نكات ذيل دريچه و كانالهايي جهت شناسايي بيشتر شخصيت واقعي همسر آينده اتان را فرا روي شما قرار مي دهد:
يكم: زبان بدن گوياتر است.
البته تفسير زبان بدن تا اندازه اي تخصصي هست و شايد مشورت حضوري به اتفاق اين آقا با يك مشاور خانواده كمك كننده خوبي باشد اما كلياتي در اين زمينه مي تواند تا اندازه اي بهتون كمك كند.
الف) فرد چگونه مي نشنيد. لب صندلي؟ يا راحت تكيه مي كند؟ (سرنخ هاي اضطراب و استرس)
ب) فرد تند تند حرف مي زند؟ تند تند پلك مي زند؟ تند تند راه مي رود؟ يا آرام و خونسرد
ج) به هنگام قرار گذاشتن آيا هميشه قبل از موعد سر قرار هست؟ (نشانه هاي اضطراب)
د) به جزئيات صحبت هاي شما دقت دارد؟ آيا هنگام گفتگو تاريخ تولد ها،تاريخ وقايع، و ... را دقيق قيد مي كند.(نشانه هاي شخصيت وسواسي)
هـ )روي مسائل احساسي توقف دارد، رمانتيك هست؟ (شخصيت هاي احتمالي بي ثبات)
و .....
توجه كنيد كه اينها به عنوان سرنخ مطرح مي شود كه بايد بررسي شود و به هيچ وچه نشانه تشخيصي صد در صد به ما نمي دهد. بلكه به ما صرفا كمك مي كند.
دوم: مصداق ها و جزئيات ارزشمند تر است
بحث ها و مطالب خود را به سرعت به جزئيات بكشانيد، به مثالها و مصداقها ببريد، و احتمالات عيني را مطرح بفرماييد.
مثلا اينكه
نظرتون در مورد حجاب چيست؟ سئوال كم فايده ايست
شما در برابر فرد پرخاشگر چه مي كنيد؟ سئوال كم ارزشي هست
به جاي آن اين سئوالات بهتر هست؟
نظرتان در مورد دست دادن با پسرخاله در مهماني ها چيست؟ در مورد جلسات كاري با همكاران مرد در مكانهاي تفريجي چه نظري داريد؟ آيا مانتوهايي با رنگ شاد و كوتاه و چسبان را مي پسنديد؟ در مورد مراسم و پارتي و رقص در جمع فاميلي و صميمي چه نظري داريد؟ آيا آرايش بيرون از منزل را براي خانم لازم مي شماريد؟ و ....
اگر راننده اي در خيابان جلوي شما بپيچد و بعد سرش را از پنجره بيرون كند و فحش ركيك بدهد چه عكس العملي نشان مي دهيد؟ اگر در جمع فاميلي و خصوصي يكي به صورت استهزاء شما را دست بيندازد چه واكنشي نشان مي دهيد؟
سوم: شنيدن و تحريك گوينده به سخن گفتن پرثمر تراست.
غالبا افراد در مراسم آشنايي و شناسايي بيشتر سعي مي كنند يا سئوال بكنند يا توضيح بدهند. در حاليكه وادر كردن فرد به صحبت كردن مهم تر است.
مثلا:
شما : چه شناختي از من تا كنون به دست آورديد؟
او: شما همه معيارهاي مرا داريد
شما: مثلا كدام معيار؟
او:اخلاق، تعقل، احساس، مسئوليت شناسي و ...
شما: تعقل يعني چي؟ چه چيزي را در من نشانه تعقل ، احساس يا... ديديد....؟
چهارم: سير زندگي فرد در گذشته و حال مهم هست
او چگونه تحصيل كرده، چگونه انتخاب رشته كرده، با والدينش چه تعاملي داشته، سربازي را چگونه گذرانده، چگونه شغل انتخاب كرده، و دوستان صميمي اش واجد چه ويژگي هايي هستند. چه دوستاني را ترك كرده و چرا؟
پنجم: فرافكن كردن هاي نظراتمون به سوم شخص، جامعه و محيط
مثلا اين سئوال: فكر مي كنيد مردم بيشتر دنبال پول و ثروت و رفاه خودشون و ... هستند يا همه سعي مي كنند انسان باشند؟
مردم بيشتر مسئول هستند؟ متعهد هستند؟ يا خيلي صفات انساني را دنبال نمي كنند؟
آيا بيشتر دختران به خوبي من هستند؟!يا اكثرا غير قابل اعتنا هستند، و دختراني مثل من كمتر هستند؟
دقت كنيد پاسخ به اين سئوالات بيشتر به اين معني هست كه فرد در مورد خودش قضاوت مي كند.
اگر مي گويد همه غير قابل اعتمادند. شما نتيجه بگيريد كه او بيشتر عدم اعتماد را در شخصيت خود هك كرده است. اگر او مي گويد اكثر دختران چنين اند، يعني در نهايت شما را هم چنين مي بيند و اكنون صرفا چون درگير احساسي با شما دارد استثناء مي كند.
پس فرد آنچنان در مورد جامعه قضاوت مي كند كه خود را آنگونه يافته است.
ششم: فرد آرام و خوشبخت مي تواند خوشبخت كننده باشد.
اگر فرد مي گويد مي خواهد با شما آرامش بدست بياورد، با شما معني زندگي را بفهمد يا ...، يا بگويد زندگي گذشته يا فعلي دلچسبي نداشته است،بدانيد آينده هم در همين امتداد هست. و شما نمي توانيد شخصيت و گذشته فرد را تغيير دهيد.
هفتم: قبول يك جانبه نقاط ضعف شما، پذيرش بدون قيد و شرط، يا نشانه دروغ فرد است، يا وابستگي
در هر دو صورت ايجاد مشكل مي كند. او بايد جسورانه نقاط ضعفي كه شما از خود عنوان مي كنيد، مورد نقادي قرار دهد.
احساسهاي افراطي ممكن است چشم و گوش را موقتا ببندد ولي بعدا مشكل ايجاد كند.
هشتم: خاطره جويي بسيار كمك هست.
تشويق فرد به صحبت زياد مخصوصا خاطرات مختلفي كه از گذشته نقل مي كند سرنخ هاي مهمي از خود واقعي فرد مي دهد.
معمولا از بين ميليونها يا ميلياردها حوادث و خاطرات گذشته ، آنچيزي بيشتر به ياد ما مي ماند كه بيشتر با آنها عجين هستيم.
هنگام تعريف توجه و دقت شما به آن بخشهايي باشد كه فرد تندتند تعريف مي كند. با هيجان تعريف مي كند و همچنين دقت كنيد چه چيزهايي را تعريف نمي كند يا سريع مي گذرد.
مثلا : اگر خاطره مهماني خانوادگي خودشون يا مسافرت سال گذشته را تعريف مي كند، متوجه مي شويد كه در مورد خواهرش و ... با حرارت صحبت كرد و از همه حرف زد ولي از خاطره پدرش به سرعت گذشت. اينجا بايد بگويي: از پدرت برام نگفتي....
نهم : خلق موقعيت غير منتظره در صورت مشكوك شدن
مثلا شما شك داريد كه او به مسائل مذهبي، تقيدات قانوني و شرعي حساس هست يا نه؟ يا شك داريد كه او خودكنترلي بالايي دارد يا تحت تاثير احساس كار مي كند. در اينگونه موارد بايد يك آزمايش عملي انجام دهيد. مثلا:
به او بگوييد كه خيلي تمايل داريد دستان شما را دستش بگيرد. يا ....، و بعد آرام منتظر عكس العملش باشيد. نتيجه و عكس العملي كه مي بينيد واقعيت اوست. مقاومت؟ ترك موقعيت؟ هيجان زدگي و پذيرش؟ يا ....
اين صرفا مثال بود. و شما در مسائلي كه برايتان مهم هست گاهي بايد فرد را در همان شرايط قرار دهيد.
خلاصه و نتيجه گيري:
توجه به زبان بدن، جزئي و مصداقي صحبت كردن، توجه به نظرات كلي فرد در مورد جامعه و ديگران، توجه به خاطرات گذشته فرد، توجه به وضعيت گذشت و فعلي فرد مبني بر آرامش داشتن يا نداشتن، و تشويق فرد به صحبت كردن بيشتر و به چالش كشيدن پذيرش هاي افراطي و منفعلانه او نسبت به شما ، و خلق شرايط آزمايشي همه و همه مي تواند در شناسايي بيشتر شما نسبت به همسر آينده اتان كمك كند.
اگر فردي در مراحل آشنايي قبل از شناخت كامل و عقد وارد فازهاي احساسي شده و سعي مي كند با ابراز احساس با شما ارتباط بگيريد ،سهوا يا عمدا در حال دستكاري شما به نفع خودش هست. چون ابراز احساسات مي تواند واقعيات را در نظر ما تحريف كند. لذا بايد محكم در برابر او واكنش دهيد
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید