نگاه كردن به عكس نامحرم
9. آيا نگاه كردن به عكس شخص نامحرمي - چه مرد و چه زن - كه حد واجب پوشش را در عكس رعايت ننموده، در كدام يك از صورتهاي زير جايز است:
أ. صاحب عكس را نشناسد؟
ب. صاحب عكس را بشناسد؟
باسمه تعالي؛ در صورت نشناختن و نبود مفسده جايز است.607
ظاهر كردن عكسهاي خانوادگي
10. آيا ظاهر كردن عكسهاي خانوادگي توسط مرد نامحرم جايز است؟
باسمه تعالي؛ اگر صاحب عكس را نشناسد و موجب مفسده نشود، اشكال ندارد.608
نگاه كردن به عكس و فيلم
11. آيا نگاه كردن به تصاوير بانوان اعم از تلويزيون و يا روزنامه و غيره چه صورت دارد؟
باسمه تعالي؛ نظر به عكس و فيلم در حكم نظر به شخص نيست. اگر مفسده بر آن مترتب نباشد، بدون قصد ريبه مانع ندارد.609
نگاه كردن به كتابهاي مُصَوَّر
12. در رابطه با انقلاب فرهنگي، جهاد دانشگاهي اقدام به ترجمه تعداد زيادي كتب علمي نموده است. در بعضي از اين كتب براي توضيح بيشتر مطالب عكسهايي چه به صورت نقاشي و چه به صورت عكس واقعي وجود دارد كه در آنها تصوير زنان بيحجاب ديده ميشود. با توجه به اينكه حذف چنين تصاويري، گويايي مطالب كتاب را تا حدي كاهش ميدهد، خواهشمند است تكليف شرعي را در مورد قرار دادن يا قرار ندادن اين عكسها و يا نقاشيها در كتبِ ترجمه شده بيان فرماييد؟
باسمه تعالي؛ وجود عكسها و نقاشيها اگر موجب مفسده نباشد، حذف آن لازم نيست.610
ب. احكام تماس
1. هر كس نگاه كردن به او حرام است تماس بدني با او نيز حرام است، پس تماس بدني زن نامحرم با مرد نامحرم و به عكس جايز نيست.611
2. دست دادن مرد نامحرم با زن نامحرم جايز نيست، و اگر از زير پارچه و لباس باشد اشكالي ندارد؛ ولي بنابر احتياط دست زن را فشار ندهد.612
نگاه كردن وتماس بدني داراي موارد استثنا نيز است. برخي از آنها عبارتند از:
1. نگاه كردن و لمس نمودن پسر بچه و دختر بچه غير مميّز، اگر از روي شهوت نباشد، اشكالي ندارد؛ ولي براي مرد احتياط آن است كه دختر بچه شش ساله نامحرم را نبوسد و در دامان خود نگذارد، ولي كمتر از سنّ مزبور و بدون شهوت اشكالي ندارد.613
2. اگر در حال ناچاري، زن بخواهد زن ديگر يا مردي غير از شوهر خود را تنقيه كند يا عَورت او را آب بكشد، بايد چيزي در دست كند كه دست او به عورت نرسد. و همچنين است اگر مرد بخواهد مرد ديگر يا زني غير زن خود را تنقيه كند يا عورت او را آب بكشد.614
3. اگر مرد براي معالجه زن نامحرم ناچار باشد كه او را نگاه كند و دست به بدن او بزند اشكال ندارد؛ ولي اگر با نگاه كردن بتواند معالجه كند، نبايد دست به بدن او بزند. و اگر با دست زدن بتواند معالجه كند، نبايد او را نگاه كند.615
4. اگر انسان بدون قصد لذت به صورت و دستهاي زنهاي اهل كتاب مثل زنهاي يهود و نصارا نگاه كند، در صورتي كه نترسد كه به حرام بيفتد، اشكال ندارد.616
5. نگاه به نامحرم و تماس بدني با وي در مقام ضرورت حرام نيست، مانند اينكه بخواهد كسي را از غرق شدن و يا سوختن نجات دهد و چارهاي نيست جز آنكه او را نگاه و لمس كند. و در مقام ضرورت بايد به مورد اضطرار و در مورد اضطرار بايد به مقدار ضرورت اكتفا نمايد؛ يعني اگر با نگاه - نه تماس بدني - اضطرار او برطرف ميشود بايد به همين اكتفا كند و به عكس. و براي نگاه و يا تماس بدني هم فقط به مقدار ضرورت هر يك از آنها را انجام دهد. پس جايز نيست به جاي يكي، ديگري را انجام دهد و يا بيشتر از مقدار ضرورت را مرتكب شود.617
6. در هر موردي كه رعايت چيزي در نظر شارع اهميت بيشتري از رعايت حرمت نگاه و لمس دارد و با آن معارضه كند، ميتوان آن مورد را انجام داد.618
7. نگاه كردن به پيرزناني كه از حد ازدواج گذشتهاند جايز است؛ البته به مواضعي كه به طور عادي پيداست، مانند قسمتي از موها و يا دستها و نظير آن؛ ولي به جاهايي كه معمولاً آن را ميپوشانند نبايد نگاه كرد.619
سه. احكام گفت و گو با نامحرم
اَقوا آن است كه شنيدن صداي زن بيگانه[ براي مرد] جايز است در صورتي كه قصد لذت و رَيْبه در
آن نباشد. و همچنين براي زن جايز است كه صدايش را به مردان بيگانه بشنواند در صورتي كه ترس فتنه نباشد، اگر چه اَحوَط در غير مقام ضرورت، ترك آن است بويژه اگر زن، جوان باشد. و گروهي شنيدن و شنواندن صدا را حرام دانستهاند ولي اين، نظريه ضعيفي است، البته بر زن حرام است كه با مردان با كيفيت مُهيِّج و به صورت نازك كردن گفتار و نرم كردن سخن و زيبا كردن صدا گفت و گو كند، زيرا كسي كه در قلبش مرض است طمع ميكند.620
سخنراني بانوان در حضور نامحرم
O قرآن خواندن زن با صداي بلند يا سخنراني خواهران در حضور نامحرمان و شركت مردان در اينگونه مجالس و نظاير آن، مشروع است؟
باسمه تعالي؛ ميزان در مشروع بودن و نبودن، نداشتن مفسده و داشتن آن است.621
قرآن خواندن بانوان در برابر نامحرم
O هنگامي كه در مراسم صبحگاهي مدرسه يكي از خواهران، قرآن را با صوت تلاوت ميكند، دبيران مرد صداي وي را ميشنوند. آيا به طور كلي تلاوت قرآن در صورت شنيدن نامحرم توسط خواهران گناه است؟
باسمه تعالي؛ اشكال ندارد، مگر آنكه موجب تحريك و مفسده باشد622.
چهار. احكام زينت و آرايش
1. در صورتي كه شوهر خواستار تميزي و آرايش كردن زن خود باشد، بر زن واجب است كه اين كار را انجام دهد، به شرط آنكه در برابر مردان نامحرم آنها را بپوشاند.623
2. عطر زدن زن در صورتي كه مرد نامحرم بوي آن را استشمام كند اشكال ندارد، ولي اگر موجب مفسده و تحريك غريزه جنسي باشد، جايز نيست.624
3. زينت كردن به طلا مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست كردن و بستن ساعت مچي طلا به دست براي مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است. و احتياط واجب آن است كه از استعمال عينك طلا هم خودداري كند، ولي زينت كردن به طلا براي زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.625
4. سؤال: آيا استفاده از لوازم زينتي و مواد آرايشي در نماز اشكال دارد؟
جواب: براي زن در نماز مستحب است كه خود را با زيور آلات زينت كند. و استفاده از مواد آرايشي اشكال ندارد، ولي براي وضو بايد چيزهايي مانند لاك ناخن كه مانع رسيدن آب به اعضاي وضوست و يا موادي كه مانع بين پيشاني و مُهر نماز است برطرف شوند.626
5. سؤال: اگر گردنبند و يا لباسي عكس حيوان كامل يا عكس صورت انسان داشته باشد، نماز خواندن با آن چه حكمي دارد؟
جواب: نماز باطل نميشود، ولي پوشيدن لباس و يا به دست كردن انگشتري كه نقش صورت دارد، در نماز مكروه است.627
6. به دست كردن انگشتر عقيق براي زن و مرد و گذاشتن گردنبند براي زن در هنگام نماز مستحب است.628
7. سؤال: آيا استفاده از انگشتر، گردنبند و لوازم زينتي ديگري كه نام خداوند بر آنها نوشته شده است، اشكال دارد؟
جواب: اشكالي ندارد، ولي رساندن جايي از بدن به نام خداوند متعال، به هر زباني كه نوشته شده باشد، بدون وضو حرام است.629
8. اگر گردنبندي منقّش به آرم جمهوري اسلامي باشد، در اين صورت ميتوان از آن استفاده نموده، به گردن آويخت و به آن دست زد؟
باسمه تعالي؛ استفاده از آن مانع ندارد، ولي بنابر احتياط بدون طهارت آن را مَسّ نكنند.630
9. زيورآلاتي كه شخص كافر ميسازد، اگر يقين به تماس رطوبت كافر با آنها نباشد، محكوم به طهارت هستند. و در صورت يقين به تماس، شستن و تطهير آنها واجب است و در نتيجه ظاهرشان پاك ميشوند، ولي باطنشان بر نجاست خود باقي ميمانند؛ البته چنانچه قبل از ذوب شدن، نجس شده باشند.631
10. آيا الكل صنعتي كه در انواع ادكلنها و عطرها و برخي رنگها و داروها و امثال آن به كار ميرود، پاك است يا خير؟
باسمه تعالي؛ الكل صنعتي پاك است، مگر آنكه يقين به نجاست آن پيدا شود.632
11. عطرها و ادكلنهايي كه از خارجه ميآورند، اگر انسان يقين به نجاست آنها نداشته باشد پاك است. و خريد و فروش ادكلنها و عطرهايي كه از ممالك غير اسلامي ميآورند، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد، اشكال ندارد ... .633
پنج. محارم
چون در احكام پيشين از محرم و نامحرم سخن به ميان آمد، و از سوي ديگر ازدواج و پيوند
زناشويي موجب مَحرميّت «سببي» زن و شوهر نسبت به برخي از خويشاوندان و فاميلهاي يكديگر ميشود، از اين رو احكام و مسائل «محارم» در اينجا ذكر ميشود:
أ. تعريف محارم
محارم كساني هستند كه ازدواج آنان با يكديگر حرام است و صحيح نيست و زناشويي ميان آنها واقع نميشود.634
ب. انواع محارم
كسانيكه با هم مَحرَم هستند وحرام است كه با يكديگر ازدواج كنند، عبارتنداز:
1. محارم نَسَبي
نَسَب و خويشاوندي انسان موجب محرميّت با افراد زير ميشود:
محارم نسبي براي مردان
1. مادر و مادر بزرگ (چه مادرِ پدر و چه مادرِ مادر) كه شامل همه مادربزرگها چه از طرف بالا و چه از طرف پايين نيز ميشود؛ پس مثلاً مادر بر پسرش و بر پسر پسرش و بر پسر پسر پسرش و بر پسرِ دخترش و بر پسرِ دخترِ دخترش و بر پسرِ دختر پسرش محرم است.
2. دختر و نوهها و نتيجههاي دختري مانند دخترِ دختر، دخترِ دخترِ دختر، دخترِ پسر، دخترِ پسرِ پسر، دخترِ پسرِ دختر.
3. خواهر (از طرف پدر باشد يا مادر و يا هر دو).
4. دخترِ برادر (چه از طرف پدر يا مادر و يا هر دو باشد.) و نوادههاي او و دخترِ پسر و نوادههاي او مانند دخترِ پسرِ او، دخترِ پسرِ پسرِ او، دخترِ دخترِ او، دخترِ دخترِ دخترِ او، دخترِ پسرِ دخترِ او.
5. دختر خواهر و مانند آنچه در دختر برادر گفته شد.
6. عمه كه شامل عمه پدر و عمه مادر و عمه پدربزرگ و عمه مادربزرگ و عمههاي بالاتر نيز ميشود.
7. خاله كه شامل خاله پدر و خاله مادر و خاله پدربزرگ و خاله مادربزرگ و خالههاي بالاتر نيز ميشود.635
محارم نسبي براي زنان
1. پدر و پدربزرگ (چه پدرِ پدر و چه پدرِ مادر) هر چه بالا روند.
2. پسر و نوهها و نتيجههاي پسري مانند پسرِ پسر، پسرِ پسرِ پسر، پسرِ دختر، پسرِ دخترِ دختر، پسرِ دخترِ پسر.
3. برادر (از طرف پدر باشد يا مادر و يا هر دو.)
4. پسرِ برادر (چه از طرف پدر يا مادر و يا هر دو باشد.) و نوادههاي او و پسرِ دختر و نوادههاي او مانند پسرِ دخترِ او، پسرِ دخترِ دخترِ او، پسرِ پسرِ او، پسرِ پسرِ پسرِ او، پسرِ دخترِ پسرِ او.
5. پسر خواهر و مانند آنچه در پسر برادر گفته شد.
6. عمو كه شامل عموي پدر و عموي مادر و عموهاي پدربزرگ و عموي مادربزرگ و عموهاي بالاتر نيز ميشود.
7. دايي كه شامل دايي پدر و دايي مادر و دايي پدربزرگ و دايي مادربزرگ و داييهاي بالاتر نيز ميشود.636
محارم رضاعي
افرادي از راه رضاع و شيرخوارگي و طبق شرايطي با يكديگر محرم ميشوند. براي شناخت محارم رضاعي و شرايط آن به صفحه 265 از جلد دوم كتاب تحريرالوسيله حضرت امام خميني(ره) يا ترجمه آن و يا به مسائل 2464 تا 2497 رساله توضيح المسائل رجوع كنيد.
2. محارم سَبَبي
ازدواج زن و مرد با يكديگر سبب محرميّت با افراد زير ميشود:
محارم سببي براي مردان
1. مادر زن و مادربزرگ زن (مادرِ مادرِ زن، مادرِ پدر زن) هر چه بالا روند، اگر چه مرد با آن زن آميزش نكند.
2. دختر زن و نوه دختري و پسري آن زن هر چه پايين روند، چه در وقت عقد باشند يا بعداً به دنيا بيايند؛ در صورتي كه مرد با همسر خود آميزش كرده باشد.637
3. زن پدر (نامادري).
4. زن پسر (عروس).638
محارم سببي براي زنان
1. پدر شوهر و پدربزرگ شوهر هر چه بالا روند.
2. پسر شوهر و نوه پسري و دختري شوهر هر چه پايين آيند، چه در موقع عقد باشند يا بعداً به دنيا بيايند.
3. شوهر مادر (ناپدري).
4. شوهر دختر (داماد).639
نامحرم بودن شوهر خواهر، برادر شوهر و خواهر زن
با توجه به محارمي كه گفته شد، پس «شوهر خواهر» و «برادر شوهر» بر زن، و «خواهر زن»640 بر مرد، مَحْرَم نيستند، و بايد همچون نامحرمهاي ديگر احكام پوشش، نگاه، تماس بدني و مانند آن را در برابرشان مراعات كرد.
استفتا
خواهر زن محرم نيست
در بعضي كتابها در مورد محرميت خواهر زن مسألهاي اشتباه چاپ شده است، لطفاً حكم صحيح آن را بيان فرماييد؟
باسمه تعالي؛ خواهر زن محرم نيست.641
يك. احكام نماز
بيدار كردن اعضاي خانواده براي نماز
1 . بيدار نمودن افراد خانواده براي نماز صبح با چه كيفيتي مجاز است؟
باسمه تعالي؛ اگر بيدار نكردن آنها موجب سهلانگاري و استخفاف به امر نماز باشد، بايد آنها را بيدار نمايد.484
2. اگر سر سوزني خون حيض يا نفاس در بدن يا لباس نمازگزار باشد نماز او باطل است؛ و بنابر احتياط واجب بايد خون استحاضه در بدن يا لباس نمازگزار نباشد. ولي خونهاي ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت و خون سگ و خوك و كافر و مردار و حيوان حرامگوشت اگر چه در چند جاي بدن و لباس باشد، در صورتي كه روي هم كمتر از درهم باشد، (كه تقريباً به اندازه يك اشرفي ميشود)485 نماز خواندن با آن اشكال ندارد. ولي احتياط مستحب آن است كه از خون سگ و كافر و مردار و حيوان حرام گوشت اجتناب كند.486
3 . دختري هستم كه به علت فقر مالي، پدرم قادر نيست برايم لباس تهيه كند و درآمديكه دارد جز بهخوراك و بعضي از مخارج ضروري ديگر نميرسد، لذا لباسهايم را از ديگران ميگيرم؛ مثلاً مقداري از لباسهايم را از خواهرم ميگيرم كه او بدون اجازه شوهرش برايم ميآورد و ... آيا نماز خواندن با اين لباسها صحيح است؟
باسمه تعالي؛ اگر پارچه يا لباس با رضايت صاحب آن به شما داده ميشود، ميتوانيد بپوشيد و نماز شما در آن صحيح است.487
4. محلي را كه انسان براي اقامت و زندگي خود اختيار كرده وطن اوست، چه در آن جا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آن جا را براي زندگي اختيار كرده باشد.488
استفتائات
ازدواج و تغيير شهر سكونت
زناني كه بدون التفات (از اعراض و عدم اعراض) از وطن اصليشان به شهر ديگر به خانه شوهر ميروند، و پس از التفات هم لابد قصد دارند كه اگر زناشوييشان تا آخر عمر برقرار و باقي ماند در شهر شوهر اقامت كنند و الاّ به وطن اصليشان برگشت بنمايند. بفرماييد كه حكم نماز و روزه اين زنها در ورود به وطن اصليشان چه ميباشد؟
باسمه تعالي؛ وطن اصلي تا از آن اعراض نشده به حكم وطن باقي است.489
منزل پدري كه هنوز در حيات است براي فرزندي كه خودش شخصاً مستقل زندگي ميكند، آيا وطن محسوب شده و در آنجا به جا آوردن نماز و روزه به طور كامل صحيح است؟ همچنين منزل فرزند از پسر براي پدر كه البته از نظر مادي با هم جدا هستند؟
باسمه تعالي؛ ميزان منزل پدر يا فرزند نيست، بلكه ميزان وطن به حساب شخص مكلّف است. جايي كه وطنِ مكلّف بوده تا از آن اعراض نكرده به حكم وطن باقي است.490
دختري در وطن خود متولد شده، پس از 5 سال به شهري كوچ ميكنند كه در آن شهر ازدواج ميكند و سپس به تهران مهاجرت ميكند، نماز اين دختر در كجا شكسته است و در كجا درست؟
باسمه تعالي؛ در زادگاه كه وطن اصلي اوست نماز تمام است، مگر از آنجا اعراض كرده باشد. و در ساير جاها حكم مسافر دارد، مگر در محلي كه وطن قرار دهد.491
شخصي هستم اهل و ساكن بيارجمند شاهرود، اما همسرم اهل طزره دامغان و هر چند ماه يك مرتبه 2 تا 3 روز به وطن همسرم ميرويم، حكم نماز و روزه من و همسرم چيست؟ ضمناً بچه اين جانب در شهرستان شاهرود متولد شده است، اما الاَّن ساكن بيارجمند است وطن اصلي او كجاست و آيا ميتواند در شاهرود نماز تمام و روزه به جا آورد يا خير؟
باسمه تعالي؛ همسر شما در زادگاهش نماز او تمام و روزه او صحيح است، مگر اينكه اعراض نمايد. و شما در آنجا حكم مسافر داريد، مگر اين كه قصد ماندن ده روز نماييد. و قصد سفر در اثناي ده روز با قصد ماندن ده روز منافات دارد. و بچه شما اگر بزرگ شده محل تولدش هست، محل تولد وطن اوست و تا از آن اعراض نكرده، باقي به حكم وطن است، و در محل سكونت بدون قصد توطّن و قصد ده روز حكم مسافر دارد.492
در مورد همسر و يا فرزندي كه مكلّف شده و در منزل تابع شوهر و يا پدر خود ميباشند، آيا در مسأله ترك وطن تابع پدر و يا شوهر خود هستند، و اگر پدر و يا شوهر ترك وطن نمود، آنها هم همان حكم را پيدا ميكنند و يا بايد مستقلاً تصميم بگيرند؟
باسمه تعالي؛ زن و فرزندي كه از حد تبعيت بالطبع بيرون آمده و صاحب اراده است، در اتخاذ وطن و اعراض از آن و قصد اقامه تابع نيست و ميزان تصميم خود اوست.493
فردي از شمال در تهران ازدواج كرده و حال اينكه شمال وطن شوهر است، وظيفه همسر در قبال اعمال عبادي در وطن شوهر چه كيفيّت دارد؟
باسمه تعالي؛ وطن يكي از دو همسر حكم وطن براي ديگري ندارد.494
وطن حقير ورامين است و وطن همسرم كرج، فرزندم در تهران متولد شده و پس از چند روز به كرج برده شده و پس از يك ماه به شاهرود برده شد (چون حقير كارمند و محل كارم شاهرود بوده است) پس از حدود دو سال با انتقال حقير به سمنان، به سمنان آمد و اكنون هفت سال است كه در سمنان ميباشد، وطن فرزندم كدام يك از اين شهرهاست؟
باسمه تعالي؛ در فرض مرقوم جاي معيني براي فرزند شما وطن محسوب نميشود تا خودش بعد از بلوغ محلي را براي خود وطن انتخاب كند.495
در آغوش گرفتن و يا شير دادن بچه در نماز
سؤال: آيا در آغوش گرفتن و يا شير دادن بچه در نماز با رعايت حجاب واجب، نماز را باطل ميكند؟
جواب: اگر موالات و پيدرپي اجزأ نماز رعايت ميشود و صورت نماز به هم نميخورد، نماز را باطل نميكند.496
بردن مُهر نماز به وسيله بچه
اگر در بين نماز چيزي كه بر آن سجده ميكند گم شود و چيزي كه سجده بر آن صحيح است نداشته باشد، چنانچه وقت وسعت دارد بايد نماز را بشكند، و اگر وقت تنگ است، بايد به لباسش اگر از پنبه يا كتان است سجده كند، و اگر از چيز ديگري است بر همان چيز، و اگر آن هم ممكن نيست بر پشت دست، و اگر آن هم نميشود به چيز معدني مانند انگشتر عقيق سجده نمايد.497
استفتا
اقتداي زن به شوهر در نماز
اقتدا كردن زن به شوهر عادل در صورتي كه بخواهند دو نفري نماز جماعت بخوانند اشكالي دارد يا خير؟
باسمه تعالي؛ اشكالي ندارد.498
دو. احكام روزه
أ. شرايط وجوب روزه
روزه با شرايط زير بر انسان واجب ميشود:
1. بالغ بودن؛
2. عاقل بودن؛
3. مسافر نبودن؛
4. روزه براي روزهدار ضرر نداشتن؛
5. از حيض و نفاس پاك بودن (براي بانوان).499
استفتائات
روزه و انجام امتحانات تحصيلي
اگر دانشآموزي امتحانات آخر سالش مصادف با ماه رمضان و تابستان شود و نتواند هم درس بخواند و هم روزه بگيرد، ميتواند براي اينكه زحمت يك سالش به هدر نرود در چند روز از ايام ماه رمضان روزه خود را افطار كند؟
باسمه تعالي؛ بايد روزه بگيرد و تا حَرَج واقع نشود نميتواند افطار كند، بلي ميتواند مسافرت كند و در سفر افطار نمايد و بعد از برگشتن در آن روز لازم نيست امساك كند.500
اگر به گمان اينكه بلوغ پسر پانزده سال شمسي است، ماه رمضان را روزه نگرفت و بعد معلوم شد كه قبل از ماه رمضان پانزده سال قمرياش تمام بوده، آيا كفاره هم لازم است يا نه؟
باسمه تعالي؛ كفاره واجب نيست، لكن بايد قضا كند.501
بچههاي بالغ يا جوانهايي كه در اثر ضعف مُفرِط روزه گرفتن برايشان سخت است چه كنند؟
باسمه تعالي؛ ضعف ناشي از روزه مُجَوِّز ترك روزه نيست، مگر آنكه حرجي باشد و بايد اكتفا به رفع ضرورت كند و قضا نمايد.502
در سالهاي اول تكليف (9 سالگي به بعد) به توصيه و تأكيد مادرم مبني بر اين كه توانايي روزه گرفتن را ندارم و با توجه به اينكه خودم نيز نميتوانستم تشخيص دهم كه آيا ميتوانم روزه بگيرم يا نه، چند سالي را روزه نگرفتهام، و در حال حاضر چون مدت زيادي از آن گذشته، تعداد روزههاي فوت شده را نميدانم، و ثانياً نميدانم كه آيا كفاره هم بر من واجب است يا نه؟
باسمه تعالي؛ به مقداري كه يقين داريد كه بعد از بلوغ روزه نگرفتهايد بايد قضا نماييد و كفاره در فرض مسأله واجب نيست.503
ب. بانواني كه روزه بر آنها واجب نيست
1. زني كه زاييدن او نزديك است و روزه براي حملش ضرر دارد روزه بر او واجب نيست. و بايد براي هر روز يك مدّ طعام يعني گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد. و نيز اگر روزه براي خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست و بنابراحتياط واجب بايد هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد. و در هر دو صورت روزههايي را كه نگرفته بايد قضا نمايد.504
2. زني كه بچه شير ميدهد و شير او كم است چه مادر بچه يا دايه او باشد، يا بياجرت شير دهد، اگر روزه براي بچهاي كه شير ميدهد ضرر دارد روزه بر او واجب نيست، و بايد براي هر روز يك مدّ طعام يعني گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد، و نيز اگر براي خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست، و بنابراحتياط واجب بايد براي هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد. و در هر دو صورت روزههايي را كه نگرفته بايد قضا نمايد، ولي اگر كسي پيدا شود كه بياجرت بچه را شير دهد، يا براي شير دادن بچه از پدر يا مادر بچه يا از كس ديگر كه اجرت او را بدهد اجرت بگيرد، احتياط واجب آن است كه بچه را به او بدهد و روزه بگيرد.505
3. روزه بر زن حائض و نفسأ واجب نيست، و اگر زن بعد از اذان صبح - حتي لحظهاي - از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون نفاس ببيند، اگر چه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است.506
روزه زنان باردار
آيا بر زن حامله در مدت حاملگي بخصوص ماههاي اول، روزه واجب است؟و براي حمل او ضرري ندارد؟
باسمه تعالي؛ روزه بر او واجب است، مگر براي خود او يا حمل ضرر داشته باشد.507
زني كه مدتهاست كه يا حامله است و يا بچه شير ميدهد و در ماه رمضان نميتواند روزه بگيرد، تكليفش در مورد قضاي روزه چگونه است؟
باسمه تعالي؛ وجوب قضا ساقط نيست.508
اينجانب در سنين اول بلوغ به علت ناداني، بيشتر روزههايم را خوردهام و روزههاي حاملگي به علت دستور دكتر روزه نگرفتم و سال اول عروسي يك ماه روزه نگرفتم، اكنون 50 ساله هستم و نميتوانم همه آنها را بگيرم. البته تا آنجا كه ممكن است روزه ميگيرم. از طرفي براي هر روز 60 نفر را نميتوانم طعام يا پولش را بدهم، بفرماييد چه كنم تا دِيْنَم ادأ شود؟
باسمه تعالي؛ اگر روي علم و عمد روزهها را نگرفتهايد، علاوه بر قضا كفاره هم واجب است، ولي زن اگر بچه شير ميدهد و روزه براي او يا بچهاش ضرر دارد، ميتواند افطار كند و فقط روزه را قضا كند و كفاره ندارد509 و دادن پول به جاي كفاره كفايت نميكند.510
بانواني كه در ايام حيض و نفاس روزه نگرفتهاند واجب است قضاي آن را به جا آورند.511
ج. مُبطِلات روزه
نُه چيز روزه را باطل ميكند:
اول: خوردن و آشاميدن؛
دوم: جِماع؛
سوم: استمنا؛ و استمنا آن است كه انسان با خود كاري كند كه مني از او بيرون آيد.
چهارم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر(عليهم السلام)؛
پنجم: رساندن غبار غليظ به حلق؛
ششم: فرو بردن تمام سر در آب؛
هفتم: باقي ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح؛
هشتم: اِمالِه512 كردن با چيزهاي روان؛
نهم: قِيْ513 كردن.514
برخي احكام مبطلات روزه عبارتند از :
خوردن و آشاميدن
1. جويدن غذا براي بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولاً به حلق نميرسد، اگر چه اتفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نميكند، ولي اگر انسان از اول بداند كه به حلق ميرسد چنانچه فرو رود، روزهاش باطل ميشود و بايد قضاي آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب است.515
2. انسان نميتواند براي ضعف، روزه را بخورد، ولي اگر ضعف او به قدري است كه معمولاً نميشود آن را تحمل كرد، خوردن روزه اشكال ندارد.516
جماع (آميزش جنسي)
1. جماع روزه را باطل ميكند، اگر چه فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد.517
2. اگر كمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد، روزه باطل نميشود.518
3. اگر شك كند كه به اندازه ختنهگاه داخل شده يا نه، روزه او صحيح است ... .519
4. اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد، يا او را به جماع مجبور نمايند به طوري كه از اختيار او خارج باشد، روزه او باطل نميشود. ولي چنانچه در بين جماع يادش بيايد، يا ديگر مجبور نباشد، بايد فوراً از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود روزه او باطل است.520
استمنا
1. اگر روزه دار استمنا كند يعني با خود كاري كند كه مني از او بيرون آيد، روزهاش باطل ميشود.521
2. اگر بياختيار مني از او بيرون آيد، روزهاش باطل نيست. ولي اگر كاري كند كه بياختيار مني از او بيرون آيد، روزهاش باطل ميشود.522
3. اگر به قصد بيرون آمدن مني كاري بكند، در صورتي كه مني از او بيرون نيايد روزهاش باطل نميشود.523
4. اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن مني با كسي بازي و شوخي كند، در صورتي كه عادت نداشته باشد كه بعد از بازي و شوخي مني از او خارج شود، اگر چه اتفاقاً مني بيرون آيد روزه او صحيح است. ولي اگر شوخي را ادامه دهد تا آنجا كه نزديك است مني خارج شود و خودداري نكند تا خارج گردد روزهاش باطل است.524
استفتائات
اگر انسان در حال روزه ماه رمضان با همسر خود بازي كند تا وقتي كه ديگر احساس ميكند كه ممكن است مني بيايد و در حالي كه مطمئن است اگر خودداري كند مني بيرون نميآيد، از ادامه بازي خودداري كند، ولي بر خلاف اطمينان وي مني بيايد روزهاش باطل است يا خير؟ و آيا در صورت بطلان، كفاره هم واجب است يا نه؟
باسمه تعالي؛ در فرض مذكور روزه صحيح است.525
اگر انسان در ماه رمضان در حال ملاعبه با همسر خويش جنب شود، چه صورتي دارد؟
باسمه تعالي؛ اگر قصد اِنزال نداشت و عادت او هم انزال با چنين عملي نبود و اتفاقاً بدون اختيار انزال شد، روزه صحيح است.526
خانمي از مسأله جنابت زنان بياطّلاع بوده و خيال ميكرده كه خروج مني اختصاص به مردان دارد و براي زنان فقط آنچه باعث بطلان روزه ميشود مسأله دخول است، لذا در بعضي از روزههاي ماه رمضان با همسر خويش ملاعبه ميكرده و فقط از دخول جلوگيري مينموده، ترشحاتي از او خارج ميشده كه هم اكنون فكر ميكند آنها مني بوده است؛ با توجه به اينكه اين شخص، جاهل به حكم بوده، تكليفش در قبال روزههاي اين ايام چيست؟
باسمه تعالي؛ اگر دخول متحقق نشده و يقين نداريد ترشحاتي كه خارج ميشد مني باشد، روزهها محكوم به صحت است و قضا و كفاره ندارد، ولي اگر يقين داريد همراه ترشحات مني خارج ميشده، روزهها قضا دارد و با فرض اينكه جاهل به حكم بوديد كفاره ندارد.527
باقي ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
1. اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم ننمايد، روزهاش باطل است.528
2. اگر در روزه واجبي كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معيّن است تا اذان صبح غسل نكند و تيمم هم ننمايد، ولي از روي عمد نباشد روزهاش صحيح است.529
3. كسي كه جنب است و ميخواهد روزه واجبي بگيرد كه مثل روزه رمضان وقت آن معيّن است، چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، ميتواند با تيمم روزه بگيرد و صحيح است ولي معصيتكار است.530
4. كسي كه در شب ماه رمضان براي هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد، اگر خود را جنب كند، روزهاش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب ميشود، ولي اگر براي تيمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب كند، با تيمم روزه اوصحيح است ولي گناهكار است.531
5. اگر گمان كند كه به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تيمم كند روزهاش صحيح است.532
6. كسي كه در شب ماه رمضان جنب است و ميداند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نميشود، نبايد بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب ميشود.533
7. هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، اگر احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد بيدار ميشود براي غسل، ميتواند بخوابد.534
8. كسي كه در شب ماه رمضان جنب است و ميداند يا احتمال ميدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار ميشود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسلكند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند روزهاش صحيح است.535
9. كسي كه در شب ماه رمضان جنب است و ميداند يا احتمال ميدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار ميشود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتي كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند روزهاش صحيح است.536
10. كسي كه در شب ماه رمضان جنب است و ميداند يا احتمال ميدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار ميشود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند، يا ترديد داشته باشد كه غسل كند يا نه، در صورتي كه بخوابد و بيدار نشود روزهاش باطل است.537
11. اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار ميشود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند. و همچنين است اگر از خواب دوم بيدار شود و براي مرتبه سوم بخوابد، و كفاره بر او واجب نميشود.538
12. خوابي را كه در آن محتلم شده نبايد خواب اول حساب كرد، بلكه اگر از آن خواب بيدار شود و دوباره بخوابد خواب اول حساب ميشود.539
13. كسي كه ميخواهد قضاي روزه رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روي عمد نباشد روزه او باطل است.540
14. اگر در روزه واجبي غير روزه رمضان و قضاي آن تا اذان صبح جنب بماند، روزهاش صحيح است چه وقت آن معيّن باشد و چه نباشد.541
15. اگر زن پيش از اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاك شود و عمداً غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم نكند، روزهاش باطل است.542
16. اگر زن پيش از اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاك شود و براي غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان يا قضاي آن بگيرد بايد تيمم نمايد و روزهاش صحيح است، و اگر بخواهد روزه مستحب يا روزه واجب مثل روزه كفاره و روزه نذري بگيرد اگر چه بدون تيمم هم روزهاش صحيح است، ولي احتياط مستحب آن است كه تيمم كند.543
17. اگر زن نزديك اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاك شود و براي هيچ كدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد كه پيش از اذان پاك شده، روزه او صحيح است، ولي اگر در وسعت وقت قضاي رمضان را گرفته باشد، صحيح بودن آن اشكال دارد.544
18. اگر زن بعد از اذان صبح از خون (حيض يا) نفاس پاك شود، يا در بين روز خون (حيض يا) نفاس ببيند اگر چه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است.545
19. اگر زن پيش از اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاك شود و در غسل كردن كوتاهي كند و تا اذان غسل نكند و در تنگي وقت تيمم هم نكند، روزهاش باطل است. ولي چنانچه كوتاهي نكند، مثلاً منتظر باشد كه حمام زنانه شود، اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند، در صورتي كه تيمم كند روزه او صحيح است.546
خوردن قرص جلوگيري از حيض
زني كه معمولاً حيض ميشود، ولي از قرص جلوگيريِ حيض استفاده كرده تا روزهاش را نخورد، آيا صحيح است يا خير؟
باسمه تعالي؛ اگر با خوردن قرص، حيض بند آمده، روزه صحيح است.547
آيا زن در ماه رمضان ميتواند از قرصهاي ضد رگل استفاده كند تا بتواند روزه يك ماه را كامل بگيرد؟
باسمه تعالي؛ اگر ضرر به مزاج نزند، اشكال ندارد.548
يادسپاري
اگر انسان عمداً و از روي اختيار كاري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد روزه او باطل ميشود، و چنانچه از روي عمد نباشد اشكال ندارد، ولي جنب اگر بخوابد و به تفصيلي كه در مسأله 1630 گفته شد تا اذان صبح غسل نكند روزه او باطل است.549
مكروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن مني زن خود را ببوسد يا كاري كند كه شهوت خود را به حركت آورد، و اگر به قصد بيرون آمدن مني باشد، در صورتي كه مني بيرون آيد روزه او باطل ميشود.550
د. كفّاره روزه
1. كسي كه كفاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد يك بنده آزاد كند يا به دستوري كه در مسأله بعد گفته ميشود دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مُدّ كه تقريباً ده سير است طعام يعني گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد، هر چند مد كه ميتواند به فقرا طعام بدهد، و اگر نتواند طعام بدهد بايد استغفار كند، اگر چه مثلاً يك مرتبه بگويد أَستَغفِرُاللّهَ، و احتياط واجب در فرض اخير آن اين است كه هر وقت بتواند، كفاره را بدهد.551
2. كسي كه ميخواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد، بايد سي و يك روز آن را پيدرپي بگيرد و اگر بقيه آن پيدرپينباشد اشكال552 ندارد.553
3. اگر به چيز حرامي روزه خود را باطل كند، چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتي حرام شده باشد، مثل نزديكي كردن با عيال خود در حال حيض، بنابر احتياط كفاره جمع بر او واجب ميشود، يعني بايد يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند، يا به هر كدام آنها يك مُدّ كه تقريباً ده سير است گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد. و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام آنها كه ممكن است بايد انجام دهد.554
4.اگر روزهدار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع كند، يك كفاره بر او واجب است. ولي اگر جماع او حرام باشد يك كفاره جمع واجب ميشود.555
5. اگر عمداً روزه خود را باطل كند، و بعد عذري مانند حيض يا نفاس يا مرض براي او پيدا شود، كفاره بر او واجب نيست.556
6. اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود كه روزهدار است جماع كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفاره روزه خودش و روزه زن را بايد بدهد. و اگر زن به جماع راضي بوده، بر هر كدام يك كفاره واجب ميشود.557
7. اگر زني شوهر روزهدار خود را مجبور كند كه جماع نمايد، يا كار ديگري كه روزه را باطل ميكند انجام دهد، واجب نيست كفاره روزه شوهر را بدهد.558
8. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود كه روزهدار است جماع كند، چنانچه به طوري زن را مجبور كرده باشد كه از خود اختياري نداشته باشد و در بين جماع، زن راضي شود، بايد مرد دو كفاره و زن يك كفاره بدهد. و اگر با اراده و اختيار، عمل را انجام دهد اگر چه مجبورش كرده باشد، مرد بايد كفاره خودش و زن را بدهد.559
9. اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزهدار خود كه خواب است جماع نمايد، يك كفاره بر او واجب ميشود و روزه زن صحيح است و كفاره هم بر او واجب نيست.560
10. اگر مرد زن خود را مجبور كند كه غير جماع كار ديگري كه روزه را باطل ميكند به جا آورد، كفاره زن را نبايد بدهد و بر خود زن هم كفاره واجب نيست.561
11. كسي كه به واسطه مسافرت يا مرض روزه نميگيرد، نميتواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع كند. ولي اگر او را مجبور نمايد بنابر احتياط بايد كفارهاش را بدهد.562
ه' . روزه قضا
اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، بايد قضاي آن را به جا آورد و براي هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام بدهد يا يك بنده آزاد كند، و چنانچه تا رمضان آينده قضاي آن روزه را به جا نياورد، براي هر روز نيز دادن يك مُدّ طعام لازم است.563
استفتائات
اگر شخصي كفاره تأخير قضاي روزههايش را در يك سال بپردازد و مجدداً تا سال بعد نيز نتواند قضاي روزههايش را به جا آورد، آيا باز كفاره تأخير بر او واجب ميشود يا اينكه پرداخت كفاره سال قبل كفايت از آن ميكند؟
باسمه تعالي؛ بيش از يك بار كفاره واجب نيست.564
بانويي است مدت 14 سال ازدواج كرده و ماه مبارك رمضانِ هيچ سالي روزههايش را مرتب نگرفته، گاهي حامله بوده و گاهي تقريباً مريض، و در ايام غير ماه رمضان كه سلامت هم بوده قضاي آنها را به جا نياورده است و موانعي هم نداشته و نميداند در اين چند سال، ماه رمضان چند روز را روزه گرفته و چند روز را نگرفته، چه مقدار بايد قضا نمايد؟
باسمه تعالي؛ روزههايي را كه يقين دارد قضا شده، بايد قضا نمايد و بيشتر از آن واجب نيست.565
سه. احكام حج
حج، زيارت كردن خانه خدا و انجام اعمالي است كه دستور دادهاند در آنجا به جا آورده شود و در تمام عمر بر كسي كه اين شرايط را دارا باشد، يك مرتبه واجب ميشود:
اول: آنكه بالغ باشد؛
دوم: آنكه عاقل و آزاد باشد؛
سوم: به واسطه رفتن به حج مجبور نشود كه كار حرامي را كه اهميتش در شرع از حج بيشتر است انجام دهد، يا عمل واجبي را كه از حج مهمتر است ترك نمايد؛
چهارم: آنكه مستطيع باشد و مستطيع بودن به چند چيز است: اول: آنكه توشه راه و چيزهايي را كه بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است و در كتابهاي مفصّل گفته شده دارا باشد، و نيز مَركب سواري يا مالي كه بتواند آنها را تهيه كند داشته باشد؛ دوم: سلامت مزاج و توانايي آن را داشته باشد كه بتواند مكه رود و حج را به جا آورد؛ سوم: در راه مانعي از رفتن نباشد، و اگر راه بسته باشد، يا انسان بترسد كه در راه جان يا عِرض او از بين برود يا مال او را ببرند، حج بر او واجب نيست. ولي اگر از راه ديگري بتواند برود اگر چه دورتر باشد، در صورتي كه مشقت زياد نداشته باشد و خيلي غير متعارف نباشد، بايد از آن راه برود؛ چهارم: به قدر به جا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد؛ پنجم: مخارج كساني را كه خرجي آنان بر او واجب است مثل زن و بچه و مخارج كساني را كه مردم خرجي دادن به آنها را لازم ميدانند داشته باشد؛ ششم: بعد از برگشتن، كسب يا زراعت يا عايدي ملك يا راه ديگري براي معاش خود داشته باشد كه مجبور نشود به زحمت زندگي كند.566
استفتائات
افراديكه مستطيع هستند وازدواج نكردهاند، حجرا مقدم بدارند ياازدواج را؟
باسمه تعالي؛ اگر نياز به ازدواج دارند، در صورتي مستطيع هستند كه علاوه بر مصارف حج، مخارج ازدواج را هم داشته باشند.567
شخصي مقداري پول، پسرش به او بخشيده و نيز مقداري خودش داشته و با اين پولها به مكه مشرّف شده است و حج به جا آورده، آيا اين شخص مستطيع بوده يا نه؟ و آيا دوباره لازم است به حج برود؟
باسمه تعالي؛ اگر در برگشت، وسيله امرار معاش لايق به حال خود را نداشته مستطيع نبوده، و هر وقت استطاعت حاصل شد بايد حَجْالاسلام به جا آورد.568
آيا مخارج حج استحبابي جز مؤونه محسوب است يا خير؟
باسمه تعالي؛ از مؤونه محسوب است.569
خرج حج واجب همسر كه شخصاً مستطيع است اما نقداً ندارد كه مخارج خود را بپردازد، اگر شوهرش بپردازد، جز مؤونه به حساب ميآيد؟
باسمه تعالي؛ تحمل مصارف حج زوجه اگر مطابق شأن زوج باشد، جز مؤونه محسوب است.570
زني مقداري طلا دارد و از آن استفاده ميكند و مال ديگري غير از آن ندارد، و اگر آنها را بفروشد توانايي رفتن به حج را خواهد داشت، آيا زيورآلات زن مستثنا از استطاعت است يا اينكه به وسيله آنها زن مستطيع شده و بايد آنها را بفروشد و به حج برود و چنانچه مرده باشد بايد براي او نايب بگيرند؟
باسمه تعالي؛ اگر داشتن زيورآلات براي او لازم نيست و نداشتن آن عيب نيست، مستطيع است و بايد به حج برود.571
اگر شخصي از ارث پدري خود آب و املاكي داشته باشد كه اينها تأمينكننده مخارج زندگي محسوب نميشود، و از آن طرف وسيله تأمين مخارج زندگياش حقوق يا شهريه طلبگي باشد، آيا چنين شخصي مستطيع محسوب ميشود يا خير؟ و در صورتي كه با اين وضع حج كند آيا به نيت وجوب باشد يا خير؟
باسمه تعالي؛ كسي كه درآمد كسب و ملك او براي معيشت او كافي نيست مستطيع محسوب نميشود و حج بر او واجب نيست.572
مادر من از فروش خانهاي كه سهم ارث او بوده مستطيع شده، ولي به علت كهولت و پيري نميتواند خودش به حج برود و در آينده هم اميد توانايي ندارد، آيا ميتواند در حال حيات كسي را به نيابت خود به حج بفرستد؟
باسمه تعالي؛ اگر قبل از ناتواني مستطيع شده است، بايد نايب بگيرد و حَجْالاسلام محسوب ميشود.573
مادر پيري كه 70 سال دارد و مبلغ صد هزار تومان به قيمت حاضر آب و ملك دارد كه البته درآمد آن در سال به پانصد تومان نميرسد، آيا مكه رفتن بر ايشان واجب است يا نه؟
باسمه تعالي؛ اگر ملك مزبور وسيله اعاشه او هست و در صورت فروش و صرف در حج، نفقه تأمين نيست، مستطيعه نيست.574
خواهري نامه نوشتهاند: دو سال پيش مادرم براي سفر حج پولي كه دقيقاً 000/20 تومان ميشد در بانك واريز كردند و از آن زمان تا به حال دو سال ميگذرد. حال كه امسال مادرم ميخواهد به حج مشرّف شوند به او گفتهاند بايد خمس آن مقدار پول را بدهد كه خمس ميشود 4000 تومان. از آنجايي كه مادرم استطاعت پرداخت چنين پولي را ندارد، آيا بايد از رفتن به حج خودداري كند يا از پرداخت خمس، و آيا خمس بايد از همان پول پرداخت شود يا خير؟
باسمه تعالي؛ اگر قبلا حج بر او مستقر بوده، خمس لازم نيست. و چنانچه حج بر او مستقر نبوده خمس لازم است و خمس را لازم نيست از همان پول بدهد.575
خوردن قرص در ايام حج يا بعضي مواقع كه زنها ميل دارند عادت ماهيانه نداشته باشند اشكال دارد يا نه؟
باسمه تعالي؛ در صورت مُضِر نبودن اشكال ندارد.576
بعضي از خانمها در سفر حج براي پيشگيري از عادت ماهانه قرص ميخورند. گاهي با خوردن قرص باز هم عادت ميشوند، اما به وسيله آمپول از ادامه آن جلوگيري ميكنند. آيا با جلوگيري به وسيله آمپول حكم طهارت از حيض بر آنها مترتب ميشود و ميتوانند اعمالي كه متوقف بر طهارت از حيض است انجام دهند؟ و پس از جلوگيري از ادامه عادت به چه عنوان بايد غسل كنند؟
باسمه تعالي؛ اگر سه روز متوالي خون نبيند، حكم حيض مترتب نيست و نماز و روزه صحيح است، و كمتر از سه روز حكم استحاضه را دارد.577
خانمي در زمان حج قرص ميخورده كه حيض نشود تا بتواند اعمالش را انجام دهد، اما از موقعي كه قرض خوردن را شروع كرده، هميشه ترشحاتي زرد رنگ ميديده كه احتمال ميداده خون باشد و چون در زمان حيض ايشان بوده شك ميكرده كه آيا استحاضه است يا نه. و چون قدرت تشخيص نداشته، بنابراين گذاشته كه مستحاضه نيست و مسائل مربوط به آن را رعايت نكرده و طواف و نماز طواف به جا آورده است. با اين حال، اعمالش صحيح است يا خير؟
باسمه تعالي؛ اگر شك دارند كه ترشحات ذكر شده خون بوده حكم استحاضه ندارد و اعمالشان صحيح است.578
.607 دفتر امام خميني: بخش استفتا.
.608 استفتا.
.609 رساله نوين، ج 3، ص 202.
.610 رساله نوين، ج 3، ص 205.
.611 تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 243، م 20.
.612 تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 243، م 20.
.613 تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 244، م 24 و 25؛ العروْ الوثقي، ج 2، ص 804، م 36.
.614 توضيح المسائل، م 2440.
.615 توضيح المسائل، م 2441.
.616 توضيح المسائل، م 2434.
.617 تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 243، م 22.
.618 العروْ الوثقي، ج 2، ص 803، م 35.
.619 العروْ الوثقي، ج 2، ص 803، م 35.
.620 تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 245، م 29.
.621 استفتا.
.622 رساله نوين، عبدالكريم بيآزار شيرازي، ج 3، ص 46.
.623 تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 305، پيش از مسأله 1؛ العروْ الوثقي، ج 1، ص 551، م 4 و 5.
.624 دفتر امام خميني: بخش استفتا.
.625 توضيح المسائل، م 823.
.626 توضيح المسائل، م 1060 و پس از مسأله 289؛ تحرير الوسيلْ، ج 1، ص 176، م 10.
.627 توضيح المسائل، م 865.
.628 توضيح المسائل، م 864؛ العروْ الوثقي، ج 1، ص 574، فصل 11، الرابع عشر.
.629 توضيح المسائل، م 319.
.630 استفتاآت، ج 1، ص 47، س 81.
.631 العروْ الوثقي، ج 1، ص 120، م 32.
.632 استفتاآت، ج 1، ص 100، س 261.
.633 توضيح المسائل، م 94 و 2059.
.634 تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 262، پس از مسأله 30.
.635 توضيح المسائل، م 2384 و 2388؛ تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 263 و 264، پيش از مسأله 1.
.636 تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 263 و 264، پيش از مسأله 1.
.637 اگر با زني كه براي خود عقد كرده نزديكي هم نكرده باشد، تا وقتي كه آن زن در عقد اوست نميتواند با دختر او ازدواج كند. (توضيح المسائل، م 2387.)
.638 توضيح المسائل، م 2385 و 2386؛ تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 277، م 1.
.639 توضيح المسائل، م 2389؛ تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 277 ،م 2.
.640 گرچه خواهر زن، محرم نيست، ولي مرد تا وقتي كه زنش در عقد اوست، نميتواند با خواهر زنش ازدواج كند. (توضيح المسائل، م 2390.)
.641 استفتا.
.642 توضيح المسائل، م 2694.
484 استفتاآت، ج 1، ص 133، س 25.
.485 تقريباً به اندازه يك دوريالي.
.486 توضيح المسائل، م 855.
.487 استفتاآت، ج 1، ص 140، س 47.
.488 توضيح المسائل، م 1329.
.489 استفتاآت، ج 1، ص 264، س 429.
.490 استفتاآت، ج 1، ص 266، س 433.
.491 استفتاآت، ج 1، ص 260، س 416.
.492 استفتاآت، ج 1، ص 265، س 432.
.493 استفتاآت، ج 1، ص 264، س 428.
.494 استفتاآت، ج 1، ص 265، س 430.
.495 استفتاآت، ج 1، ص 265، س 431.
.496 تحرير الوسيلْ، ج 1، ص 189، سابعها.
.497 توضيح المسائل، م 1087.
.498 استفتاآت، ج 1، ص 286، س 510.
.499 تحريرالوسيلْ، ج1، ص293، م1 و ص294، م3.
.500 استفتاآت، ج 1، ص 320، س 52.
.501 توضيح المسائل، بخش استفتائات، ص 418، س 10.
.502 توضيح المسائل، بخش استفتائات، ص 419، س 11.
.503 استفتاآت، ج 1، ص 328، س 76.
.504 توضيح المسائل، م 1728.
.505 توضيح المسائل، م 1729.
.506 توضيح المسائل، م 1640؛ تحرير الوسيلْ، ج 1، ص 293، م 1 و ص 294، م 3.
.507 استفتاآت، ج 1، ص 326، س 68.
.508 استفتاآت، ج 1، ص 332، س 87.
.509 يعني لازم نيست كفاره كسي را كه عمداً روزه نگرفته است بپردازد، اگر چه كفاره مخصوص زني كه به خاطر شير دادن، روزه خود را نگرفته است در محل خود بيان شده است.
.510 استفتاآت، ج 1، ص 329، س 79.
.511 تحرير الوسيلْ، ج 1، ص 298، پيش از مسأله 1.
.512 شكل صحيح آن، امالَه است كه معمولاً امالِه خوانده ميشود وبه معني تنقيه كردن است.
.513 شكل صحيح آن، قَي است كه معمولاً قِي خوانده ميشود و به معني استفراغ كردن است.
514- نپ توضيح المسائل، م يييي.
.515 توضيح المسائل، م 1582.
.516 توضيح المسائل، م 1583.
.517 توضيح المسائل، م 1584.
.518 توضيح المسائل، م 1585.
.519 توضيح المسائل، م 1586.
.520 توضيح المسائل، م 1587.
.521 توضيح المسائل، م 1588.
.522 توضيح المسائل، م 1589.
.523 توضيح المسائل، م 1594.
.524 توضيح المسائل، م 1595.
.525 استفتاآت، ج 1، ص 307، س 12.
.526 استفتاآت، ج 1، ص 307، س 13.
.527 استفتاآت، ج 1، ص 308، س 14.
.528 توضيح المسائل، م 1619.
.529 توضيح المسائل، م 1620.
.530 توضيح المسائل، م 1621.
.531 توضيح المسائل، م 1623.
.532 توضيح المسائل، م 1624.
.533 توضيح المسائل، م 1625.
.534 توضيح المسائل، م 1626.
.535 توضيح المسائل، م 1627.
.536 توضيح المسائل، م 1628.
.537 توضيح المسائل، م 1629.
.538 توضيح المسائل، م 1630.
.539 توضيح المسائل، م 1631.
.540 توضيح المسائل، م 1634.
.541 توضيح المسائل، م 1636.
.542 توضيح المسائل، م 1637.
.543 توضيح المسائل، م 1638.
.544 توضيح المسائل، م 1639.
.545 توضيح المسائل، م 1640.
.546 توضيح المسائل، م 1642.
.547 استفتاآت، ج 1، ص 316، س 39.
.548 رساله نوين، عبدالكريم بيآزار شيرازي، ج 1، ص 113.
.549 توضيح المسائل، م 1653.
.550 توضيح المسائل، م 1657.
.551 توضيح المسائل، م 1660.
.552 براي آشنايي بيشتر با جزئيات دو ماه كفاره روزه به مسائل 1662 تا 1664 از رساله توضيح المسائل مراجعه فرماييد.
.553 توضيح المسائل، م 1661.
.554 توضيح المسائل، م 1665.
.555 توضيح المسائل، م 1667.
.556 توضيح المسائل، م 1675.
.557 توضيح المسائل، م 1678.
.558 توضيح المسائل، م 1679.
.559 توضيح المسائل، م 1680.
.560 توضيح المسائل، م 1681.
.561 توضيح المسائل، م 1682.
.562 توضيح المسائل، م 1683.
.563 توضيح المسائل، م 1710.
.564 دفتر امام خميني: بخش استفتا.
.565 استفتاآت، ج 1، ص 325، س 67.
.566 توضيح المسائل، م 2036.
.567 استفتاآت، ج 1، ص 435، س 4.
.568 استفتاآت، ج 1، ص 435، س 5.
.569 استفتاآت، ج 1، ص 380، س 109.
.570 استفتاآت، ج 1، ص 380، س 110.
.571 استفتاآت، ج 1، ص 438، س 14.
.572 استفتاآت، ج 1، ص 436، س 7.
.573 استفتاآت، ج 1، ص 436، س 8.
.574 استفتاآت، ج 1، ص 438، س 13.
.575 دفتر امام خميني: بخش استفتا.
.576 استفتاآت، ج 1، ص 470، س 111.
.577 استفتاآت، ج 1، ص 71، س 166.
.578 استفتاآت، ج 1، ص 71، س 167.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید