معرفی فتح المبین
در اولین روزهای جنگ دشمن تا پشت رودخانه کرخه جلو آمد و در حاشیه کرخه که مشرف بر شهر شوش و جاده اندیمشک- اهواز بود مستقر شد. حضور رزمندگان اسلام در این جبهه، با شکلگیری خط دفاعی و اجرای عملیاتی تحت عنوان امام مهدی(عج) در سال1360، مقدمه اجرای عملیات فتحالمبین شد. عملیات فتح المبین به عنوان فتح الفتوح رزمندگان اسلام که شروع آن با استخاره به قرآن و الهام از آیة شریفه «إنا فتحنا لک فتحاً مبیناً» بود در ساعت 30دقیقه بامداد فروردین ماه1361 به استعداد یکصد گردان از سپاه و 35 گردان از ارتش در مقابل 170 گردان از ارتش عراق در حالیکه دشمن همچنان در منطقه گسترده فکّه، شوش، عین خوش، چزابه و مناطق دیگری از جنوب صف آرایی کرده بود در چهار مرحله طرح ریزی شد. نیروهای خودی در قالب چهار قرارگاه عملیاتی سازماندهی شده و از چهار محور شوش، رودخانه کرخه، کوه میشداغ، در جاده اهواز- اندیمشک و غرب دزفول حمله را شروع کردند.درمرحله اول و دوم تنگه های عین خوش و رقابیه به روی دشمن مسدود و در دو مرحله دیگر، ارتش عراق تا پشت رودخانه «دویرج» عقب رانده شد، در این عملیات شهیدان، حسین خرازی، فرمانده لشکر14 امام حسین(ع) و محسن وزوایی از لشکر27 حضرت رسول(ص) در شکست عراقیها در محور رقابیه بیشترین نقش را به عهده داشتند.ابتکارات و خلاقیت ها: یکی از کارهای بی نظیری که در این عملیات انجام شدف حفر کانال و تونل در زمینهای رملی منطقه و دورزدن دشمن از طریق آن بود که ضمن اینکه خلأ پنج لشکری را که در محاسبات کم داشتیم، جبران می کرد، باعث محاصره لشکرهای 10 زرهی و مکانیزه عراق شد، لشکرهایی که غافلگیرشده و با تحمل آسیب های فراوان وارده از سوی «حاج احمد متوسلیان» فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله(ص)، از میان رفتند.
منبع : سرزمين مقدس، موسسه روايت سيره شهداء، ص 122
شناسنامه عمليات فتح المبین
• نام عملیات: فتح المبین
• زمان اجرا61/1/2
• مدت اجرا: 10 روز
• تلفات دشمن:
1. انسانی(کشته، زخمی، اسیر): 40000 نفر
2. تسلیحاتی:
* منهدم شده: 18فروند هواپیما، 3 فروند چرخبال، 361 دستگاه تانک و نفربر، صدها دستگاه خودروی نظامی و شمار چشمگیری از سلاحهای انفرادی و نیمه سنگین.
* غنائم: 150دستگاه تانک، 170دستگاه نفربر، 165قبضه توپ، شماری سلاح سبک و نیمه سنگین، یک رسد(سایت) کامل موشک سام به همراه 3 فروند موشک و انبوهی از مهمات.
• رمز عملیات: یا زهرا(س(.
• محورهای عملیاتی: محور شوش، رودخانه کرخه، جاده اهواز، اندیمشک، غرب دزفول.
• یگان های عمل کننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی.
• اهداف عملیات: آزادسازی بخش وسیعی از خاک ایران و خارج ساختن شهرهای دزفول، اندیمشک و جاده اندیمشک- اهواز از برد توپخانه و سایت موشکی دشمن طی چهار مرحله.
• دستاوردها و برجستگی های عملیات: با انجام عملیات
فتح المبین 2400کیلومتر از خاک ایران در شمال خوزستان آزاد و دستیابی به چاه های نفت ابوغریب، حاصل شد و مهمترین برجستگی عملیات فتح المبین نمایش جنگ فراگیر مردمی و تحول سازمان رزم سپاه در نتیجه تحمیل وضعیت و استراتژی جدید به دشمن بود تا حدی که برخی از کارشناسان از این عملیات به عنوان پیچیده ترین تلاش ایران در جنگ تا آن زمان که خفت بارترین شکست را از آغاز جنگ تاکنون نصیب عراق کرده است یاد کردند.
منبع : کتاب سرزمين مقدس، موسسه روايت سيره شهداء، ص 123
نمادهای فتح المبین
1. محوریت امام(ره( در دفاع مقدس:شکی نیست که استقامت پولادین و دشمن شکن امّت مؤمن ایران در دفاع از کیان اسلام و تشیع و شرافت مسلمین و همچنین دست یافتن به بلندای مقامات عرفانی توسط جوانان عزیز این ملت، دلالت دارد بر اراده نفوذ ناپذیر و بصیرت عمیق و حکیمانه امام و رهبری که همه بار مسئولیت و هدایت مادی و معنوی امّت را به دوش میکشید.امامی که از دیدگاه مردم و رزمندگان، رضایت او دلالتی بود بر رضایت خدا و امام زمان(عج) و پذیرش ولایت و هدایت او افتخاری بود که سعادت دنیا و آخرت در پرتو آن دیده میشد و به واقع میتوان گفت: «نبض دفاع مقدس ریشه در قلب تپندة امام خمینی(ره) داشت
2. تحول نرمافزاری در مدیریت دفاع مقدس: قواعد و آداب نبرد، برای ملتی که بسیج شده و با سلاح شهادت طلبی و فریاد الله اکبر به میدان آمده، در هیچ کتاب علمی- نظامی در دنیا نوشته نشده است و این را میبایست خودمان و فقط خودمان با تکیه بر عقل و فراست مؤمنانه خود و با بهرهگیری از سرچشمة هدایت اهل بیت(ع) بیابیم. فتحالمبین، معجزهای که با سرعت اعجابآمیز پس از سال اول جنگ و با حضور عاشقانه جوانان مؤمن و شهادتطلب این مرز و بوم در میدان نبرد واقع شد، ثمره «استراتژی، دانش ابتکاری و طراحی جدید» بود که ریشه در عقلانیت برخاسته از ایمان داشت، رویکردی جدید در دفاع نظامی که علاوه بر محاسبات عادی، تکیهای خاص بر قدرت ایمان و استقامت داشت.
منبع : کتاب سرزمين مقدس، موسسه روايت سيره شهداء، ص 125
طراحی فتح المبين
«در تنگناهای سخت پس از انقلاب چهرههای گمنام و ناشناسی در میان سربازان امام زمان(عج) ظهور کردند که با طرحهای حیرت انگیز خود دشمنان ددمنش انقلاب را به زانو در آوردند.یکی از این طرحها، عملیات فتحالمبین بود. ما از مانورهای خود چنین دریافتیم که برای عملیاتی در حد فتح¬المبین، حداقل پنج لشکر کم داریم. در یکی از جلسات طرحی مطرح شد که اجرای آن چندان عملی به نظر نمیآمد ولی در صورت عملی شدن دیگر نیازی به پنج لشکر اضافه نبود. طرح مذکور شکافتن کوهی بود که بخشی از نیروهای عمل کننده از طریق آن میتوانستند دشمن را دور بزنند. بخشی از اطلاعات لازمه طرح را از عدهای از قاچاقچیان زندانی در دزفول به دست آوردیم.مهندسین طراح جهادگر و سپاهی از منطقه بازدید کردند. از آنان خواسته شد که در مدت چهل روز تنگه را افتتاح کند. عده بسیاری از کارشناسان این خواسته را توقع بالایی قلمداد میکردند ولی جهادگران، پس از یک هفته خبر دادند که مقدمات کار را فراهم کردهاند و طرح را قابل اجرا میدانند.لشکر8 نجف اشرف و لشکر عاشورا، به همراهی یکدیگر و حمایت بخشی از نیروهای اصفهان در همین تنگه عملیات را آغاز کردند و در کمتر از چند ساعت، قرارگاه فرماندهی دشمن را فتح کردند».
راوی: دکتر محسن رضایی
منبع: کتاب سرزمين مقدس، موسسه روايت سيره شهداء، ص 126 جهاد در جهاد، ص107- 108
التماس از حضرت زهرا س
عملیات فتحالمبین به لحاظ وسعت، میزان نیروهای شرکت کننده و سرعت عمل نیروها در تأمین اهداف و نتایج و دستاوردها بسیار برجسته و چشمگیر بود. برخی از کارشناسان از این عملیات به عنوان پیچیدهترین تلاش ایران در جنگ تا آن زمان که «خفت بارترین شکست را از آغاز جنگ تا کنون نصیب عراق کرده است » یاد کردند. سردار فتحالله جعفری می گوید: وقتی وارد منطقه فتح المبین شدیم - با توجه به اینکه منطقه بسیار پیچیده و سنگینی بود- شهید حسن باقری عملیات فتح المبین را برای حاج احمد متوسلیان و حاج همت توجیه کرد؛ حاج احمد گفت: واقعاً نگرانم از اینکه در چنین منطقهای عملیات میکنم؛ ولی خجالت میکشم به حسن باقری چیزی بگویم ...برای نیروهایمان تجهیزات کافی نداشتیم مثلاً برای نیروهایی که 24 کیلومتر باید پیاده روی میکردند حتی قمقمه و اسلحه به اندازه کافی نداشتیم. یک بار فرمانده گردانی را بردم روی تپه سبز خط دشمن را به او نشان دادم و گفتم: آنجا محل استقرار تیپ یک مکانیزه عراق است عملیات که شروع شد آنجا را تصرف کنید و از تجهیزات آنجا استفاده کنید. یعنی بچهها باید در حین عملیات مجهز میشدند. واقعاً امکانات نداشتیم.یعنی میشود گفت که ما از حضرت زهرا(س) با التماس خواستیم فتحالمبین انجام بشود. با التماس میگفتیم: ما نمیتوانیم! این کاره نیستم تکلیفمان این است که به خط بزنیم، هر کاری میخواهی بکنی خودت بکن!
راوی:
منابع: کتاب سرزمين مقدس، موسسه روايت سيره شهداء، ص 127 از آغاز تا پایان، ص55 (جزوه بررسی عملیاتها(از مجموعه جزوات آموزشی مؤسسهی روایت سیرهی شهدا
کار سريع السير
«پروژه جادهسازی در تنگه زرینجان کوی میشداغ یکی از بهترین کارهای جهاد محسوب میشود. در این مورد مهندسی میگفت که حدوداً پنج یا شش ماه وقت لازم است تا ما بخواهیم این جاده را درست کنیم. ولی بعد از پانزده روز که من رفتم خودم گیج شدم که این تنگه عوض و جایش جاده زده شده بود... این جاده هم کلید موفقیتی در تنگ رقابیه بود.»
راوی: شهید صیاد شیرازی
منبع: کتاب سرزمين مقدس، موسسه روايت سيره شهداء، ص 128 جهاد در جهاد، ص 119
شجاعت جهادی
«جهاد در تأسیساتسازی در دنیا رکوردی عظیم ایجاد کرده است. امریکائیها با تمام امکاناتی که برای مصرف دارند برای ایجاد یک سایت رادار دوالی شش ماه را صرف میکنند، ولی ما عملاً دیدیم که جهادگران این کار را در زیر آتش گلولههای دشمن در عرض یک هفته انجام دادند.»
راوی: شهید صیاد شیرازی
منبع: کتاب سرزمين مقدس، موسسه روايت سيره شهداء، ص 128 جهاد در جهاد، ص 123-124
روايت سردار فتح الله جعفری
تا قبل از عملیات فتحالمبین تعداد شهدایی که بچههای سپاه داده بودند، در هر محوری یا با هر فرماندهای حداکثر 20، 30 یا 40 نفر بود که تعداد شهدا خیلی زیاد نبود. در فتح المبین برآورد کردیم اگر عملیات کنیم شاید 10 هزار نفر شهید بدهیم و قبول این واقعیت برای فرماندهانی که عمدتاً جوانهای کم سنّ و سال بودند بسیار سخت بود. حقیقتاً رقم بسیار زیادی است!لذا یک ابهام و تردیدی در سطح نیروهای سپاه بوجود آمد حتی بعضی از فرماندهان مثل شهید ردانیپور و شهید بقایی گفتند: برای ما مسئولیت شرعی دارد. حالا اگر بخواهیم این گونه بجنگیم و بچههای مردم شهید شوند چه میشود؟ این واقعاً از اعتقاد بود. روز جمعه 18/10/60 به همراه خیلی از فرماندهانی که الان شهید شدهاند مثل شهید بقایی، شهید ردانیپور و شهید باقری به جماران خدمت حضرت امام(ره) رسیدیم.آقای محسن رضایی خدمت حضرت امام(ره) عرض کرد: اینها فرماندهان جنگ هستند و میگویند ما در مقابل این جنگ مسئولیت داریم، جنگ را نمیتوانیم ادامه بدهیم، بچهها شهید میشوند و خون شهدا گردن ما میافتد، ما نمیتوانیم پاسخگو باشیم، اگر کسی بخاطر اشتباه ما به شهادت برسد ما جواب خدا را چی بدهیم وحضرت امام(ره) حدوداً 20 دقیقه مطالب واقعاً قابل توجهی ایراد کرد. فرمود: «اولاً اینکه کسی شهید بشود یا نشود دست شماها نیست. و اینکه شما این مسئولیت را به عهده گرفتید این هم دست شما نیست. چون خداوند نام آنهایی که جنگ را اداره میکنند و نام آنهایی که شهید میشوند را در لوح محفوظ آورده است و این دست کسی نیست که بخواهد بگوید من بروم شهید بشوم یا من بروم بجنگم.شما اخلاص و توکل داشته باشید، اگر اخلاص و توکل در کارتان داشتید، خوب شناسایی کردید و انجام دادید بقیه را به عهده خداوند بگذارید»بعد از آن فرمود: «امروز عدهای از بچههای بسیج و سپاه آمدند اینجا و با یک اشتیاقی برای جنگ رفتند که پیش خود آرزو کردم ای کاش من هم یک پاسدار بودم و میتوانستم همراه آنها بروم و در جنگ شرکت بکنم.» «این صحبتها یأس و ناامیدی را که در فرماندهان به علت این مسئولیت سنگین بوجود آورده بود تبدیل به امید کرد.»
راوی: سردار فتح الله جعفری
منبع: کتاب سرزمين مقدس، موسسه روايت سيره شهداء، ص 128 جزوات آموزشی روایتگری، مؤسسه فرهنگی روایت سیره شهدا
خواسته اند عمليات انجام شود
پس از عملیّات ناموفق کربلای 4، وضعیت بحرانی و شرایطی نامساعد در جبهه و یگانهای رزم به وجود آمده بود. طولانی شدن مدت حضور رزمندگان در جبهه و در نتیجه خستگی و ضعف روحیه آنان، وجود موانع و استحکامات فراوان در جبهه دشمن برای جلوگیری از نفود رزمندگان و... از جلمه عواملی بودند که عملیات را در منطقه شلمچه با مشکل روبهو کرده بود، اما هنگامی که رزمندگان میفهمند که امام فرموده است رزمندگان این عملیات را انجام بدهند، همگی برای انجام علمیات مهیا شدند. یکی از فرماندهان در این باره میگوید: به گروهی از مسؤولان و فرماندهان گردانها که جمع شده بودند، گفتم که امام خواستهاند عملیات انجام شود و صبح هم در مراسم صبحگاه میخواهم این موضوع را با نیروها در میان بگذارم. هنگامی که به سوی میدان صبحگاه آمدم، دیدم گردانها یکی یکی میآیند، اما همه کفنپوش و پا برهنه بودند؛ صحنهای که تصور آن انسان را به وجد می آورد! بر روی پلاکارد بزرگی که در جلوی خود گرفته بودند، نوشته شده بود «اماما! ما اهل کوفه نیستیم شما را تنها بگذاریم»، «ما تا آخرین قطره خونمان پای فرمان شما ایستادهایم»، «ما برای شهادت باکی نداریم» و «برای شهادت در رکاب شما آماده هستیم.» به آنها گفتم: هر کس میخواهد به مرخصی برود، میتواند برود، ولی من جزو کسانیام که میخواهم بمانم. خدا شاهد است یک نفر از این جمع جدا نشد و حتی تا پایان عملیات نیز یک نفر برای مرخصی به ما مراجعه نکرد. من عشق و ارادت بسیجیها و سایر رزمندگان به حضرت امام(ره) را در این جا به وضوح دیدم.» بنابراین محور تمامی انگیزه، رشادتها و اوجها افتخارات معنوی و حالات روحی رزمندگان و خلوص و شهادت طلبی آنها در مسیر احیاء حق و دفاع از اسلام و قرآن و عزت و شرف مسلمین کسی جز خمینی بت شکن آن حکیم فرزانه و امام اندیشهها و آمال مستضعفان نبود.
راوی:
منبع: کتاب سرزمين مقدس، موسسه روايت سيره شهداء، ص 130
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید