تربيت دوران کودکي تاثيري بسيار در پذيرش تغيير و يا مقاومت در برابر آن دارد. در دوران کودکي به ما مي آموزند که تغيير کردن را به راحتي نپذيريم و در برابر آن مقاومت کنيم. به کودکان دبستاني آموزش مي دهند که بايد هميشه در جاي خاصي از کلاس بنشينند و هرگز جاي خود را عوض نکنند. بيشتر انسانها در مقابل تغيير، مقاومت به خرج مي دهند و اين مقاومت مايه ي رنج آنها مي شود. براي بهتر زيستن بايد تغييرات را بپذيريم. زيرا نپذيرفتن تغييرات مخالف جريان طبيعت است.اگر تغييرات جديدي در زندگي خود شروع نکنيد، فرصتهاي جديدي در زندگيتان رخ نخواهد داد.
ممکن است وقتي مي خواهيد تغييري در زندگي خود ايجاد کنيد، دچار ترس شويد. اما وقتي شجاعانه دست به تغيير مي زنيد متوجه مي شويد که ترستان بي جا بوده است. براي رسيدن به تغييرات دلخواه، بايد از پل ترس گذشت.وقتي مدام تغييرات جديدي در زندگي خود ايجاد مي کنيد، تغيير کردن براي شما ساده مي شود و ديگر لازم نيست انرژي زيادي را صرف تغيير دادن خود کنيد. هر تغييري که در زندگي خود مي دهيد، به شما جرات بيشتري براي انجام تغييرات بعدي مي دهد.
آيا مي دانيد که چرا زندگي افراد موفق با زندگي سايرين متفاوت است؟
آنها تغييراتي در زندگي خود داده اند که ديگران حاضر به انجام اين تغييرات نبوده اند. افراد موفق عادت هاي منفي خود را به عادت هاي مثبت تغيير داده اند. در مسير تغيير، ديوار بلند و محکمي به نام عادت وجود دارد. براي از بين بردن ديوار عادت هاي بد خود بايد با تغييرات کوچک مدام به اين ديوار ضربه بزنيد و آن را فرو بريزيد، تا زندگي زيبايي را که شايسته ي آن هستيد به دست آوريد. به ياد داشته باشيد که سدهاي بزرگ را سوراخ هاي کوچک نابود مي کنند و اين تغييرات کوچک در زندگي است که شما را سرشار از انرژي مي کند. براي ايجاد تغييرات بزرگ در زندگي تان، از تغييرات کوچک استفاده کنيد. اگر قصد داريد لاغر شويد، به يک باره غذا خوردن را ممنوع نکنيد، بلکه غذاي خود را به تدريج کم کنيد.
واقعيت اين است که انسان هاي موفق براي تغيير کردن هرگز منتظر کسي يا چيزي نمي مانند. چرا که خداوند مي فرمايد: «... سرنوشت هيچ قومي را دگرگون نميکنيم مگر آن که آنها خود دست به تغيير خود بزنند...» (رعد / آيه 11)
همچنين در گفتارتان تغييرات مثبتي ايجاد کنيد و کلمات منفي را که روزانه به کار مي بريد به کلمات مثبت تغيير دهيد. مثلاً به جاي کلمه ي «مشکل» کلمه ي «مساله» را به کار ببريد. کلمه ي «مشکل» احساس خستگي به شخص مي دهد، اما کلمه ي «مساله» روحيه ي خلاقيت و حل مساله را مي طلبد. به جاي کلمه ي «شکست» عبارت «نتيجه ي نامطلوب» را به کار ببريد.
اگر از چيزي خوش تان نمي آيد بهتر است به جاي گفتن: « از اين بدم مي آيد»، بگوييد: «از اين خوشم نمي آيد» و اگر تاکنون مدام مي گفتيد: «من نمي توانم ثروتمند شوم»، از امروز بگوييد: «من هر روز ثروتمند تر مي شوم. من لايق به دست آوردن ثروت فراوانم.»اين اولين و آخرين زندگي شماست، پس جرات به خرج دهيد و براي بهتر شدن زندگي تان هر تغيير مثبتي را که لازم است انجام دهيد. اکثر مردم حتي از تغييرات مثبتي که مي دانند به نفع آنهاست، مي ترسند. گذشته ي خود را به ياد آوريد. آيا گذشته و حال شما يکي است؟ فکر نمي کنيد آنقدر تغيير کرده ايد که گويي کاملاً شخص جديدي شده ايد؟ آيا حاضر به بازگشت به گذشته ي خود هستيد؟ اگر شهامت تغيير کردن را نداشتيد، امروز زندگي تان چندان تعريفي نداشت.
وقتي در روحيه ي خود تغييراتي را ايجاد مي کنيد، مثل اين است که دوباره متولد مي شويد.فراموش نکنيد که تا از خود کنوني تان جدا نشويد، به خود ايده آل تان نمي رسيد. سعي کنيد باورها و نگرش هاي تان را به شکلي مثبت تغيير دهيد.نگرشتان را نسبت به وقايع اطراف تان تغيير دهيد. مثلاً اگر هنگام رانندگي، اتومبيل پشت سري، خطاب به شما مدام بوق مي زند، لازم نيست عصباني شده و با او لج کنيد. سعي کنيد بوق زدن او را طور ديگري تعبير کنيد. شايد او مي خواهد به شما بگويد: «لطفاً به من اجازه بدهيد رد شوم، من بسيار عجله دارم». پس با وجود اين تغيير نگرش، شما ديگر دليلي براي دعوا کردن با اين شخص نمي بينيد. اغلب انسان ها تا نياز به انجام کاري نداشته باشند سراغ آن نميروند. تا احساس نکنند که نياز به تغيير دارند، تغيير نخواهند کرد.
رنج کشيدن و لذت بردن اهرمهايي براي تغييرند. شخصي را در نظر بگيريد که بسيار چاق است و اطرافيانش به ديد تمسخر به وي نگاه مي کنند و گاهي به او القاب آزاردهنده اي مي دهند، به طوري که اين القاب وي را سخت مي رنجاند. نهايتاً فرار از نگاه هاي تحقيرآميز ديگران مي تواند انگيز ه اي باشد براي اينکه او تصميم به لاغر شدن بگيرد.لذت بردن نيز باعث تغيير مي شود. شخص لاغري را در نظر بگيريد که کمي چاق شده است و اين چاقي باعث شده است وي زيباتر به نظر برسد. حال اگر دوستان و خانواده ي وي، او را تشويق کنند که اگر کمي چاق تر شود زيباتر مي شود، اين تشويق باعث خواهد شد که او، نهايت تلاش خود را به خرج دهد تا خود را شبيه يک بادکنک بزرگ در آورد.
براي اينکه انگيزه ي بيشتري براي تغيير داشته باشيد، مدام به وضعيت بعد از تغييرتان فکر کنيد.
در مسير تغيير، ديوار بلند و محکمي به نام عادت وجود دارد. براي از بين بردن ديوار عادتهاي بد خود بايد با تغييرات کوچک مدام به اين ديوار ضربه بزنيد و آن را فرو بريزيد .
معمولاً وقتي اشخاص دست به اشتباه مي زنند و اين اشتباه باعث رنج آنها مي شود، انگيزه اي پيدا ميکنند براي اينکه آن مورد آزاردهنده را تغيير دهند. هيچ گاه سعي نکنيد که ديگران را به زور تغيير دهيد. زيرا تا آنها نياز به تغيير را در خود احساس نکنند، دست به تغيير خود نخواهند زد. مهم ترين وظيفه ي هر انساني اين است که خود را تغيير دهد، نه ديگران را. اما اغلب انسان ها سعي مي کنند ديگران را تغيير دهند، نه خود را. بهتر است به جاي تغيير دادن ديگران، خودمان را تغيير دهيم. آن گاه رفتار ديگران نيز با ما تغيير مي کند. ديگران عمدتاً از رفتار شما درس مي گيرند. آنچه را که مي خواهيد در ديگران تغيير دهيد، در عمل خود نشان دهيد. عده اي حاضر نيستند دست به تغيير خود بزنند چرا که از ديگران خجالت مي کشند. اين احساس خجالت اغلب ناشي از يک باور و ارزش نسبي است که جرات تغيير را از آنها مي گيرد. اما نيازي به خجالت کشيدن نيست. چرا که وقتي شما تغيير را با جرات انجام مي دهيد، تشويق و تحسين ديگران را به خود جلب مي کنيد.وقتي مي خواهيد عادتي را در خودتان تغيير دهيد، بايد سخت به اين تغيير عادت، تعهد داشته باشيد. زيرا عادتي که ترک شود اما تعهد به ترک آن وجود نداشته باشد، قطعاً دوباره بر خواهد گشت.
کتاب راه هاي کسب موفقيت و ثروت
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید