در زير تمثيلي آمده است که به شما کمک مي کند تا بفهميد پر کردن جاهاي خالي در يک رابطه به چه معنا است.تصور کنيد شما و همسرتان در يک قايق پارويي روي درياچه هستيد.شما در قسمت جلو نشسته ايد و نامزد يا همسرتان نيز در قسمت عقب قايق نشسته است. هر دوي شما يک جفت پارو داريد و فرض را بر اين گذاشته ايد که هر دو پارو مي زنيد. قايق به خوبي و زيبايي تمام از عرض رودخانه حرکت مي کند. با خود مي انديشيد چه قايق سواري زيبايي؟ لحظه اي فرا مي رسد که احساس خستگي مي کنيد و تصميم مي گيريد پاروزدن را متوقف نموده و کمي استراحت کنيد.ناگهان قايق مي ايستد و وقتي بر مي گرديد تا ببينيد چه اتفاقي افتاده است، مي بينيد، نامزد يا همسرتان تمام مدت آن جا نشسته بود و هيچ کاري نمي کرده و يا خوابيده است و تمام مدت شما به تنهايي پارو مي زديد و او داخل قايقتان فقط يک مسافر بوده.يا شايد هم
برگردي و ببينيد، هيچ کس داخل قايق نيست و تمام مدت شما با خودتان در قايق تنها بوده ايد.
وقتي تلاش مي کنيد جاهاي خالي احساسي را در رابطه ي خود پر کنيد، نامزد يا همسرتان در رابطه ي شما بمثابه يک مسافر ماند.
چه وقت سخت تلاش مي کنيد عاشق خوبي باشيد؛ وقت اين را پيدا نمي کنيد که ببينيد آيا به شما نيز عشق ورزيده مي شود يا نه؟
چرا زن ها جاهاي خالي را پر مي کنند؟
زن ها به سه دليل عادت دارند که بيشتر از آن چه به آن ها عشق ورزيده مي شود، عشق بورزند و اين کار را با پر کردن جاهاي خالي انجام مي دهند. اين دلايل عبارتند از:
1- آن ها احساس مي کنند عشق چيزي است که بايد بدستش آورد و براي کسب آن، مثل پول بايد کار کرد. اگر احساس مي کنيد استحقاق دوست داشتن زياد را نداريد، مگر اين که در قبال آن کاري کرده باشيد، تا به دستش بياوريد. مجبور خواهيد بود در روابطتتان با مردها مرتباً جاهاي خالي را پر کنيد. شايد در کودکي دوست داشته نمي شديد. شايد در کودکي مجبور بوديد سخت تلاش کنيد تا به خود و يا والدينتان ثابت کنيد دوست داشتني هستيد.شايد مثل من به اين نتيجه رسيديد که در کودکي اگر عشق کافي بورزيد، مرداني که دوستشان داريد ترکتان نخواهند کرد. به هر دليلي که اين کار را مي کنيد، نتيجه هميشه يک چيز است:شما متخصص تلاش سخت براي کسب عشق مي شويد.
2- احساس مي کنيد اگر جاي خالي را پر نکنيد؛ رابطه تان بهم مي خورد. اگر در گذشته مدام با مردهايي بوديد که از لحاظ احساسي تنبل بوده اند و يا هميشه شاهد بوده ايد چگونه مادرتان جاهاي خالي را براي پدرتان پر مي کرده، ممکن است باور کنيد، چنان چه شما نيز اين کار را نکنيد، رابطه تان پايان يافته و يا چندان هم ارضاء کننده نخواهد بود! ممکن است در رابطه اي باشيد، يا کمتر از آن چه که استحقاقش را داريد و يا همسرتان از لحاظ احساسي و عاطفي درگير است، اين وضع را تحمل مي کنيد؟ با پر کردن جاهاي خالي ممکن است اين وضع را جبران نماييد و سپس نگاهي بياندازيد و ببينيد، همه چيز خوب است و خودتان را متقاعد کنيد که عشق کافي دريافت کرده ايد.
زن ها از خلأ تنفر دارند.
آيا تا به حال واردآپارتمان مردي شده ايد که اسباب و اثاثيه اش را خوب نچيده باشد و پيش خودتان فکر کنيد، بايد دکوراسيون منزلش را تغيير بدهم تا بهتر بشود؟ هرگاه در کنار عده اي غريبه که با هم صحبت نمي کنند، نشسته ايد و احساس اجبار کنيد که حتماً بايد سرصحبت را با يکي از آن ها باز کنيد؛ آيا بسختي مي توانيد کشوها يا کمدها را کاملاً خالي رها کنيد؟ آيا احساس مي کنيد، بايد در هر فضاي خالي، چيزي جاي بدهيد؟ اگر ميزي با دو بشقاب و چنگال ببينيد بدون گلدان گل در وسط ،ميز به نظرتان لخت و خالي مي آيد؟
چنان چه به هر يک از سؤال هاي بالا پاسخ مثبت داديد، پس مي توانيد
اين موضوع را درک کنيد.زن ها از خلأ متنفر هستند. آن ها دوست دارند جاهاي خالي را پر کنند و همه ي موارد را به هم مربوط کرده و جايي که موضوعي نيست موضوعي بيافرينند.عقيده ي من بر اين است که اين عمل ما از همان ميل غريزي و نياز طبيعي ما به زاييدن، ايجاد صميميت، توليد زيبايي، مکالمه و غيره پديد مي آيد.
در روابط، زن ها احساس مي کنند انگيزه اي آن ها را به اين سمت مي کشاند که جاهاي خالي را پر کنند.سکوت را با کلمات، فاصله را با اتصال، وقت را با فعاليت و جدايي را با عشق پر کنند. اين که ويژگي فوق العاده اي است و قابليت ما در انجام اين کار آن هم به اين خوبي، يک استعداد محسوب مي شود، اما وقتي زياد از حد اين کار را بکنيم، ممکن است روزي چشممان را باز کرده وببينيم به تنهايي مشغول پارو زدن هستيم.
بيش از آن چه که به ما عشق ورزيده مي شود، عشق نورزيم
1- ممکن است در حين خواندن اين مقاله از خودتان بپرسيد، آيا من هم در روابطم جاهاي خالي را پر مي کرده ام؟ اگر جوابتان مثبت بود، يک روش ساده براي خلاصي از اين الگو ناسالم، اين است که دست از پارو زدن برداريد.
بله درست است، تنها پارو نزنيد؛ برنامه ريزي نکنيد؛ براي در آغوش کشيده شدن پيش قدم نشويد؛ رابطه جنسي را شروع نکنيد؛ مکالمات صميمي را شما شروع ننماييد.دست از همه چيز بکشيد و ببينيد چه اتفاقي مي افتد. اگر مشاهده کرديد ديگر روابط جنسي تعطيل شد، هيچ جا
ميهماني نمي رويد و ديگر روابط صميمي با همسرتان نداريد يا ديگر درباره ي موضوعات مهم با نامزد يا همسرتان صحبت نمي کنيد و توجه زيادي از جانب او نمي گيريد؛ مطمئن باشيد مشغول پر کردن جاهاي خالي بوده ايد و نامزد يا همسرتان سهم خودش را انجام نمي داده است.پس وقت آن رسيده، اقدامي صورت دهيد.از تمامي مواردي که فقط شما جاهاي خالي را پر مي کرديد، ليستي تهيه کنيد.
شايد تعجب کنيد، اما همان طور که گفتم خودم معتاد به پر کردن جاهاي خالي بودم و در حال حاضر در حال بهبودي از اين وضع مي باشم. ليستي تهيه کرده ام و هر روز آن را مي خوانم، فقط براي اين که به خودم يادآوري کنم که چه کارهايي را نبايد انجام بدهم. باور کنيد چندان هم ساده نيست. گاهي اوقات وسوسه مي شوم آخرهفته ها را طبق عادت گذشته از قبل براي خودم و همسرم برنامه ريزي کنم و يا هر پنج دقيقه به پنج دقيقه به او بگويم، دوستش دارم و يا لحظات خالي بين مکالماتمان را با حرف زدن پر کنم. وقتي متوجه مي شوم نزديک است يکي از همان کارهايي که در ليستم آورده ام را انجام بدهم، همانجا مي ايستم و چشمانم را مي بندم و در ذهنم خود را در آن قايق يک نفره اي که در گذشته سوار مي شدم؛ مجسم مي کنم و خود را مجبور مي کنم، هيچ کدام از آن کارها را انجام ندهم. اين ليست به شما هم کمک مي کند که از اين عادات خود آگاه شويد.
به نامزد يا همسرتان نيز فرصت دهيد، تا او هم جاهاي خالي را پر کند.اين دومين مرحله از اين فرآيند محسوب مي شود.يعني بايد منتظر نامزد يا همسرتان بمانيد تا او به طور خودکار به سمت شما بيايد، در عوض
اين که شما به طرف او برويد.لحظات سکوت و توقف را در مکالماتتان تحمل کنيد و اجازه بدهيد، موضوعي را پيش کشيده و صحبت کند. هميشه رابطه ي جنسي را شما شروع نکنيد. اين فرصت را بدهيد تا او شما را اغوا نمايد.آخر هفته را بدون برنامه ريزي از قبل، رها کنيد و وقتي از شما مي پرسد چه کار مي خواهيد بکنيد، اين طور جواب بدهيد: تو يک برنامه ريزي بکن تا ذوق زده بشوم. اين حرف را از من بپذيريد.ممکن است لازم باشد تمام خويشتن داري تان را به کار ببريد تا که موفق به انجام اين مراحل شويد. من چنان به پر کردن جاهاي خالي عادت دارم که عملاً خودآگاه و هوشيارانه تلاش مي کنم تا دست از اين کار بکشم.هنگامي که ازپر کردن جاهاي خالي دست بر مي داريد، موارد زير اتفاق مي افتد:
1- همسرتان پاروها را به دست گرفته و شروع به پارو زدن مي کند.
2- کم کاري و بي علاقگي همسرتان به رابطه اش کاملاً فاش خواهد شد و ملاحظه خواهيد کرد، رابطه تان به سرعت از هم پاشيده مي شد.
اگر دست از پر کردن جاهاي خالي برداريد، مطمئناً در اين کار ريسکي نهفته است. ممکن است متوجه شويد، تنها با خودتان در رابطه بوده ايد. ممکن است بفهميد نامزد يا همسرتان چيز زيادي ندارد تا به شما بدهد. ممکن است بفهمد حتي به اين نتيجه برسيد از اين که فقط عاشق خوبي بوده ايد، لذت مي بريد و اين که او را دوست نداريد، بلکه عشق ورزيدن را دوست داريد. اما مسلماً ارزشش را دارد که اين ريسک را بکنيد.
3- اطمينان حاصل کنيد زندگيتان با فعاليت هاي پر انرژي و ارضاء کننده، به اندازه ي کافي پر شده است و رابطه تان را به عنوان تنها فعاليت پر انرژي نمي دانيد، هرچه مستقل تر و متکي به نفس تر باشيد، کمتر انتظار
داريد رابطه تان شما را ارضاء کند. رؤياهاي شخصيتان را تعقيب کنيد. از خودتان خوب مواظبت نماييد و مطمئن شويد به همان اندازه که شما به نامزد يا همسرتان عشق مي ورزيد، او هم به شما عشق مي ورزد.
4- در مورد پر کردن جاهاي خالي با مرد زندگيتان به گفتگو بنشينيد. اگر يک الکلي بوديد و قصد داشتيد ترک کنيد، مي دانستيد براي بهبوديتان لازم است که طرف مقابلتان را ازالکي بودنتان آگاه کنيد تا که بتوانيد کمک هاي لازم را به موقع از او دريافت نماييد.نظير همين موضوع در پر کردن جاهاي خالي نيز صادق است. روش هاي مورد علاقه تان را با نامزد يا همسرتان در ميان بگذاريد و از او کمک بگيريد.هرگاه ديديد، مشغول پر کردن جاهاي خالي هستيد، مچ خود را بگيريد، سپس به او بگوييد مي خواهيد برايتان چه کاري انجام دهد. ترتيبي اتخاذ کنيد تا بار احساسي رابطه تان، بين هر دو شما تقسيم شود.
اين يکي از بهترين مراحل عشقي است که استحقاق آن را داريد. در ابتدا ممکن است در مقابل اين روش مقاومت کنيد. ممکن است بترسيد که مبادا ديگر مانند گذشته به او عشق نورزيد. بنابراين مطمئن شويد که اين اطلاعات را به دقت با او در ميان گذاشته ايد و به همين دليل خواندن اين مقاله را به نامزد يا همسرتان پيشنهاد دهيد. اميدوارم نامزد يا همسرتان نيز مايل باشد در خلق رابطه اي سالم تر و متعادل تر تلاش کند و عشقي که خواهان آنيد را بدست بياوريد.
بر سر سلطان قلب ها چه آمد؟
سال ها وقت صرف کردم تا مهارت هاي لازم جهت رابطه اي موفق، پر
مهر و صميمي را پيدا کنم، اما يکي از نقاط کوري که در اين زمينه داشتم، پر کردن جاهاي خالي بود.در واقع اين يکي از همان مواردي بود که مايل نبودم با آن روبرو شوم. وقتي متوجه شدم در روابطم، اين من بودم که بيشتر عشق مي ورزيدم، خود را متعهد کردم، ديگر هرگز براي بدست آوردن عشق بيش از حد تلاش نکنم و حالا از اين بابت که همسرم به اندازه اي که من او را دوست دارم، اونيز مرا دوست دارد، بسيار خوشحالم.
براي اولين بار درزندگيم به همان اندازه که من براي عشق ورزيدن تلاش مي کنم، همسرم هم به همان اندازه تلاش مي کند. هنوز که هنوز است، گاهي اوقات اين طور فکر مي کنم که براي بدست آوردن عشق بايد سخت تلاش کرد. خوشبختانه همسرم در اين گونه مواقع به من يادآوري مي کند که اين قدر به تنهايي و يک نفره سخت پارو نزنم.
يک روز من و همسرم راجع به عشق و صميميت مشغول صحبت بوديم و من مرتباً مي گفتم:چقدر در اين رابطه ها درس گرفته ام و همچنان سخت مشغول کار بر روي خودم هستم.ناگهان او جلو آمد و دستانم را گرفت و با صدايي آرام گفت:«باربارا مجبور نيستي، اين قدر در تعقيب عشق باشي.» اين کلمات در اعماق قلبم نفوذ کرد و به دلم نشست و ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازير شد. اشک تأسف به خاطر اين که دختر کوچولوي درون من هنوز اين طور باور داشت که براي اين که دوست داشتني باشي، بايد سخت تلاش کني و اشک شادي به عنوان هديه ي فوق العاده اي که به خودم دادم. براي اين که تصميم گرفتم ديگر براي عشق گدايي نکنم و نهايتاً براي اين هديه ي گران قدر زندگي که به من داده شده بود ادامه دهم، مخصوصاً با مردي با ظرفيتي فوق العاده بالا براي عشق ورزيدن.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید