امام (ره) و خانواده
آينه تاريخ، از آغاز آفرينش همواره قامت بزرگ مرداني را در سينه خود نگاه داشته است كه خود، تاريخ ساز بودند. مرداني كه خورشيد بر نور وجودشان سر مي سايد و آسمان به پاسداشت عظمت آنان خاكبوس پايشان مي شود.
مرداني كه نرمي صداي ملكوتي آنها گوش زمان را نوازش مي دهد و شعاع سيماي نوراني آنان روشنگر كوره راه هاي ابهام و ترديد است.
مرداني كه زندگي شان دفتري است گشوده براي پيمايش راه سعادت و پويش طريق كمال؛ مرداني به وسعت همه تاريخ و به گستره ي همه حقيقت هاي هستي.
آري، انسان هايي كه بر بلنداي بينش و بصيرت اند و به بيان نوراني قرآن كريم:
" وَ عـَلي الاَعراف رِجال َيعرفون كلاً بِسيماهُم ؛ و بر اعراف ، مرداني اند كه هريك را از سيمايشان مي شناسند." اينان محك و ميزاني اند براي شناخت انسان ها، و در سيماي نوراني و رفتار و گفتار الهي آنان همواره كاميابي و سعادت هويداست. پاي در راه شناخت آنها گذاشتن، به واقع، دست آدميان را به شبكه هاي ضريح هدايت رسانده، سعادت و سلامت دنيا و آخرت را به ارمغان مي آورد.
آشنايي با مردان بزرگ تاريخ، اكسيري است كه وجود خاكي انسان ها را به طلاي ناب مبدّل مي سازد. اما در اين ميان تنها معرفت به انسان هاي برجسته و فرهيخته راهگشاي ما نيست؛ كه عمل و تبعيت از رفتارها و كردارهاي آنان نيز ضروري است. بي شك از جمله انسان هاي برجسته تاريخ، امام خميني (ره) است، كه رهبر معظم انقلاب، اين انسان وارسته و انديشمند، در باره او مي گويد" فقط با اخلاص در گفتار و عمل مي توان راه امام را پيمود." به عبارت ديگر اگر گفتار و انديشه آدمي با عمل به رفتار او همراه و عجين گردد، چونان كبوتري كه با دو بال سالم در دورترين نقطه آسمان به پرواز در مي آيد، در بي كران معنويت و ملكوت سير خواهد كرد.
گذر از معبرهاي صعب العبور زندگي و پاي گذاشتن در وادي حق و حقيقت نياز به راهنما دارد.
طي اين مرحله بي همرهي خضر ظلماتست. " خـِضر" زمان و راهنماي برجسته و خجسته دوران، حضرت امام خميني، زيباترين جلوه رفتاري را بر ما نمايانده است كه با اندك تأمل در زندگي اين بزرگوار مي توان به قله انساني صعود كرد.
آن چه پيش روي داريد، پژوهشي است در سيره عملي و رفتاري حضرت امام در خانواده كه در سايه سار آشنايي با آن به يقين ، صحيفه اي نوراني و آيين نامه اي الهي فرا روي ما قرار مي دهد كه با بهره گيري از آنها مي توانيم زمينه سلامت خانوادگي و سعادت و جاودانگي را براي خويش فراهم سازيم. اينك شما طالبان حقيقت را، به سراي پرمهر امام دعوت مي كنيم.
ازدواج، ملاك ها و ارزش ها
از آن رو كه اولين گام براي تشكيل خانواده اي سالم و سعادتمند، ازدواج است و در تحليل مسائل مربوط به خانواده، ملاك ها و معيارهاي صحيح در ازدواج همواره مورد نظر بوده و هست؛ به سيره عملي امام در ازدواج مي پردازيم. حضرت امام در مورد انتخاب همسر آينده خويش چنين مي گويد:
" من نمي خواهم از خمين همسر بگيرم، چون مي خواهم كفو خودم باشد. اگر خودم درس مي خوانم، مي خواهم همسري بگيرم كه هم فكر من باشد. در نتيجه بايد از قم زن بگيرم و از خانواده روحاني و هم شأن خودم."
با اندك تامل و دقت در سخن حضرت امام در مي يابيم كه " كفويّت" و " هم شأني"، در ازدواج شرط مهم و اساسي است و چون دامنه تعريف اين واژه بسيار وسيع و گسترده است، افراد با ديدگاه هاي خاص خود آن را تفسير مي كنند. در بسياري از مجتمع هاي آموزشي كه جوانان ما مشغول تحصيل اند و موقعيت هاي مناسبي براي ازدواج آنان فراهم مي گردد، با كمال تأسف مي بينيم به علت فهم نادرست از واژه " كفو" مبناي اصلي در پذيرش خواستگاران بسيار متفاوت است و گاه با اين برداشت هاي اشتباه، زندگي را بر پايه هاي سست و ناپايدار بنا مي كنند.
به نظر مي رسد در جامعه كنوني ما براي واژه "كفو"، معاني زير در نظر گرفته شده است:
الف) همشهري بودن عروس و داماد؛
ب) همدرس بودن يا وجود مدرك تحصيلي براي هر دو؛
ج) هم شأن بودن در ماديات و شغل پدران؛ به عبارت ديگر زندگي دختر و پسر در يك سطح مادي باشد؛
د) هم شأن بودن از نظر زيبايي هاي ظاهري دو طرف و نزديك بودن سن دختر و پسر؛
البته موارد ديگري نيز وجود دارد كه به علت رعايت اختصار از شرح آنها مي گذريم. اگر به منبع و سرچشمه اصلي اين تعاريف رجوع كنيم، جز نيك انگاري هاي عرفي چيز ديگري نخواهيم ديد. آنان آن گاه كه در مقام استدلال بر مي آيند، مي گويند: فلاني با همسرش خيلي تفاوت سني داشت و چنان شد يا اختلاف سطح زندگي مادي باعث جدايي در زندگي فلان فرد شد و...!
به راستي آيا بهتر نيست بگذاريم واژه هايي با اين عظمت را اهل علم ، و خبره هاي زمان تفسير كنند، تا در دام قصه ها و داستان هاي مصنوعي گرفتار نشده، به واقعيات جامعه رو آوريم؟! امام با توجه به اين سخن، "كفو" را اين گونه معنا مي كنند:
كفو و هم شأن هركسي آن است كه از نظر معنوي و اعتقادي با او در يك سطح باشد، يا حداقل تفاوت كمتري داشته باشد. انساني كه شيفته علم است، كفو او كسي است كه به علم احترام گذارد و طلب علم را دوست داشته باشد و از يك خانواده علمي و روحاني باشد. در واقع همشهري بودن، هم شكل بودن و در يك سطح مادي قرار داشتن، به هيچ وجه منظور امام نبوده است. اگر چه كم بودن اختلاف سني در ازدواج همواره مطرح بوده است، ولي حضرت امام كه خود در هنگام ازدواج 28 ساله بوده و همسر بزرگوارشان در آن زمان15 سال بيشتر نداشته اند، در عمل، اين شرط را خيلي اساسي ندانسته اند، زيرا در كنار اين اختلاف سني، نزديكي روحي و معنوي وجود داشته است كه تفاوت سني، تحت الشعاع آن قرارمي گيرد.
به نظر مي رسد امام پيام بزرگي براي نسل جوان ما دارد و آن اين است كه :
اگر انسان روح بلندي داشته باشد و افق فكري او وسيع بوده، بينش و بصيرت حقيقي در وجود او باشد، به يقين موانع و شكاف هاي سطحي را كنار زده، به سعادت واقعي دست خواهد يافت.
نكته ديگر كه در ازدواج مورد نظر امام بوده است، خانواده همسرآينده ايشان است.امام مي فرمايد:" مي خواهم از خانواده روحاني و هم شأن خودم باشند." به واقع اين يك ارزش است، زيرا هر فردي پس از ازدواج با خانواده همسر خويش معاشرت خواهد داشت و در اين ارتباط ها آنچه مي تواند زمينه مناسب و شايسته اي براي حفظ حدود و حرمت ها و حتي استفاده از فرصت ها فراهم آورد، نزديك بودن افق فكري، معنوي و اعتقادي است.
حاصل كلام اين كه در ازدواج آن چه بيش از هر چيز مد نظر امام بوده، روح انسان ها و معنويات و اعتقادات آن هاست. اصالت خانوادگي نيز در نظر ايشان بسيار ارزشمند است.
يكي از فرزندان امام در همين زمينه مي گويد:
" خانم، ( همسرامام) تا كلاس نهم يعني سيكل، درس خوانده بودند كه به عقد ازدواج حضرت امام در آمدند، ولي در عين حال نزد امام درس عربي مي خواندند و تا وقتي كه پنجمين فرزند را به دنيا آوردند، مشغول درس خواندن نزد امام بودند." اين كار سترگ بر پايه هاي مستحكم همان معيارهاي امام بنا شده است.
حضرت امام در زمينه كسب علم براي بانوان قدم هاي بسيار مهمي برداشته است و به واقع ، حقوق فراموش شده زن را كه 1400 سال پيش توسط رسول رحمت، حضرت محمد(ص)، احيا شده بود، در قرن بيستم با روشنگري و روشن بيني بار ديگر به زن باز گرداند.
امام در مورد انتخاب همسر براي فرزندان خود همواره برخانواده تأكيد فراوان داشته، مي گفتند:
" خانواده ها بايد هم مسلك باشند، سنخيت داشته باشند و مؤمن و متعهد باشند."
البته به گفته فرزندانشان در ازدواج آنان، رضايت دختر يا پسر شرط بود و در صورتي كه دختر ايشان علي رغم تأييد صلاحيت داماد ، خواستگاري وي را رد مي كرد، امام نيز رد مي كردند.
اكنون كه با چگونگي انتخاب همسر از منظر امام آگاه شديم، چند نكته ضروري را كه از پيامدهاي انتخاب و ازدواج است، فهرست وار مطرح مي كنيم. يكي از مسائل مهم پس از خواستگاري، برپايي مراسم عقد و عروسي و ديگر مسائل مربوط به آن است.
فرزند امام دراين باره مي گويد:" در مراسم ازدواج فرزندانشان، هم عقد مي گرفتند و هم عروسي. البته خيلي مختصر و معمولي. نسبت به نوه هايشان چون بعد از انقلاب بود، خيلي ساده برگزار مي كردند."
با توجه به اين كه اسلام ديني همه جانبه بوده، هرگز به مسائل، نگرش يك سويه ندارد، دستورها و تعاليم اسلامي همواره به گونه اي متعادل و مطابق با فطرت وعقل بشري وضع شده است و همان گونه كه مكتب ما براي مسائل اخروي و معنوي اهميت فراواني قايل است؛ امور دنيوي را هم در صورتي كه ضايع كننده آخرت نباشد، مورد نظر قرار داده ، شادكامي و سعادت دنيوي و اخروي را با هم عجين كرده است.
سيره عملي امام درباره جشن ازدواج فرزندانشان ، با موازين ديني مطابقت كامل داشت . نكته قابل توجه اين است كه هم از تحجّر و مقدس مآبي، و هم از تجملات واسراف، پرهيز كرده و اين امر الهي را به بهترين صورت انجام داده اند. اقتضاي زمان و توجه به مشكلات اقتصادي جامعه از دور انديشي ها و واقع نگري هاي اين بزرگمرد الهي است كه هماره براي نسل هاي امروز و فردا به عنوان الگويي كامل خواهد بود. در تهيه جهيزيه نيز امام همواره تعادل و شأن را در نظر مي گرفتند.
خانواده، بنياني آسماني
اكنون كه گام نخست در تشكيل خانواده، مورد بررسي قرار گرفت، به سيره عملي امام درباره افراد خانواده مي پردازيم و به عنوان مقدمه، بخشي از سخنان آسماني اين مرد الهي را در باره اهميت خانواده از نظر گذرانده، سپس به برخوردهاي شخصي و جزئي او مي پردازيم، تا از سفره هدايتش توشه اي برگيريم.
همسر شهيد محلاتي به نقل از همسر بزرگوارخود مي گويد:
"... امروز حضرت امام در درس فرمودند كه طلبه هاي متأهل نبايد شب ها مطالعه كنند، بلكه شب ها را به رسيدن به امور منزل و رسيدگي به زن و فرزند گذرانده، سحرها را به مطالعه اختصاص دهند."
توجه فراوان امام به حقوق زن و فرزند در اين نكته اخلاقي كاملاً هويداست. قداست خانواده از ديدگاه ايشان در جاي جاي زندگي خانوادگي و نصايح ايشان به ديگران بسيار قابل تحسين است. امام در وصيت نامه خود به يادگار خويش مي نويسد:
"... حقوق بسيار مادرها را نه مي توان شمرد و نه مي توان به حق ادا كرد. يك شب مادر نسبت به فرزندش از سال ها عمر پدر متعهد، ارزنده تر است."
و نيز در جاي ديگر مي فرمايد:
" و به احمد، پسرم، وصيت مي كنم كه با ارحام و اقرباي خود خصوصاً خواهران و برادر و خواهرزادگان با مهر و محبت و صلح و صفا و ايثار و مراعات رفتار كند و به همه فرزندانم وصيت مي كنم كه باهم يكدل و يك جهت باشند."
سخنان و آموزه هاي گفتاري حضرت امام درباره خانواده فراوان است و پرداختن به آنها نياز به زمان بيشتري دارد. و از آن رو كه ما به بررسي شيوه هاي عملي و رفتاري در زندگي ايشان مي پردازيم، از نقل سخنان امام صرف نظر كرده، سيره هاي عملي ايشان را در اين مورد بيان مي كنيم.
هسته اصلي هر خانواده را مرد و زن تشكيل مي دهند و براي دستيابي به گوهرهايي كه در صدف وجود حضرت امام بوده است، بايد به مقام همسر و زن در ديدگاه ايشان توجه كرده، رفتارهاي اين اسوه الهي را به عنوان الگويي از انسان كامل در افق پايين تر از معصوم به جهانيان ارائه داد.
منبع : مجله پيوند
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید