گروه گزارش
ز
گروهي اما اعتقاد دارند اگر چه داشتن شغل براي تشكيل يك زندگي اهميت دارد اما چون كشور با معضل بيكاري روبروست و جوان هاي زيادي در حال حاضر، شغل ندارند اما به سن ازدواج رسيده اند دولت و نهادهاي مسئول بايد آستين كمك به جوانان را بالا بزنند.
اين گروه معتقدند كه ايجاد شغل، زمان زيادي مي طلبد و حتي اگر طرح هاي زود بازده را هم به كار بگيريم جوان بايد چند سال در انتظار شغل بماند و بتواند پول جمع كند و از پس رسم و رسوم درست و نادرست و تماما پرخرج بر بيايد.
ازدواج بيكاران؟!
يك مددكار اجتماعي در زمينه اثرات سوء تاخير در ازدواج جوانان مي گويد: «بيكاري به جرائمي چون دزدي و اعتياد دامن مي زند اما تخلفات اخلاقي حاصل نبود امكان ازدواج است. جوان بيكار به خيابانگردي روي مي آورد و به سرقت يا مصرف و فروش موادمخدر كشيده مي شود و با توجه به اينكه خيابانگردي در هر دو جنسيت وجود دارد زمينه براي وقوع جرائم غيراخلاقي فراهم مي آيد.از اين رو نهادهاي مسئول بايد فكري بكنند.»
«مهناز صادق زاده» داشتن شغل براي يك جوان تازه داماد را يك ضرورت مي داند اما معتقد است: «نبود شغل نبايد مانعي براي ازدواج جوانان باشد و در اين زمينه بهتر است از تجارب ديگر كشورها استفاده كنيم.»
شغل، هويت جوان است.
«قديمي ها هميشه مي گويند مردي كه بيكار باشد و در خانه بماند، بهانه گير مي شود. روانشناسان اين سخن را به گونه اي ديگر مطرح مي كنند. اينكه جوان بايد مشغوليتي داشته باشد تا به خلاف كشيده نشود. مددكاران اجتماعي، بسياري از ناهنجاريهاي جوانان را به بيكاري نسبت مي دهند خلاصه اينكه جوان بايد كار داشته باشد تا احساس تشخص كند. كار آدم، بخشي از هويت و گاه شناسنامه اوست.» با مهندس «خدارحم عبادي» در تاكسي آشنا مي شوم. او اهل استان لرستان و دانشجوي كارشناسي ارشد عمران است. خدا رحم كه خود دو برادر بيكار دارد، مي گويد: «جواني كه خرج خودش را نمي تواند در بياورد، براي ازدواج نمي تواند اقدام كند. البته من نمي گويم هيچ كاري براي جوان هانيست اما موضوع اينجاست كه يك ليسانس يا فوق ليسانس نمي آيد آجر بالا بيندازد و ملات سيمان درست كند.»
يك دانشجوي كارشناسي علوم ارتباطات دانشگاه آزاد واحد تهران مركزي نيز به نكات جالبي اشاره مي كند:«جوان هاي بيكار دو گروه هستند يك گروه كه عادت كرده اند از پدر و مادرشان پول بگيرند و خرج كنند خيلي هم برايشان مهم نيست كه كار داشته باشند يا نه. چون تامين هستند و امور آنها مي گذرد!
گروهي ديگر هم دوست ندارند دستشان جلوي پدر و مادرشان دراز باشد. آنها دوست دارند كار كنند و دستشان در جيب خودشان باشد.» و حتي گهگاهي براي خانه هم خريد كنند.
«مهدي شاه ميرزالو» مهمترين مشكل جوانان به تعبير خودش؛ «فهميده» را اين مي داند كه آنان نمي خواهند سربار خانواده باشند. وي مي افزايد: «كار، مايه هويت جوان و استقلال و گاه تعيين كننده شأن و جايگاه اجتماعي اوست. جوان بيكار اما جايگاهي براي خود در جامعه قائل نيست بنابراين كم كم به جايي مي رسد كه تنها اهميت تأمين بودن برايش باقي مي ماند و اينجاست كه زمينه براي آلوده شدنش به جرم فراهم مي شود.»
اين جوان 26ساله، ازدواج در شرايط بيكاري را آنچنان به صلاح نمي داند و بر اين باور است كه تحمل مشكلات كنوني براي دارندگان شغل هم سخت است چه برسد به بيكاران. او اما ازدواج بيكاران در شرايط حمايتي را رد نمي كند و با شرط ايجاد شرايط، آن را امري لازم هم مي داند.
جوانان در سالن انتظار
جوان بيكار بايد ازدواج كند يا منتظر بماند تا كاري فراهم آيد و قيمت مسكن و هزينه هاي خريد و جشن و جهيزيه با درآمد او، طرف مقابلش و خانواده هايشان جفت و جور شود؟
اگر جوان را در سالن انتظار پيداشدن شغل و فراهم آمدن شرايط ديگر قرار دهيم تكليف آرامش آن دختر يا پسر كه در ازدواج به دست مي آيد چه مي شود؟
يك روانپزشك كه اعتقاد دارد ازدواج، بستر شايسته اي براي برآورده شدن نيازهاي طبيعي انسان است، ازدواج، را بستري براي آرامش مي داند و ايجاد تأخير در آن به بهانه هاي گوناگون را رد مي كند.
«دكتر فربد فدايي» به سرويس گزارش كيهان مي گويد: «كاملترين تعريف ازدواج عبارتست از يك سامانه اجتماعي دونفري با تعاريف مذهبي، قانوني، عاطفي، رفتاري و زيست شناختي كه بخش هاي تشكيل دهنده آن با يكديگر تعامل دارند تا اين رابطه را تثبيت و مستحكم كنند.»
اين دانشيار دانشگاه، ازدواج را در جامعه اسلامي و انقلابي ايران با آن هويت ايماني، داراي پنج ويژگي متمايز از ديگر جوامع مي داند و مي افزايد: «آزادي در گزينش همسر، برابري طرفين، رهايي از توجه مطلق پدر ومادر و رسيدن به استقلال، افزايش تاكيد بر صميميت بين زوجين كه علاوه بر ارضاء نياز نيرومند انساني، فرد را در برابر افسردگي و ديگر فشارها و كشش هاي زندگي محافظت مي كند و بالاخره، قرار گرفتن ويژگي هاي مذكور در چهارچوب تعاليم و قوانين مترقي اسلام، پنج ويژگي ازدواج در جامعه ما را تشكيل مي دهد.»
«فدايي»، معتقد است با گذشت زمان و تخفيف نيازي كه منجر به وصلت شده، نيازهاي ديگر رخ مي نمايد و زوجين را با كمبودها و نارسائيها مواجه مي كند. او ادامه مي دهد: «ازدواج موفق منوط به شناخت همه نيازهاي زندگي و برآورد نسبي از امكان پاسخ به آنها است كه موكول به رشد همه جانبه زيستي- رواني- اجتماعي طرفين مي شود. حصول به اين رشد در سنين پايين تر از 20سالگي آسان نيست ضمن آنكه تأخير در ازدواج و قرار گرفتن در شرايط سني بالاتر از 30سال، فرد را از مزاياي فراوان ازدواج در سنين پايين تر محروم مي كند.»
شرايط را مهيا كنيم
گذشته از اينكه وجود بيكاري يا فقدان شغل مناسب كه درآمد كافي داشته باشد، اصلي ترين مشكل ازدواج جوانان به ويژه براي پسران است، مشكلاتي چون افزايش قيمت يا اجاره بهاي مسكن، مهريه و جهيزيه سنگين و مخارج گزاف خريد و جشن كه بخش اعظم آن هم غيرضروري است، شرايط ازدواج را بيش از پيش، بغرنج نشان مي دهد. با اين حال مسئله ما در اين شماره گزارش بحث اولويت اشتغال و ازدواج نسبت به يكديگر است.
عضو هيئت رئيسه كميسيون برنامه و بودجه مجلس شوراي اسلامي در باب اينكه اولويت با ازدواج است يا اشتغال به سرويس گزارش كيهان مي گويد: «اصولاً در بحث حركت ها و اقدامات رفاهي براي جوانان، تمام تلاش مديران كشور بايد معطوف به ايجاد اشتغال براي جوانان شود زيرا اگر اين مشكل از ميان برود جوانها خود مي دانند كه چگونه زندگيشان را مديريت كنند.»
«مرتضي تمدن» ادامه مي دهد: «اقدامات درخصوص كارهاي رفاهي از جمله در بحث ازدواج، بيشتر حالت نوعي مسكن دارد و مشكل را بنيادي حل نمي كند. وام هايي كه داده مي شود اگرچه بخشي از مشكل را در زمان ازدواج برطرف مي نمايد اما بلافاصله پس از آغاز زندگي، پرداخت اقساط بانكي، خود به مشكلي براي زوج هاي جوان و خانواده هاي آنان تبديل مي شود.»
نماينده مردم شهركرد ازدواج قبل از اشتغال در شرايط كنوني را آنچنان به صلاح نمي داند و مي افزايد: «آمارهاي قوه قضائيه نشان مي دهد كه درصد بالايي از طلاق هاي ميان زوج هاي جوان، ريشه در بيكاري دارد. جواني كه ازدواج كرده اما شغلي نيافته در زندگي دچار مشكل شده و پيامد جدايي هم براي او، مسائل روحي- رواني است كه تأثير خود را بر جامعه نيز مي گذارد. اگر بخواهيم جوان هاي بيكار سر و سامان بگيرند ابتدا بايد شرايط را فراهم كنيم.»
عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي نيز در گفت وگو با سرويس گزارش كيهان با اشاره به اينكه ازدواج و اشتغال هر كدام بصورت جداگانه داراي اهميت است و اينكه يكي را مهمتر قلمداد كنيم، درست نيست، چنين اظهارنظر مي كند: «كسي كه به سن بلوغ جسمي، فكري و رشد اجتماعي رسيده بايد ازدواج كند و زمينه آن بايد فراهم شود. خانواده ها، نهادهاي مسئول و بالاخره دولت بايد كمك كنند تا هر دو بحث اشتغال و ازدواج به سامان برسد.»
«عفت شريعتي» با اشاره به اينكه متوليان امور معنوي جامعه در اين راه وظيفه بزرگي دارند مي افزايد: «با عزمي كه رئيس جمهور دارد هر دو مشكل قابل حل است منتهي همه بايد در اين راه به دولت كمك كنند و دولت نيز با صرفه جويي و تسهيل شرايط كمك رساني، جوانها را ياري كند.»
نماينده مردم مشهد نيز ازدواج بيكاران به شرط فراهم شدن شرايط به وسيله دولت و ديگر نهادها را بسيار خوب مي داند و مردم را به رو آوردن به ساده زيستي هاي اول انقلاب دعوت مي كند.
شدني است اگر...
بسياري از جوانان، خانواده ها و مسئولان شرط ازدواج را داشتن شغل از سوي پسران و حتي دختران- به ويژه در كلانشهرها- مي دانند اما وقتي با اين سؤال كه جوان به بلوغ رسيده بيكار چه بايد بكند مواجه مي شوند آنچنان پاسخي ندارند. بنابراين جوانها را به صبر دعوت مي كنند. اگرچه صبر، خوب است اما بايد شرايطي فراهم كرد كه جوانان به محض رسيدن به بلوغ همه جانبه، امكان ازدواج داشته باشند و وجود يا فقدان شغل مانعي براي اين امر به حساب نيايد.
بسياري پس از استماع پيشنهادات صفحه گزارش روز كيهان كه در شماره هاي بعد اين گزارش به آن پرداخته مي شود متقاعد شدند كه با همت و همكاري، ازدواج جوانان بيكار يا دارندگان مشاغل كم درآمد، شدني است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید