آيا حاضر نيستي در اين باره فداكاري كني و با مختصر تغييري درطرز زندگي معمولي مردم،شوهرت را كه از هر جهت لياقت دارد به صورت يك مرد دانشمند ارزنده اي در آوري كه عموم ملت از خدماتش استفاده كنند،تو نيز از منافع مادي و آبروي اجتماعي او بهره مند گردي؟
به ترقي شوهرت كمك كن
بشر بالذات قابليت ترقي دارد،عشق به كمال در نهادش نهفته وبراي تكامل آفريده شده است،هر كس،در هر مقام و با هر شرائط و در هرسني باشد،ميتواند به ترقيات خويش ادامه داده كاملتر گردد،انسان كه براي هر گونه كمالي آماده است نبايد هيچگاه به موجوديت خويش قناعت نموده هدف آفرينش را از دست بدهد،تا زنده استبايد بكوشد تا كامل وكاملتر گردد.
هر انساني خواهان ترقي است ليكن همه كس موفق نميگردد.
همت بلند و كوشش فراوان لازم دارد،بايد زمينه كار را فراهم ساخت وموانع را بر طرف نمودآنگاه كوشيد تا به مقصد رسيد،شخصيت مرد تاحدود زيادي به خواسته هاي همسرش بستگي دارد،زن ميتواند به پيشرفت و ترقي شوهرش كمك نموده او را در مسير ترقي قراردهد چنانكه ميتواند مانع ترقياتش واقع گردد،هر چه بخواهد بدون شك همان است.
خانم محترم،در حدود شرائط و امكاناتي كه برايتان موجود است،شخصيت بزرگتر و عاليتري را براي شوهرت در نظر بگير و براي رسيدن به آن تشويقش كن،اگر ميل دارد به تحصيلاتخويش ادامه دهد يا به وسيله مطالعه و خواندن كتاب به معلوماتش بيفزايد نه تنها مخالفتنكن بلكه تشويق و تحسينش كن،برنامه زندگي را طوري مرتب كن كه با كارهاي اومنافاتنداشته باشد،سعي كن اسباب آسايش و راحتي او را فراهم سازيتا با فكر آزاد به ترقياتخويش ادامه دهد.
اگر سواد ندارد با خواهش و تمنا وادارش كن در كلاسهاي شبانهيا در خارج مدرسه بهتحصيلات خويش ادامه دهد،اگر تحصيل كرده استتشويقش كن رشته علمي خودش راتعقيب كند،به وسيله مطالعه و خواندنكتابهاي مربوط به آن فن به معلومات خويش بيفزايد،اگر طبيب استوادارش كن در هر روز مقداري از اوقاتش را به خواندن مجلات وكتابهايپزشكي اختصاص بدهد،اگر دبير يا آموزگار يا قاضي يا استاد يامهندس است از وي بخواهاوقات فراغتخويش را بخواندن كتابهايمربوط به فن خودش يا كتابهاي علمي و اخلاقي وتاريخي بگذراند،و بهطور خلاصه شوهر شما هر كس و در هر مقامي باشد،حتي كارگر وكاسب،براي ترقي و تكامل آمادگي دارد.
نگذاريد از مسيري كه دستگاه آفرينش برايش پيشبيني كردهمنحرف شود و از مطالعه وتكامل دستبردارد،به تحقيقات علمي وخواندن كتاب عادتش بدهيد،نگذاريد شخصيت او دريك حد معينمتوقف بماند. اگر فرصت تهيه كتاب را ندارد شما ميتوانيد با مشورت او وسايردوستان اين كار را بر عهده بگيريد،كتابهاي سودمند علمي و اخلاقي وتاريخي و ديني وبهداشتي و اقتصادي و ادبي را كه بر طبق صلاح وسليقهاش باشد تهيه نموده در اختيارشبگذاريد،و بخواندن تشويقشكنيد،خودتان نيز كتاب و مجلههاي سودمند را بخوانيد.و درضمن خواندناگر به مطالبي برخورد كرديد كه براي شوهرتان نيز مفيد است عين آنرايادداشت نموده در اختيارش قرار دهيد.
اين كار فوائد بيشماري در بر دارد:
اولا اگر مدتي بدين برنامه ادامه بدهد شخص دانشمند و فاضليخواهد شد كه خودش سربلند و تو به وجودش مفتخر خواهي شد.بهعلاوه،در رشته خودش يك نفر متخصص خواهدشد كه هم خودشاستفاده ميكند و هم منافع بيشماري به اجتماع ميرساند.
ثانيا چون به نداي آفرينش لبيك گفته سرگرم مطالعه و تحقيقاست كمتر اتفاق ميافتد كهبه ضعف اعصاب و بيماريهاي رواني مبتلاگردد.
ثالثا چون در طريق ترقي قرار گرفته و به خواندن كتاب علاقهمندشود به خانه و زندگيدلبستگي پيدا ميكند،دنبال ولگردي نميرود،بهمراكز فساد و شبنشينيهاي زيانبخشقدم نميگذارد،به دام تبهكاران واعتيادات خطرناك گرفتار نميشود.
مواظب باش منحرف نشود
مرد بايد در كسب و كار و معاشرتها و رفت و آمدهايش آزادي عمل داشته باشد تا بتواند برطبق ذوق و سليقه خويش كوشش و جديت كند،اگركسي بخواهد او را محدود و كنترل كندناراحتشده به شخصيتش لطمهوارد ميشود،زن دانا و با هوش در كارهاي عادي شوهرشدخالت نميكندو در صدد نيست تمام اعمالش را تحت نظر بگيرد،زيرا ميداند كه سلبآزادياز مرد و كنترل كارهايش نتيجه خوبي ندارد،بلكه ممكن استباعكس العمل شديد او مواجهشود.
مردان عاقل و با تجربه احتياجي به مراقبت ندارند،زيرا عواقبامور را ميسنجند،فكر نكردهدر كاري اقدام نميكنند،فريب نميخورند،ميتوانند مصالح خويش را تشخيص دهند،دوستو دشمن را ميشناسند،ليكن همه مردها چنين نيستند،در بين آنها افراد سادهلوح وزودباوري پيداميشوند كه ممكن است تحت تاثير ديگران قرار بگيرند،فريبدشمناندوستنما را بخورند.
در بين مردم شياداني پيدا ميشوند كه در كمين اينگونه افرادهستند،به صورت خيرخواهيدر دامشان ميافكنند،بلكه طبع سركشانسان و محيط فاسد و آلوده اجتماع براي انحرافافراد كفايت ميكنند،بيچاره غافل وقتي به خود ميآيد كه در دام فساد گرفتار شده،آنگاه كارازكار گذشته و فرار از دام كار دشواري است.
شما اگر نظري به اطراف خويشتن بيفكنيد دهها از اين افرادبيچاره و ساده را پيدا ميكنيدكه بدون قصد در دام فساد و بدبختي گرفتارشدهاند،هيچيك از آنها نميخواسته بدين بلاهاآلوده گردد،ليكن بدوناينكه توجه داشته باشد و عاقبت امر را بسنجد طعمه محيط فسادگشتهاست. از اين رهگذر است كه اينگونه مردها احتياج به مراقبت دارند،اگريك فردخيرخواه و دانا اعمالشان را تحت نظر بگيرد به صلاح واقعي آنهااست.
بهترين كسي كه ميتواند اين وظيفه سنگين را بر دوش بگيردهمسر اوست،يك بانوي دانا وبا تدبير ميتواند با رفتار خيرخواهانه وعاقلانهاش بزرگترين خدمت را نسبتبه شوهرشانجام دهد،اينگونهخانمها بايد توجه داشته باشند كه صلاح نيستبه طور رسمي دركارهايشوهرشان دخالت و امر و نهي كنند زيرا كمتر مردي پيدا ميشود كه حاضرباشدلتبلا اراده ديگري حتي همسرش واقع شود،بدين جهت كنترلشديد او ممكن است عكسالعمل نامطلوبي داشته باشد،ليكن اگر دانا وعاقل باشد ميتواند به طور غير رسمي و ازدورادور معاشرتها و رفت وآمدهاي شوهرش را تحت نظر بگيرد.
اگر ديد شوهرش ديرتر از معمول به خانه ميآيد يك مرتبه يا دومرتبه يا سه مرتبه را عاديبگيرد زيرا معمولا براي مردها كارهايي پيش آمدميكند كه ناچارند در مواقع فراغت دنبالآنها بروند،ليكن اگر تكرار شد واز حد متعارف گذشتبايد در صدد تحقيق برآيد،ليكن تحقيقموضوع همكار آساني نيست،حوصله و كارداني لازم دارد،بايد از تندي و اعتراضاجتناب كند،در ضمن صحبتبا نرمي و مهرباني سئوال كند شما كه ديرتراز معمول به منزل تشريفميآوريد كجا ميرويد؟با بردباري و زيركي درمواقع مختلف آنقدر مطلب را تعقيب كند تاحقيقتبرايش روشن گردد،اگر فهميد اضافه كار دارد يا براي رفع گرفتاريهاي مربوط به كسبوكارش كوشش ميكند يا در جلسات علمي و ديني و اخلاقي شركت مينمايد مزاحمشنشود بگذارد آزادانه تلاش كند،اگر احساس كرد باافراد تازهاي طرح دوستي ريخته كوششكند از احوال آنها با اطلاع شود،اگر ديد با افراد صالح و خوش سابقه و خوش اخلاق رفاقت ورفت و آمدميكند مزاحمش نشود بلكه تشكر كند كه با چنين افرادي طرح دوستيريختهاست.
قدر اين توفيق را بداند و وسائل پذيرائي را برايشان فراهم سازد،زيرا انسان به دوست و رفيق احتياج دارد و رفيق خوب نعمتبزرگيبشمار ميرود،ليكن اگر متوجه شد كه به مراكز فسادراه يافته يا با افرادفاسد معاشرت مينمايد كه ممكن است او را منحرف سازند،بايد فورادرصدد جلوگيري بر آيد.زن مسئوليتبزرگي پيدا ميكند كه انجام دادن آن،يك امر ضروريو حياتي محسوب ميشود،اگر اندكي سهل انگاري يابياحتياطي به عمل آورد ممكن استزندگي آنها از هم بپاشد.در يكچنين مواقعي است كه مراتب كارداني و هوش و تدبير بانوانظاهرميگردد،بايد بردبار و عاقبت انديش باشد،داد و فرياد و ناسازگاري و قهرو دعوا غالبانتيجه معكوس دارد.
در اينجا زن دو وظيفه دارد:
اولا بايد در زندگي داخلي و رفتار و اخلاق خودش و اوضاععمومي منزلش بررسي كامل ودقيقي به عمل آورد،ببيند چه علتي باعثشده كه شوهرش از خانه كه محل آسايش و امن وامان و كانون گرم محبتاستبيزار شده و به مراكز فساد روي آورده است،مانند يك قاضيباانصاف علت قضيه را كشف كند آنگاه در صدد اصلاح بر آيد،شايدبد اخلاقي و ستيزهجويي ياايراد و غر غر خانم علت قضيه باشد،شايد اوضاع خانهاش درهم و برهم است،شايد خانم درمنزل به آرايش و سر ولباس خودش توجه ندارد،شايد به شوهرش اظهار محبت نميكند،شايدغذاي لذيذ و دلخواه برايش تهيه نميكند،شايد قدرداني و سپاسگزارينميكند.
اين قبيل عيبهاست كه مرد را نسبتبه خانه و زندگي بيعلاقهميكند به طوري كه برايفراموش كردن عقدههاي روحي خويش دنبالولگردي و سرگرميهاي ناروا ميرود.در صورتلزوم ميتواند از خود مردتحقيق كند و عقدههاي روحي او را دريابد.
اگر زن عيوب خويش را برطرف ساخت و خانه را به صورتدلخواه شوهرش در آورد ميتواندبه موفقيتخودش اميدوار باشد،در آنصورت مرد كم كم به خانه و زندگي علاقه پيدا ميكندو خواه ناخواهمجذوب خوش اخلاقي و مهربانيهاي همسرش قرار ميگيرد و از مراكزفساددور ميگردد.
دومين وظيفهاش اينست كه تا ميتواند نسبتبه شوهرش اظهارمحبت كند،با نرمي وملايمت پند و اندرزش دهد،با مهرباني و دلسوزينتيجه معاشرتهايش را تشريح كند،حتيالتماس و گريه و زاري كند،بگويد:از صميم قلب ترا دوست دارم،به وجود شوهري مثل توافتخارميكنم،وجود ترا بر همه چيز ترجيح ميدهم،تا پاي جان به فداكاري وهمكاري حاضرم،فقط يك غصه در دل دارم كه چرا مرد به اين خوبي درفلان مجلس فساد شركت ميكند يا بافلان كس رفت و آمد دارد يا به فلانعمل بد عادت كرده است،اين قبيل اعمال براي شخصيمثل شما زيبندهنيست،خواهشمندم دست از اين عمل برداري،آنقدر التماس و اصرار كند تادل مرد را مسخر گرداند.
ممكن است مرد به اخلاق و عادات زشتخو گرفته باشد و بزوديتحت تاثير قرار نگيرد ليكندر هر حال زن نبايد مايوس شود،بايد بردباريو استقامتبيشتري به خرج دهد،و با تصميم قاطع در تعقيب هدف كوششنمايد.
زن قدرت و نفوذ عجيبي دارد،در هر موضوعي تصميم بگيرد پيروزميشود،به هر طرفبخواهد شوهرش را ميبرد،اگر تصميم بگيردشوهرش را از وادي انحراف نجات دهد حداقلصدي هشتاد شانسموفقيت دارد،اما به شرط اينكه عاقل و با تدبير و كاردان باشد.
به هر حال،تا ميتواند نبايد به تندي و خشونت و قهر و دعوامتوسل شود،مگر اينكه نرمي وملايمت را بينتيجه بداند،در صورتي كهچارهاي نباشد ميتواند به هر طريقي كه اميدموفقيت دارد،حتي قهر ودعوا متوسل شود،ليكن باز هم مهرباني و دلسوزي را از دست ندهد،حتيتندي و خشونتش از روي دلسوزي باشد نه به عنوان انتقام و كينه جويي.
آري نگهداري و مراقبت از مرد يك نوع شوهرداري است وشوهرداري وظيفه زن است،چونكار مهم و دشواري بوده رسول خداصلي الله عليه و آله آن را در رديف جهاد قرار داده فرمود:
جهاد زن اينست كه خوب شوهرداري كند (1) .
پينوشتها:
1-بحار جلد 103 ص 247
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید