تربيت ديني فرزندان يکي از دغدغه هاي اصلي خانواده هاي ايراني است. در کشوري که مردم آن به مذهب تشيع معتقدند و سيره امامان بزرگوار را سرمشق زندگي خود قرار مي دهند، طبيعي است که تربيت ديني يکي از پايه هاي اساسي فرزندپروري است.
تربيت ديني فرزندان يکي از دغدغه هاي اصلي خانواده هاي ايراني است. در کشوري که مردم آن به مذهب تشيع معتقدند و سيره امامان بزرگوار را سرمشق زندگي خود قرار مي دهند، طبيعي است که تربيت ديني يکي از پايه هاي اساسي فرزندپروري است. تلاش براي ساختن جامعه برتر و رسيدن به کمال بدون در نظر گرفتن اين پايه اساسي در تربيت کودکان غيرممکن است. بنابراين زدودن افکار غلط و برداشت هاي نادرست از ذهن والدين و در پيش گرفتن راهکارهاي مناسب براي پرورش و تربيت ديني مي تواند به والدين کمک کند فردي متعهد و آگاه به مسائل ديني تحويل جامعه دهند.
از آن جا که تربيت ديني از همان دوران کودکي آغاز مي شود بديهي است که والدين براي تربيت ديني زود دست به کار شوند.ام البنين صفري، فوق ليسانس روان شناسي تربيتي درباره تربيت ديني کودکان به خراسان مي گويد: کودکان به طور ذاتي گرايش به انجام تکاليف مذهبي دارند و گرايش آن ها به دين فطري است. اما آن چه باعث مي شود به انجام تکاليف مذهبي متمايل شوند و احساس رضايت خاطر کنند و رفتارهاي مذهبي را درست انجام دهند يا پي گيري کنند به رفتارهاي بزرگسالان و محيطي که در آن رشد پيدا مي کنند، بستگي دارد. واقعيت اين است که تربيت ديني کودکان حوزه اي بسيار ظريف و حساس و در عين حال ساده است. فقط بايد دانست چگونه در برخورد با کودکان احساس خوشايندي ايجاد کنيم، چگونه تعاليم ديني را آموزش دهيم و مهم تر از همه، خودمان به عنوان والدين چگونه رفتار کنيم. قاعده اين است که هر رفتاري که انسان از انجام آن لذت ببرد، تکرار مي کند. وقتي انجام کاري براي کودک سرشار از لذت باشد، او دوست دارد هر قدر هم تکراري، آن را انجام دهد. زماني که لذت انجام کار همراه با تکريم شخصيت کودک باشد، تاثير دوچنداني خواهد داشت.
يکي از اساسي ترين لوازم آموزش تعاليم ديني به کودک اين است که بايد به فراخور توانايي جسمي فهم و درک او آموزش داده شود. صفري ادامه مي دهد: بازي، نمايش، کاردستي و قصه در دوره اي از زندگي کودک نقش اساسي ايفا مي کند و به همين دليل است که مربيان قرآن سعي مي کنند از بازي هاي مختلف براي آموزش قرآن به کودکان استفاده کنند. مطالب و مفاهيم ديني بايد کودکانه عرضه شود و به زبان ساده اي بيان شود. بديهي است که جنبه رحمانيت و رحيميت خدا بايد برجسته شود و لزومي ندارد داستان هاي عذاب اقوام گذشته را براي کودکان تعريف کنيم.نقش خانواده در تقويت تعاليم ديني به کودک به طور مستقيم به والدين ارتباط دارد.
اين والدين هستند که اولين گام ها را نه با حرف و نصيحت بلکه با عمل و کردار خود در زمينه تربيت ديني کودکان برمي دارند. به گفته اين روان شناس تربيتي بسياري از رفتارهايي که کودک انجام مي دهد و خصوصياتي که دارد، از تجارب تربيتي کودک ناشي مي شود. يعني در چه محيطي رشد کرده، چه تجربه هايي از والدين خود دارد و اطرافيان او چه کساني بوده اند. جمله معروفي است که مي گويد «کودکان آني نمي شوند که ما مي گوييم، بلکه آني مي شوند که ما انجام مي دهيم.» به عبارتي يادگيري غيرمستقيم يا مشاهده اي در تمامي ابعاد شخصيت او و جنبه هاي تربيتي او از جمله تربيت ديني، نقش اساسي دارد.
اگر بخواهيم آموزش نماز را مثال بزنيم بايد بگوييم اولين قدم اين است که کودک بايد نماز خواندن والدين را ديده باشد و احساس رضايت مندي و خشنودي والدين از نمازي که مي خوانند را ببيند تا او هم گرايش به خواندن نماز پيدا کند. اما والدين معمولا پس از به تکليف رسيدن کودک فقط به درخواست و يادآوري و تذکر بسنده مي کنند و تصور مي کنند وظيفه شان يادآوري هر روزه نماز است. مادري را تصور کنيد که به هنگام شنيدن اذان به دختر يا پسر تازه مکلف شده اش يادآوري مي کند که نماز بخواند در حالي که بهتر است خودش دست از کار بکشد و نماز بخواند تا غيرمستقيم به او يادآوري کند.
اين کار در واقع آموزش نمازخواندن سروقت است.نکته ديگري که والدين اغلب فراموش مي کنند اين است که رفتارهاي مذهبي کودک بايد مورد تحسين و تشويق قرار بگيرد تا آن ها را تکرار کند. اين در حالي است که والدين تصور مي کنند يک يا چند بار تشويق کافي است در صورتي که چنين نيست و کودک بايد بداند عمل مذهبي اش بسيار مهم است و او شايسته تحسين است. کارهاي شايسته او را براي کساني که دوست دارد، تعريف کنند و در مقابل ديگران او را تشويق کنند مثلا به مادربزرگ او بگويند که «فلاني يک هفته است نمازش را سروقت مي خواند» تا او بفهمد کارش آن قدر مهم بوده که ديگران هم بايد مطلع شوند. مي توان براي تشويق کودک به نماز خواندن خاطره هاي جالب و خوب از نماز خواندن خود تعريف کنند و يا از تاثير نماز در زندگي خود براي او بگويند.
ذکر داستان و قصه هاي بزرگان و معصومين هم درباره نماز مي تواند بسيار موثر باشد. در مجموع بايد تجربه نماز خواندن براي کودک تجربه اي لذت بخش و خوشايند باشد که با يادآوري از آن ترغيب به تکرار آن شود.هم چنين مي توان به عنوان جايزه لباسي دلخواه براي کودک خريد تا هم جايزه او باشد و هم اجازه داشته باشد به هنگام نماز آن را بپوشد. غير از اين ها والدين بايد در اقامه نماز به او کمک کنند تا تجربه هاي موفق او بيشتر و بيشتر شود و او بداند که از پس آن ها برمي آيد. ممکن است براي دختری که تازه به سن تکليف رسيده، خواندن چند رکعت نماز پشت سر هم دشوار باشد و طبيعي است که او پس از مدتي از آن فرار مي کند. والدين نبايد اصرار کنند که او نماز ظهر و عصر را پشت سر هم بخواند بلکه بگويند اشکالي ندارد که هنگام اذان يک نماز و عصر نماز ديگر را بخواني.
به اين ترتيب انعطافي که به او مي دهند او را ترغيب به ادامه نماز خواندن مي کند. به عبارتي تکليف ديني وقتي رضايت بخش است که کودک از پس آن بربيايد در غير اين صورت باعث مي شود در طول زمان، کودک از انجام تکاليف ديني فراري شود.صفري ادامه مي دهد: آمده است که رسول اکرم(ص) به مريدان خود آموزش مي دادند و اگر فرد به آن مسلط مي شد آيه ديگر را شروع مي کردند. نکته اين جاست که ختم قرآن براي هر فرد به همان اندازه اي است که آموزش ديده است.
بنابراين اگر کودکي ? سوره ياد گرفته است در واقع پس از خواندن یک سوره گويي کل قرآن را ختم کرده است. بايد توان کودک را براي يادگيري قرآن و تکاليف ديني در نظر گرفت و همان اندازه توقع داشت.از طرف ديگر جايگاه نماز در منزل و لباسي که مي پوشيم در مقبوليت نماز روي کودک تاثير زيادي دارد. بهتر است جايزه هايي را که کودک دوست دارد پس از خواندن نماز به او هديه بدهيم و لباس هايي را که دوست دارد موقع خواندن نماز در اختيارش قرار دهيم.فراموش نکنيم که به هنگام بيدار کردن کودک براي نماز صبح حتما او را نوازش کنيم و با محبت و بوسه بيدار کنيم و از او بخواهيم نماز بخواند. در غير اين صورت اگر او مجبور شود با حکم پدر و مادر نماز بخواند قطعا وقتي بزرگ تر شد، طغيان مي کند و حتي ترک نماز مي کند. بنابراين هرقدر به آرامي و با لطافت با او برخورد کنيم بهتر است و زودتر جواب مي گيريم.
اگر کاري که مطلوب والدين نيست انجام داد مثلا يک نوبت نمازش را قضا کرد بايد به آرامي به او بگوييم «خوشحال تر مي شدم که نمازت قضا نمي شد، دفعه بعد انشاءا... مي خواني» به هيچ وجه نبايد از سرزنش، توبيخ و تنبيه استفاده کنيم زيرا در هر حوزه اي اگر به شخصيت کودک حمله کنيم، جواب منفي مي گيريم و نبايد از او انتظار حرف شنوي داشته باشيم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید