با غريزه جنسي چه کنيم؟
دوران جوانى با احساسات تند و هدايت نشده، طغيان غرايز و بيدارى غريزه جنسى همراه است. گرچه انسان در تمام دوران در معرض اين غرايز و احساسات است، اما در اين دوران بسيار خطرآفرين است، نيازها و خواهش ها از يک طرف و بى تجربگى و نداشتن راه کار از طرف ديگر، جوانان را مقهور خود خواهد کرد به طورى که به هر خواسته آن ها تن در مى دهند. پس چه بايد کرد؟ آيا احساس عشق و محبت به ديگران، طغيان غرايز و اميال نفسانى را مى توان کنترل کرد؟ چگونه؟
(وَليستعفِف الذين لايَجدون نِکاحاً حتى يُغنيهم الله مِن فضله;کسانى که نمى توانند ازدواج کنند، بايد پاک دامنى پيشه کنند تا اين که خداوند آن ها را از فضل خود غنى گرداند. نور آيه 33)
عفت و پاک دامنى و دورى از گناه، وظيفه دختران و پسران تا هنگام ازدواج است. آنان بايد از هر عاملى که زمينه ساز گناه و افتادن در دام شيطان است، پرهيز کنند. دختران بايد حجاب اسلامى را رعايت کنند و خود را در معرض ديد نامحرمان و جوانان بوالهوس قرار ندهند. زينت ها و زيورهاى خود را مخفى نگه دارند و به گونه اى راه نروند که خداى ناکرده ديگران را به گناه بکشانند. پسران نيز بايد عفت و پاک دامنى را سرلوحه خويش قرار دهند. از چشم چرانى و نگاه هاى هرز آلود بپرهيزند و با تقويت اراده و استعانت از خداوند برخواسته هاى غير منطقى خود غلبه کنند. در حديث است: (تمام چشم ها در روز قيامت گريانند; مگر سه چشم: 1ـ چشمى که از ترس خدا بگريد; 2ـ چشمى که از نامحرم چشم پوشد; 3ـ چشمى که شب زنده دار باشد.مجموعه احاديث نهج الفصاحه، حديث136)
اين راهکار ها مي تواند جوان را از قرار گرفتن در دام غرايز جنسي و شهوات باز دارد و او را سبک تر و آرام تر نگه دارد تا شرايط ازدواج برايش فراهم شود . جوانان و خانواده ها بايد بدانند که بهترين اقدام براي جلوگيري از خطرات غرايز مهيا نمودن زمينه هاي ازدواج است . به ويژه خانواده ها مسئوليت دارند تا هر چه بيشتر اين امر را آسان و ساده کنند تا استرس هاي جوان براي تشکيل خانواده کاهش يابد و رغبت به ازدواج افزون تر شود . در اين زمينه پاي صحبت استاد قرائتي مي نشينيم که با زباني ساده و روان خانواده را با موانع موجود آشنا مي کنند.
سخنان آقاي قرائتي را در مورد اهميت ازدواج بخوانيد
مثل ما درمورد غريزه جنسي، مثل کسي است که جايي مهمان است، چراغ خاموش است و به جاي اينکه برود از صاحبخانه بپرسد که کبريت کجاست، تمام آشپزخانه را به هم ميريزد، آخرش هم پيدا نميکند؛ درحالي که اگر ميرفت از صاحبخانه ميپرسيد، راحت کبريت را پيدا ميکرد. درمورد غريزه جنسي هم همينطور است. به جاي اينکه از خالق حکيممان بپرسيم که ما در اين مورد بايد چه بکنيم و چه نکنيم، گير کردهايم و نميدانيم چه بکنيم.
از نظر شما، افطاري بيشتر مزه ميدهد يا شام؟ معلوم است که افطاري. اگر شما چند ساعت گرسنگي کشيده باشي، بعد بيايي بنشيني سر سفره غذا، اين خيلي بيشتر بهات مزه ميدهد. درباره شهوت هم همينطور است؛ کسي که دائم نگاهش اين طرف و آن طرف بوده، زنهاي مختلف را ديده، زن با مرد و مرد با زن اختلاط داشته، يک نگاه به اين، يک خنده به آن و… اين ديگر همسر خودش برايش هيچ لطفي ندارد، تکراري است؛ درصورتي که مؤمن از همسرش لذت ميبرد؛ يک لذت عميق.
قلب
تمرکز يک اصل است؛ نگه داشتن چشم، باعث ميشود مرد زنش را با ديگران مقايسه نکند. آنوقت وقتي ميآيد خانه و زنش را ميبيند، او را زيباترين زن دنيا ميبيند چون زن ديگري را نديده. حتي اگر نمره زنش ?? هم باشد، براي او بهترين نمره است؛ براي همين است که در قرآن سفارش شده مردها و زنها نگاهشان را نگه دارند. به زنها هم توصيه شده زينتهايشان را آشکار نکنند. اين باعث ميشود زن خودش را به رقابت با زنهاي ديگر نيندازد. معلوم است که اگر زني بخواهد با چند تا زن ديگر رقابت کند (در زيبايي، در آرايش و در لباس) حتما شکست ميخورد.
پس بهتر است ببينيم خالق ما در مورد سلامت خانواده و سلامت جنسي چه ميگويد، آنوقت نه خيلي نيازي به کنگره داريم و نه تشکل و کميسيون و شوراي عالي و…
از روي ميخ بلند شويد!
بعضيها يک گيرهايي براي ازدواج گذاشتهاند که خيلي عجيب است؛ «اول ليسانسام را بگيرم، بعد…». در اسلام اينطوري نيست؛ بهرهبردن از همسر که ليسانس و ديپلم نميشناسد. چرا وقتي شما تشنهاي، نميگويي اول ليسانسام را بگيرم، بعد آب بخورم؟! «اول دختر اولم بايد ازدواج کند، بعد دومي.» چه ربطي دارد؟ آمديم و دختر اول هيچوقت نخواهد ازدواج کند. يک خانمي چند وقت پيش براي من نامه نوشت که از دست پدر و مادرم خيلي شاکيام؛ آن موقع که من پيشدانشگاهي بودم، خواستگارهاي خوبي داشتم، نگذاشتند ازدواج کنم. حالا دانشگاهام را هم رفتهام اما ديگر خواستگار ندارم. ما روي ميخ نشستهايم، هي ميگوييم آخ! خب از روي ميخ بلند شو.
اينكه تا چه اندازه توصيه به ازدواج موقت ميتواند راهكار اين موضوع باشد، محل ترديد است به خصوص اينكه در اين مورد بايد به چند روايت تكيه كنيم در حالي كه مثلاً در مورد نماز بيش از 2 هزار روايت معتبر و ترجمه شده به فارسي داريم
پول نداشته باش، زن داشته باش
مشکلات اقتصادي هم نبايد مانع ارضاي صحيح غريزه جنسي شود. «الان پول ندارم زن بگيرم» يعني چي؟ پول نداشتن يک مشکل است و همسرنداشتن يک مشکل ديگر. به خانمت بگو الان پول ندارم، حالا عقد کن تا بعدا برويم خانه خودمان (اينجاست که خانوادهها به هيچ وجه راضي نميشوند و داماد بيچاره حتما بايد خيلي چيزها را داشته باشد!). اين قيدهايي که ما براي ازدواج درست کردهايم، به آن ضربه ميزند. نياز به همسر هم مثل آب است. فرق آب با همسر چيست؟ پيامبر روي منبر داشتند سخنراني ميکردند، زني بلند شد و گفت يا رسولالله، من شوهر ميخواهم.
وسط سخنراني، پيامبر حرفش را قطع کرد – آنقدر که موضوع مهم است – و گفت کي اين زن را ميگيرد؟ حالا الان اگر يک خانمي از اين در بيايد تو و بگويد من شوهر ميخواهم، دستگيرش ميکنيم مگر گناه کرده؟! اين قيدها بايد برداشته شود.
شما هر چيزي را از دين حذف کنيد، فردا بايد کنگرهاش را بگذاريد. غريزه جنسي نياز به آموزش ندارد، شما قيدها را برداريد، گيرها را برطرف کنيد، اصلاح کنيد، خودش راه خودش را پيدا ميکند. خواب و خنده و خوراک و… مگر آموزش ميخواهد؟!
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید