هر روز سر يک بي نظمي با کودکمان مشکل داريم. از مدرسه که به خانه مي گردد.هيچ لزومي نمي بيند که وسايل خود را در کناري از اتاق يا در جايي مشخص بگذارد. در هنگام خروج از منزل هميشه به دنبال وسائل شخصي خود مي گردد. داخل کلاس معمولاً تعدادي از وسائل مورد نياز را به همراه نياورده است. انجام تکاليفش تا آخر شب طولاني مي شود. به نظم اتاق خواب خود نمي رسد و معمولاً اتاقي در هم ريخته و نامنظم دارد.
هيچ گاه به جاي او وسايل اختصاصيش را منظم نکنيد و در اثر خستگي ناشي از اخطارهاي مکرر و عدم انجام آنها توسط کودک، خود دست به کار نشويد.
آموزش نظم و انضباط به کودک يکي از دغدغه هاي اصلي خانواده ها در ارتباط با فرزندانشان است. بسياري از والدين از بي نظمي و شلختگي کودک خود شاکي هستند و به روش هاي مختلف سعي دارند او را منضبط تربيت کنند. غافل از آنکه برخي از اين روش ها نتايج عکس خواهد داشت.
پيش از هر اقدام بايد در نظر داشته باشيد که نظم در فرزنداني ثابت مي شود که در خانواده هاي منظم تربيت شده اند. لذا داشتن الگوي عملي نکته بسيار مهمي است که بايد مورد توجه قرار گيرد. در اين زمينه بزرگ ترهاي خانواده بايد روي جزئيات رفتار خود نيز دقيق شوند. ممکن است ما در زمان بازگشت به منزل ابتدا لباس خود را روي دسته مبل بياندازيم و پس از ساعتي آن را به جالباسي آويزان کنيم. اما احتمالاً فرزندمان مي آموزد که در زمان برگشت به خانه لباس هايش را بر لبه تخت و يا يک مکان نامناسب قرار دهد. در اين مورد مادر مدعي است که نظم را رعايت کرده در حالي که چنين نيست و فرزند رفتار ابتدايي مادر را خواهد آموخت.
نکته بعد اين است که در اجراي قوانين و اصول و آموزش آن ها به کودک قاطع باشيد اما سخت گير نباشد. کودک بايد بياموزد که خانه داراي اصول و مقرراتي لازم الاجراست. و همه اعضاي خانه موظف به انجام آن هستند و در کمتر موردي عدول از اين قوانين ممکن است. اما ميزان و کيفيت اين قوانين بايد در حد نرم بوده و در ضمن با توجه به سن و توانايي کودک تنظيم گردد. سخت گيري فراوان در مورد اين موضوع احتمال بالايي را براي مقاومت و بي نظمي و يا وسواس در کودکان ايجاد خواهد کرد. به عنوان مثال لازمه رشد و اقتضائات سني کودک اين است که بازي کند. وسائل بازي را در اتاق پخش کند و... لذا نمي توان از او انتظار داشت که همواره و هميشه اتاقي منظم داشته باشد و هميشه با وسائل جمع و جور بازي کند. ضمن آنکه اگر کودکي چنين باشد بايد به سلامت روان او و شيوه هاي تربيتي خودمان شک کنيم. در اين موارد مي توانيم از کودک بخواهيم که يک بار در روز به جمع آوري وسائل اتاق خود بپردازد. مي توان براي سهولت کار، خودمان همزمان به مرتب سازي بقيه مکان هاي خانه بپردازيم و به صورت بازي، رقابت و مسابقه اي را براي تسريع کار ترتيب دهيم. مراقب باشيد که هيچ گاه به جاي او وسايل اختصاصيش را منظم نکنيد و در اثر خستگي ناشي از اخطارهاي مکرر و عدم انجام آنها توسط کودک، خود دست به کار نشويد. در اين مواقع بايد اجازه دهيد تا او از نامرتبي اتاق خود خسته شود و به منظم کردن آن بپردازد.
رفتارهاي نظم آميز نوجوان را تشويق کنيد. مطمئن باشيد پس از گذر از نوجواني رفتارهاي او تعديل خواهد شد.
سعي کنيد احساسات کودک خود را درک کنيد و همدلي خود را به او ابراز کنيد. مثلا به کودک خود بگوييد مي دانم که دوست نداري در صندلي عقب ماشين بنشيني اما اين کاري است که بايد انجام دهيم. شما با اين گفتار ضمن هم احساسي با او اجراي قانون را ضروري دانسته ايد . با اين روش آسان تر مي توانيد فرامين خود را اجرايي کنيد !!!
نکته قابل بررسي ديگر استفاده از آموزش هاي غيرمستقيم است. توصيه هاي افراد ديگر خانواده مثل پدر و مادر به يکديگر در مورد سازمان دادن به کارها، انجام وظايف و نحوه واکنش ها به اين توصيه ها مي تواند سهم عظيمي را در آموزش به فرزندان بازي کند. اگر مادر به پدر زمان مسواک زدن را يادآوري مي کند و پدر با رويي گشاده از اين ياد آوري استقبال مي نمايد درس مهمي را به فرزند خود ارائه داده اند. که اولاً مسواک زدن را فراموش نکند و دوماً در قبال توصيه ها و يادآوري ها مقاومت ننمايد.
براي تقويت رفتاري خاص در کودک، همان رفتار را در کودکان ديگر مورد تشويق قرار دهيد. البته بدور از ايجاد حس مقايسه و تبعيض. لحن کلام شما مي تواند تشويق کننده و يا کنايه آميز باشد.
در قصه هايتان براي کودک رفتار مورد نظر را دوست داشتني و موجب مقبوليت قهرمان داستان بدانيد.
و نکته آخر اينکه از اقتضائات سنين نوجواني آن است که در مواردي نظم را مورد بي توجهي قرار مي دهند. در اين زمان از زدن بر چسب هاي منفي به او خودداري کنيد. از کلماتي مثل تو بي نظم شدي- چقدر شلخته اي و ... بپرهيزيد. و رفتارهاي نظم آميز او را تشويق کنيد. مطمئن باشيد پس از گذر از نوجواني رفتارهاي او تعديل خواهد شد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید