1151، ح 8- بحارالانوار، ج 43، ص 82، ح 4. 6ـ فرائد السّمطين، ج 2، ص 54، ش 383- بحارالانوار، ج 35، ص 237- تفاسير مختلف ذيل آيات مربوطه...
7ـ شرح ابن ابىالحديد، ج 16، ص 10، فرائد، ج 2، ص 123، ش 423.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید