کشور ما از لحاظ جمعيتي در زمره كشورهاي جوان محسوب مي شود. درحال حاضر قريب باتفاق نسل جوان و نوجوان ما همواره نشان داده است كه طالب معنويت بوده و در عرصه هاي معنوي نيز اين واقعيت، خود را به خوبي نشان داده است.آمار افزايش معتكفين در سالهاي اخير نيز گواه اين عرض ماست. نگاهي كوتاه به آمار كساني كه در مراسم شورانگيز عزاداريهاي امام حسين(ع) شركت مي كنند نيز نشان از حق جويي اين نسل دارد.راه اندازي تشكلهاي مذهبي خودجوش مانند آنچه كه به نام هيئت هاي كودكان، نوجوانان و جوانان در خيابانها از دو يا سه روز به محرم شكل و توسط خود آنان سازماندهي مي شود، نشان از گرايش آنان به مباحث ديني دارد. آنان تشنه معنويتند و درپي آن راههايي كه خودشان به آن مي رسند، به عنوان صراط هدايت برمي گزينند و درپي آن مي روند كه ما از اين عطش بايد به عنوان يك فرصت و از آزاد گذاردن آنان در جهت دست يازديدن به مسيرهاي غير تجربه شده و يا مسيرهايي كه شارع بر آن صحه نگذاشته است، بايد به عنوان يك آسيب و گاه به عنوان يك تهديد نام ببريم. در اين مقاله سعي شده است راههاي گسترش فرهنگ قرآن و معنويت در بين جوانان مورد بررسي قرار گيرد. مطلب را باهم ازنظر مي گذرانيم.
اهميت نهادينه شدن فرهنگ قرآن
امام صادق(ع) فرموده اند: «من قراالقرآن و هو شباب مؤمن اختلط القرآن بلحمه و دمه». آن وجود شريف به خوبي تبيين مي فرمايد كه اگر آموزه هاي قرآني (و ديني) در جواني در ذات و گوهر وجودي جوان قرار گيرد، آنگونه نهادينه و تثبيت مي شود كه در گوشت و خون جوان آميخته مي گردد؛ آميختگي كه به دنبال آن، ثبات در دين و پايداري در ايمان را بدنبال دارد. بنابراين اگر جامعه ما حساسيت اين مقطع سني را درك كند، از اين فرصت به عنوان يك فرصت طلايي در بهره گيري از آن، همت ويژه اي را بكار خواهد بست. هرچند قبل از انقلاب، برادران روحاني و مبلغين ديني درپي چند جوان مي گشتند تا مفاهيم ديني را به آنان بگويند اما در نظامي كه اركان مديريتي آن به دست مؤمنين است، بايد راههاي ارتقاي معنويت در بين جوانان شناسايي و بهترين مسير براي جذب آنان برگزيده شود.تذكر اين نكته را هم لازم مي دانم و آن اينكه ما وقتي مي خواهيم به اين مبحث بپردازيم، حتماً نبايد بدنبال دست يافتن به مسيرهاي جديد باشيم كه اين خود البته مطلوب است اما بنظر مي رسد، كنكاش در مسيرهاي تخريب شده و بازخواني و ترميم مسيرهاي تخريب شده مي تواند ما را به نتايج مطلوبي در كوتاه مدت برساند.
1- كانون خانواده
نقش خانواده در تربيت ديني و افزايش معرفت و انس آنان با قرآن و هدايت بر كسي پوشيده نيست، در اينجا چند آموزه قرآني ضروري به نظر مي رسد:
پيامبراكرم(ص) وقتي از جانب حق تعالي، مأمور تبليغ دين مي شود، به امر خداوند قبل از پرداختن به جامعه؛ مأمور تبليغ دين در خانه مي شود. آيه «وانذر عشيرتك الآقربين» يا در آيه 132 سوره طه و آيه 55 سوره مريم به پيامبراكرم(ص) خطاب مي شود: خانواده ات را به نماز امر كن «و أمر اهلك بالصلوه » و يا در آيه 6 سوره مباركه تحريم مي فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم و اهليكم ناراً». بنابراين اگر بخواهيم با آموزه هاي قرآني، راههاي گسترش قرآن و سيره اهل بيت را در بين جوانان بررسي كنيم، بايد خانواده ها را بر اين مهم، حساس، ترغيب و تشويق كنيم (هرچند كه پدران و مادران، خود كاستيهايي دارند كه ما بايد بر اصلاح آنهم هم فكر كنيم.)
اين مطلب را با آماري از تحقيقي كه در يك جامعه آماري به روش تصادفي از ميان دانش آموزان اول تا سوم راهنمايي و به نسبت مساوي دختر و پسر (از هر جنس 150نفر) انجام شده، به اين واقعيت تأكيد كنم كه در اين تحقيق 33% دانش آموزان، تربيت صحيح ديني را از مسير خانواده مي دانند و بر آن تأكيد نموده اند. (كيهان، 18/12/84)
چند پيشنهاد كاربردي:
1- اعضاي خانواده هر شب به مدت 10دقيقه در كنار يكديگر، نصف صفحه از قرآن را باهم تلاوت كنند.
2- خانواده هايي كه خودشان از نعمت تلاوت صحيح كلام خداوند محرومند، با بهره گيري از نوارهاي صوتي و تصويري، قاري را در آيات تلاوت شده همراهي كنند.
3- هر شب، يك واژه از كلمات قرآني را باهم ياد بگيرند. البته ترجيحاً ابتدا از واژگان پركاربرد استفاده شود تا سهل و آسان بودن مسير فهم قرآن بر همه اعضاي خانواده بخوبي روشن و ملموس شود.
4- والدين براي كودكان خويش كه قرآن را حفظ مي كنند، جوائزي درنظر گيرند و مطمئن باشند كه هر ميزان روي حفظ آيات هزينه كنند، سرمايه گذاري آنان محسوب خواهد شد كه بزودي بهره معنوي و مادي آن را بصورت مضاعف برداشت خواهند نمود.
5- هر دو هفته، باهم يك حديث را حفظ كنند. احاديث را بصورت كوتاه و كاربردي برگزينند و براي حفظ حديث هم بهتر است از راهنمايي روحانيون محترم مشورت گيرند.
6- اطاق خواب كودكان و نوجوانان را فرمايش معصومين(ع) (در طول زمان حفظ) روي مقواي بزرگ و زيبا نوشته تا در تيررس ديد آنان بطور مدام قرار گيرد.
7- پدران و مادراني كه اهل مطالعه هستند، فقط يك صفحه نسبت به يكي از امامان معصوم(ع) را براي كودكان و نوجوانان خويش بازخواني كنند.
8- و والديني كه از نعمت سواد يا مطالعه كم بهره اند از كودكان خويش بخواهند يك صفحه از قصه هاي قرآني را باهم بخوانند.
2- رسانه ملي
واقعيت جهان امروز نشان مي دهد با گسترش سيستم هاي صوتي تصويري، خصوصاً تلويزيون، كودكان بخشي از برنامه و وقت خويش را به برنامه هاي تلويزيوني اختصاص مي دهند.
براساس يك تحقيق در كشورهايي همچون آمريكا، روزانه بطور متوسط 200دقيقه از وقت كودكان خود را در پاي سيستم هاي صوتي تصويري سپري مي كنند كه سهم تلويزيون در مجموعه ابزارهاي اين بخش، از وضعيت بالايي برخوردار است.
در كشور ما، كودك، نوجوان و جوان، حداقل روزي يكساعت از وقت خويش را در پاي تلويزيون (رسانه ملي) سپري مي كنند. اگر با نگاه ديني به برنامه هاي صداوسيما نگاه كنيم، تأثيرگذاري ديني اين برنامه ها تقريباً كمتر از 10% مي باشد.
من چندين برنامه كودك را كه يكي از شبكه هاي عربستان پخش مي كرد، بررسي و ضبط كردم و براي تعدادي از مسئولين نظام ارسال نمودم. در اين برنامه ها، كودك را به دو امر خطير توجه مي داد، يك قرآن و دوم نماز، اما واقعيت اين است كه ما با تكنيكهاي هنري، كودك خود را به پاي رسانه ملي كشانده و ميخكوب هم كرده ايم اما در انتقال مفاهيم ارزشي و ديني گام جدي برنداشته ايم.
در تحقيقي كه قبلا به آن اشاره گرديد، 31% دانش آموزان اعلام كرده اند رسانه ملي مي تواند بالاترين اثر را در يادگيري و درك مفاهيم ديني داشته باشد. پيداست صدا و سيما پس از خانواده، نقش بسيار بالايي در اين مورد دارد و در فرآيند ابزارهاي تربيت امروز، نقش مدارس را به مراحل بعدي تنزيل داده و خود به مرحله دوم صعود كرده، لذا مي توان از ابزار ملي در پرورش فرزندان قرآني و ولائي بخوبي بهره برد.
چند راه كار اجرائي:
1- كارگردانان دين مدار جهت سرمايه گذاري در اين بخش شناسائي، تشويق و دعوت شوند.
2- توسط سازمانهاي مرتبط با كودك و نوجوان، برنامه هاي زيبا و كوتاه و يا سريالهايي با محتواي قرآني و اهل بيت(ع) طراحي و اجرا شود.
3- از نوجوانان بخواهيم با ساخت فيلمهاي پيام دار يك، دو دقيقه اي با مفاهيم ديني در ساخت و برنامه هاي موردنياز جوانان مشاركت جويند.
4- برنامه هاي كودك كشورهاي اسلامي را رصد و بهترين هاي آن را كه با فرهنگ قرآني و شيعه ما سازگاري دارد را پخش نمائيم. (و اين را بر كارتنهاي غربي بي محتوا ترجيح دهيم)
5-در كنار برنامه هاي مثبت و پيام دار، بتدريج كودكان را از ديدن برنامه هايي كه با هويت و فرهنگ ديني ناسازگاري دارد، پرهيز دهيم.
6- با تبيين آموزه هاي ديني آنان را به نقد برنامه هاي كم محتوي وادار و بتدريج، ذهن آنان را متوجه ضرر و زيانها و آفتها و عواقب ديدن برنامه هاي غيرمفيد نمائيم.
3- همسالان
هنگامي كه در تاريخ مي خوانيم كودكي بر پرتگاه بامي قرار گرفته بود و همه نگران سقوط كودك بودند و هيچكس هم ياراي جلو رفتن را نداشت. (چرا كه كودك با ديدن بزرگترها، با وجد و يا با ترس ممكن بود حركتي به جلو داشته و حركت او منجر به سقوط گردد.) از مولايمان علي(ع) استمداد و راهنمايي طلبيدند. آن حضرت فرمان داد كودكي همسان و همسال كودك را نزديك او قرار دهند و كودك در شرف سقوط با ديدن همسال خويش متوجه او گرديد و بسويش جلب و ماجرا و مشكل حل گرديد.
در همان تحقيقي كه در بخش قبلي به آن اشاره كردم نيز آمار همان جامعه آماري نشان مي دهد كه جوانان و نوجوانان از همسالان خويش در تربيت و اصلاح ديني اثرپذير بوده اند.
دغدغه خانواده هاي متدين از اينكه فرزندشان با چه كسي معاشرت دارد و فرزندان خويش را در اين موضوع بطور مرتبط و پيوسته مورد سؤال مي دهند نيز نشان از اهميت آن است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید