ادعاي اصلي ما در اين نوشتار اين است كه طبق آيات و روايات فراوان و بر اساس نظريات برخي از روانشناسان و دانشمندان و با عنايت به ويژگي ها و خصوصيات جسمي و روحي بانوان، بهترين و مهمترين نقش زنان در جامعه را همانا نقش همسري و مادري است.
يكي از سؤالات و مباحثي كه در سال هاي اخير در جامعه ما مطرح بوده است، بحث از توانايي و كارآمدي زنان و حضور فعال آن ها در عرصه هاي اجتماعي و سياسي است. مسئله اشتغال زنان به كارهاي اجتماعي، قضاوت زنان، پليس زن و هم اكنون بحث صدارت و وزارت زنان از جمله مباحث مورد توجه و جنجال برانگيز در گذشته و حال بوده و هست.
در اين ميان عده قابل توجهي از مديران و مسئولان كشور به استناد برخي از آموزه هاي ديني كه ديده يا شنيده اند و باتوجه به حضور زنان در تمام عرصه ها در كنار مردان در بسياري از كشورها، معتقدند كه تفاوت چنداني بين زن و مرد در انجام مسئوليت ها و مديريت هاي اجتماعي وجود ندارد و زنان هم مثل مردان بايد به دنبال مشاغل اجتماعي و تامين درآمد از اين طريق باشند لذا آن را از جمله موارد ارزشي و رشدي براي زنان مي دانند. اين عده ناخواسته تحت تأثير تفكرات فمينيستي كه هم اكنون در بسياري از كشورهاي جهان حاكم است قرار گرفته و براي اينكه مورد اعتراض و محكوميت برخي از سازمان هاي بين المللي دفاع از حقوق زنان قرار نگيرند و خود را هماهنگ و شبيه كشورهاي مترقي نشان بدهند، زنان را تشويق به ادامه تحصيلات عالي به جهت اشتغال به مشاغل اجتماعي مي كنند، و حتي برخي از مسئوليت ها و مديريت هاي اجتماعي را به زنان محول كرده اند. در طرف مقابل عده اي بر اثر برداشت سطحي از برخي از آيات و روايات و تعصب و افكار خشك و متحجرانه، منكر توانمندي هاي زنان در اين امور هستند و حتي نسبت به رانندگي زنان حساسيت منفي نشان مي دهند و وظايف زنان را فقط در چهارچوب خانه تعريف مي كنند.
از آنجايي كه طبق فرمايش اميرمؤمنان علي عليه السلام، انسان هاي جاهل در هر مسئله اي يا افراط و زياده روي مي كنند و يا تفريط و كوتاهي مي كنند1، به نظر مي رسد كه گروه اول، دچار افراط و زياده روي در مورد بانوان شده اند و بر اثر جهل و ناآگاهي نسبت به مباني ديني و عدم شناخت از طبيعت و سرشت زنان، و به علت خود باختگي فرهنگي در برابر تفكرات غربي و مرعوب شدن در مقابل سازمان هاي مدعي حمايت از حقوق زنان، برخي از مسئوليت ها و مديريت هاي اجتماعي را كه در حيطه و مسئوليت و توانايي مردان است را به زنان واگذار كرده اند. اين عده با ناديده گرفتن رسالت مهم و ارزشمند بانوان يعني؛ مديريت خانه و رسيدگي به امور منزل، تربيت نسل آينده و ايجاد محبت و گرمي در كانون خانواده ، مقام و منزلت زن را چنان پائين آورده اند كه از او توقع و انتظار يك كارگر يا كارمندي با حقوق ناچيز را دارند و به راستي كه در حق زنان و بانوان عظيم الشأن جامعه ما ظلم و بي عدالتي روا مي دارند.
اگرچه در گذشته زنان از تمام حقوق انساني خود محروم بودند و بمانند يك برده و حيوان با او رفتار مي شد و زنان موجودي پست و بي ارزش به شمار مي آمدند و آن گونه در حق زنان، ظلم و ستم روا مي داشتند، در قرن بيستم نيز با بي توجهي به طبيعت و ويژگي هاي زنان و بي ارزش نشان دادن وظايف خانوادگي و كشاندن زن به جامعه و استفاده ابزاري از آنان، ظلم و خيانت ديگري را به زنان روا داشته اند.
اجازه بدهيد توجه شما را به آرزوهاي قلبي يك زن غربي جلب كنم. آني رود يكي از نويسندگان مشهور انگلستان است. او مي گويد:
«اي كاش كشور من مانند كشورهاي اسلامي مي بود كه زنان با پوشش و عفت، آسوده ترين زندگي را دارند. اين براي انگلستان يك ننگ است كه دخترانش به خاطر آميختگي با مردان در مشاغل اجتماعي به رذالت كشيده شوند. چه مي شود ما را كه سعي نمي كنيم وظايف و مسئوليت زنان ما، هماهنگ با فطرت و طبيعت آنان باشد يعني همان خانه داري و تربيت فرزند و كارهاي مردانه را به مردان واگذار كنيم تا شرافت و ارزش زنان را به دست آوريم.»2
اگر زنان غربي همواره به دنبال حقوق تضييع شده خود باشند، حق دارند زيرا نه مسيحيت حقوق آنها را تأمين كرده و نه قوانين و آداب و رسوم غرب، اما چنين زحمتي از دوش زنان مسلمان برداشته شده است، زيرا به راستي اسلام، تمام نيازهاي روحي، جسمي و عاطفي زنان را با توجه به طبيعت و سرشت، زنان برآورده كرده است.
در حال حاضر كشور سوئد، از نظر قوانين مربوط به ارتقاي حقوق زن در جهان غرب، رتبه اول را دارد و بخش عظيمي از زنان، شاغل و حقوق بگير هستند. ولي جالب است كه بدانيم درصد زنان در مديريت ها به اندازه صفر است و از زنان در مشاغل پائين آن هم با حقوقي ناچيز، بيگاري كشيده مي شود و آمار بسيار بالاي طلاق و فرزندان نامشروع، از هم پاشيدگي كانون خانواده، آزار و آزادي هاي جنسي بي حد و حساب و زندگي مشترك بدون ازدواج، ارمغان چنين تفكري است3.
ادعاي اصلي ما در اين نوشتار اين است كه طبق آيات و روايات فراوان و بر اساس نظريات برخي از روانشناسان و دانشمندان و با عنايت به ويژگي ها و خصوصيات جسمي و روحي بانوان، بهترين و مهمترين نقش زنان در جامعه را كه همانا نقش همسري و مادري است و در آموزه هاي ديني نيز، بسيار ارزشمند و مقدس شمرده شده است و زن مي تواند از اين طريق به كمال خود برسد تا حدودي برجسته سازيم كه تشويق زنان به اشتغالات اجتماعي بدون قيد و شرط و محول كردن مشاغل گوناگون به آنها و سپردن مديريت ها به زنان خصوصاً مديريت هاي كلان نه تنها خدمتي به زنان نيست بلكه خيانت و ظلمي بزرگ به آنان و به كل جامعه بشري است.
ما براي اثبات اين ادعا، دلايل مختلفي از آيات و روايات و نظرات انديشمندان را ذكر مي كنيم و ضمن دعوت همه خوانندگان به مطالعه اين نوشتار، قضاوت منصفانه را به عهده آنان مي گذاريم و سعي خواهيم كرد كه از اطاله كلام بپرهيزيم تا موجب خستگي و ملالت نشود.
قبل از آنكه به مسئوليت ها و وظايف و رسالت اصلي زنان بپردازيم، لازم است كه با خلقت و آفرينش زن و مقام و منزلت آنان در آيات و روايات به طور مختصر آشنا شويم.
الف) خلقت و آفرينش زن
در منطق قرآن، زن بمانند مرد، يك انسان تمام عيار است و هيچ تفاوتي ميان مرد و زن در اصل خلقت وجود ندارد. هر دوي آنها از يك حقيقت آفريده شده اند.
خداوند در قرآن مي فرمايد: اي مردم، ما شما را از يك مرد و زن آفريديم... همانا گرامي ترين و برترين شما نزد خداوند، باتقواترين شماست4. و در جاي ديگر مي فرمايد: شما را از يك حقيقت واحدي آفريديم5 و يا اينكه مي فرمايد: همه شما (چه مرد و چه زن) را از خاك آفريديم و به خاك برمي گرديد6 طبق نظر اكثر مفسرين شيعه، آفرينش حوا (ع) همانند آفرينش حضرت آدم (ع)، مستقل بوده است و اينطور نبوده است كه حضرت حوا از باقيمانده يا از دنده چپ حضرت آدم (ع) باشد. امام صادق عليه السلام به يكي از ياران خود به نام زراره مي فرمايد: آيا خداوند قدرت نداشت كه براي آدم، همسري از غيردنده او بيافريند؟ آنگاه آن حضرت فرمودند: خداوند هر كدام از آدم و حوا را از گل آفريد. 7
خلاصه مطلب آن كه زن و مرد هر دو انسانند و طبعا بايد از يك چيز آفريده شده باشند و در قرآن هيچ اثري از اينكه زن، از جنس پست تر آفريده شده باشد و يا خلقت زن، طفيلي مرد باشد، و يا زن را موجودي شر و بد يا عنصر گناه معرفي كند، وجود ندارد.
ب) مقام و منزلت زن در قرآن و روايات
برخلاف بسياري از اقوام و ملل جهان درگذشته و حال و حتي برخلاف عقيده و نظر يهوديان و مسيحيان كه زن را موجودي بد و شر و عنصر گناه و فساد معرفي مي كنند، اسلام، زنان را در مقام و منزلتي والا و ارزشمند قرار داده است. مقام زن در اسلام به حدي است كه سومين سوره مفصل قرآن به نام «النساء» ناميده شده است و در ده سوره ديگر به مسائل مربوط به حقوق و منزلت زن اشاره شده است و همه جا در خطاب هاي عام قرآن، زنان مورد خطاب هستند.
اسلام، زن را به عنوان ركن مهم زندگي و متمم حيات انساني و عضو مهم و موثر جامعه بشري قلمداد مي كند و او را در راس امري عظيم قرار داده است كه همان توليد و تربيت نسل بشر است. يعني در دامن زن است كه انبياء الهي و اولياء و بزرگان براي خدمت به بشريت، تربيت مي شوند. امام امت(ره) در جمله معروفي كه از ايشان نقل شده فرمودند: «از دامن زن است كه مرد به معراج مي رود».
قرآن كريم از برخي از زنان بزرگ، با تجليل فراوان ياد مي كنند حضرت آسيه همسر فرعون و حضرت مريم (سلام الله عليها) را به عنوان يك الگو و سرمشق براي همه مومنان معرفي مي نمايد8. و در جاي ديگر، حضرت مريم (سلام الله عليها) را همانند يكي از پيامبران بزرگ الهي مورد خطاب قرار مي دهد و مي فرمايد:
اي مريم، همانا خداوند تو را برگزيده و تو را پاك كرد و تو را بر تمام زنان عالم برتري داد9.
در قرآن كريم، زنان با مردان با القاب مساوي و همسان ياد شده اند كه بر نقش و جايگاه هر يك در جامعه و مساوي بودن آنها در اصل تكليف تأكيد شده است:
همانا مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان عبادت كننده و مردان و زنان راستگو و... خداوند براي همه آنها مغفرت و اجر بزرگي آماده كرده است10.
همچنين به معاشرت و رفتار پسنديده و مناسب با زنان توصيه شده است. زن و مرد در بهره مندي از كسب و تلاش و پاداش عبادات و الزام به تكاليف يكسان و مساوي هستند و زن مي تواند مانند مرد، مستقلا اراده كند و مستقلا كار كند و مالك نتيجه كار و تلاش خود شود، قرآن در اين زمينه مي فرمايد:
مردان و زنان، هركدام بهره اي از كوشش ها و تلاش هاي خود دارند11.
هيچ تفاوتي در مقررات كلي و جزيي و اصول عقايد و فروع آن ميان زن و مرد نيست و در واجبات فردي مثل نماز و روزه يا واجبات اجتماعي مانند حج و امر به معروف و نهي از منكر و اقتصادي مانند خريد و فروش، تفاوتي بين زن و مرد نيست و زنان در حق تحصيل و انتخاب رشته تحصيلي، مالكيت، انتخاب محل سكونت و مانند آن، مستقل و خودكفا و آزاد هستند.
اين قسمت را با ذكر چند حديث و روايت در مورد ارزش و مقام و منزلت زن، متبرك و مزين مي كنيم. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: بهترين اولاد شما، دختران هستند12 و در جاي ديگري فرزندان دختر را حسنه و نيكي معرفي كردند كه خداوند به واسطأ آنها، به انسان ثواب مي دهد13 و فرمودند: اگر تحفه و هديه اي براي اهل و عيال خود خريديد، اول به فرزندان دختر بدهيد و هركس دختري را خوشحال كند همانند اين است كه بنده اي از فرزندان اسماعيل را در راه خدا آزاده كرده است.14
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمودند: من فقط از دنياي شما عطر و زنان را دوست دارم15 و مي فرمودند: نزديك ترين شما به من در قيامت كسي كه با همسر خود به نيكي رفتار نمايد16 آن حضرت در جاي ديگري فرمودند: بيشترين خير و خوبي در زنان است.
پي نوشت ها:
1-نهج البلاغه، كلمات قصار.
2- كتاب المرأه في كل الاسلام، مريم نورالدين فضل الله، ص .45
3- جامعه شناسي اشتغال زنان، خديجه سفيري، ص .137
4- سوره حجرات: .13
5- سوره زمر: 6.
6- سوره طه: .55
7-من لايحضر الفقيه، ج 3، ص .379
8- سوره تحريم: .11
9- سوره آل عمران: .42
10- سوره احزاب: .35
11- سوره نساء: 19 و .32
12- بحارالانوار، ج 101، ص .91
13- الكافي، ج 6، ص 4.
14- وسائل الشيعه، ج 21، ص .514
15- الكافي، ج 5، ص .321
16- وسائل الشيعه، ج 12، ص .152
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید