آن کودک دیروزی که دائماً دنبال بازیهای کودکانه بود، ناگهان تبدیل به چیزی میشود که دیگر نه دختر بچه است و نه زن، انگار موجودی دیگر خلق شده است. جسم و روان اودستخوش تغییرات ودگرگونیهای پیوسته میشود. دچار احساسات سردرگم، متناقض و زودگذر میگردد. احساس میکند که هیچکس، پدر و مادر، معلمان، خواهران و برادران، دوستان واقوام هیچکدام او را به خوبی درک نمیکنند. روز و شب با مشاهده وضعیت جدید خود، پرسشهای قراوانی به ذهنش هجوم می آورد که پاسخ هیچکدام را نمیداند. معنی تغییراتی که سراسر جسم مرا فرا گرفته است چیست؟ چرا با همه سر ناسازگاری دارم؟ چرا اینقدر زود رنج و تنهایم؟ چرا دوست دارم همیشه تنها باشم؟ چگونه میتوان با این احساسات ناشناخته کنار آمد چگونه میتوان در این شرایط جدید با دیگران به تفاهم رسید؟ چگونه میتوان از درگیر شدن با پدر ومادر یا اعضای خانواده جلوگیری کرد؟
آیا به نظر شما این یک سؤال ساده و احمقانه است؟ شخصیت هرکس مثل یک صندوقچه بزرگ و دربسته پر از رمز و راز است. بستگی به خودت دارد، که وقتی در این صندوقچه را باز میکنی چه چیزهایی از درون آن بیرون بیاوری. دخترها مثل همه آدمها از لحاظ خصوصیت فردی، توانایی و موقعیت، باهم متفاوت هستند. از ترکیب این ویژگی ها هر دختری شخصیت به خصوصی پیدا میکند و این کاملاً بستگی به خودش دارد که چه شخصیتی از خود ارائه دهد.
آیا نمیتوانی در آن واحد، بچه، دختر، خواهر، نوه، دوست، همکلاسی، ورزشکار، محبوب، دست و پا چلفتی یا شجاع باشی؟ همه بستگی به خودت دارد. گاهی اوقات بسیار دشوار است که تمام وجوه شخصیتی را در ذهن بیابی. احساس استقلال کامل دختران برای والدین نگران کننده است، هرچند که آنها از هر نظر پذیرفته اند که بچه هایشان دیگر بزرگ شده اند. این شیوه رویارویی با مشکلات، مشکلات بعدی را در پی دارد و کار را مشکل تر میکند. چرا که این تکامل شخصیت باید مانع از نگرانی شدید والدین شود، اما والدین این نکته را در نیافته اند.
اگر تو نظر و عقیده ات را به صراحت بیان کنی، که حتی والدینت در روند تعلیم قرار بگیرند، این مسئله تفاهم متقابل به دنبال دارد. گفتگو همراه با احترام و بدون سوء تفاهم برای دوام خانواده شما حیاتی است. والدینی که توانایی خود را به کار گیرند و در مورد نگرانی، نظرات و ترسهای خود بتوانند صحبت کنند، یک گام بزرگ به جلو برداشته اند.
مخالفتهای همه جانبه نه تنها در خانواده بلکه در یک اجتماع بزرگ و کوچک زیربنای هر ارتباط عاقلانه ای را متزلزل میکند. اگر فرزند به والدین خود نشان بدهد که آماده است در یک محیط آرام و منطقی به حرفهای آنها و به دلیلهای آنها گوش بدهد، در این صورت والدین به طور کامل حاضر هستند تا به دختر و پسرشان حق آزادی و استقلال بیشتر بدهند، حتی زمانی که موضوع انتخاب دوست باشد.
هر دختر و پسر زرنگی میتواند از محبت پدر حسابی سوء استفاده کند. میتواند هرچه میخواهد از او بگیرد، از اضافه کردن پول تو جیبی گرفته تا خرید لباس. البته اگر به حد کافی زیرک باشد. این نوع پدر نمیتواند در برابر کلکهای کوچک او از نوع نگاه کردن با محبت گرفته تا رفتار محبت آمیز مقاومت کند و فرزندانش برای او مهمترین چیز است. تقریباً هر دختر نکته سنجی واکنش پدرش را در برابر این رفتار خود پیش بینی میکند.
نویسنده : نساء حامدی
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید