حقوق برادري، بر هشت دسته تقسيم مي شود که به قرار زير است:
الف - کمک مالي:
که سه مرتبه دارد:
اول: پائين ترين مرتبه آن اين است که نيازهاي دوستت را بدون اينکه او درخواستي نمايد، برآورده سازي به همان گونه که حوائج خدمتگزار و غلامت را برآورده مي کني .
دوم: او را همچون خود بپنداري و به مشارکت او در مالت راضي باشي.
سوم: که بالاترين مرتبه است اينکه رفع حاجت او را بر حاجت خويش مقدم بداري و ايثار کني که خداوند متعال مي فرمايد:
«ديگران را بر خويشتن مقدم مي دارند، هر چند در موردي که خود نيازمند باشند. » (1)
«امام سجاد» (عليه السلام) فرمود:
«آيا بين دوستان، کسي بدون اجازه دست در جيب برادرش مي کند، و آنچه را که مي خواهد بدون اجازه برمي دارد؟» (گفتند: خير) فرمودند: «پس با يکديگر برادر نيستيد.» (2)
ب - کمک بدني:
که عبارت است از ياري کردن برادران و برآوردن نيازهاي آنها و تلاش در رفع آن نيازها، حتي قبل از اينکه آنها تقاضا نمايند. که اين نيز درجاتي دارد ، و پائين ترين درجاتش، رفع حاجت آنها با روي خوش است در آن هنگام که آنها بخواهند. «امام صادق» (عليه السلام) فرمودند:
«بدرستي که من در رفع حوائج دشمنان خود سرعت مي گيرم، که مبادا آنها از کمک من بي نياز شوند. » (3)
اين بخشش آن حضرت درباره ي دشمنان مي باشد، پس چه رسد به لطف ايشان درباره ي دوستان؟!
ج - کمک زباني:
و آن اينکه از ذکر عيب هاي او و لجبازي در برابر او و تفاخر او لب ببندي، مگر اينکه در اين گونه امور رضاي الهي در کار باشد. و در حفظ اسراري که تو را نهي از افشاء آن نموده است کوشش نما، اگر چه بعد از قطع رابطه ي دوستي باشد . زيرا که افشاي راز از پستي طبع انساني سرچشمه مي گيرد. و اينکه در مذمت دوستان، خانواده و فرزندان وي سخن نگويد و از بدگوئي ديگران درباره وي حکايت نکند زيرا کسي که خبر ناسزاگويي ديگران را نزد تو مي آورد در حقيقت ناسزاگوي تو نيز هست.
د- کمک کلامي: آن است که به زبان در برابر او ابراز دوستي و دلسوزي نموده برايش دعا کني و از او تمجيد نمائي، و اگر فعل حرامي انجام داد او را نصحيت کن، و از خدا بترسان. و او را بر عيوبش آگاه نما، و زشت را بر او زشت و نيک را بر او نيک جلوه بده.
«پيامبر اکرم» (صلي الله عليه و آله) فرمودند:
«مؤمن آينه ي مؤمن است. » (4)
به اين معنا که از طريق او از عيوب خويش بدانگونه آگاه مي شود که به خودي خود، اگر او نمي گفت، آگاه نمي شد. به همان گونه که بوسيله ي آينه، بر عيوب ظاهري آگاه مي شود.
هـ- عفو:
اينکه لغزشها و خطاهاي او در دين را با نصيحت و راهنمائي برطرف سازي و اشتباهات او را در امر دوستي را به روي خود نياوري و عفو کني. و اگر از تو عذرخواهي نمود. عذر او را بپذيري. «پيامبر اکرم» (صلي الله عليه و آله) فرمودند:
«کسي که برادرش به درگاه او عذر آورد و او نپذيرد، براي او گناهي است چون گناه باجگيران.» (5)
و- دعاء:
براي او در ايام حيات و پس از مرگش آنچه که براي خود و خانواده ات دعا مي کني، از خدا بخواهي. و بين خويش و او فرقي قائل نشوي، زيرا دعائي که براي او مي کني، در حقيقت، نفعش به خودت برمي گردد، زيرا «پيامبر اکرم» (صلي الله عليه و آله) فرمودند:
«چون مردي براي برادرش در خفا دعا کند، فرشته اي مي گويد: براي تو نيز مثل آن خواهد بود.» (6)
«امام باقر» (عليه السلام) در ذيل آيه ي :
«خداوند، خواهش افراد مؤمن و نيکوکار را استجابت نموده و از فضلش به آنها افزون عطا مي کند.»
فرمودند:
«او مؤمني است که براي برادرش در پنهاني دعا کند. پس ملائکه براي او مي گويند: آمين. و خداوند متعال عزيز جبار مي فرمايد: براي توست مثل آنچه براي برادرت خواسته اي و به خاطر محبت به او، به تو نيز آنچه را که براي او خواسته اي عطا مي کنم.» (7)
«پيامبر اکرم» (صلي الله عليه وآله) فرمودند:
«مثل مرده در قبرش، مثل غريقي است که به هر چيزي متمسک مي شود و منتظر دعائي از جانب فرزندش، يا پدرش، يا برادرش و نزديکش مي باشد.» (8)
ز- وفاء و اخلاص:
وفاء آن است که بر دوستي با او و ادامه ي آن دوستي تا مرگ و پس از آن، به دوستي با فرزندان و دوستانش ثابت قدم بماني، زيرا که چنين محبت و دوستي تا آخرت ادامه مي يابد و اگر از آن دوستي قبل از مرگ، در دنيا قطع شود، همه ي ثواب دوستي نابود گشته و تلاش او ضايع شده است. به همين جهت گفته شده است: «وفاء اندک بعد از مرگ، بهتر از وفاء بسيار در حال حيات است.»
نقل شده است که پيره زني بر «پيامبر اکرم» (صلي الله عليه و آله) وارد شد. آن حضرت او را بسيار گرامي داشت.از علت آن کار سئوال شد، «پيامبر اکرم» (صلي الله عليه وآله) فرمودند:
«او در ايام زندگاني همسرم خديجه نيز پيش ما مي آمد. » (9)
از جمله مصاديق وفاء در دوستي، مراعات کردن حالات دوستان و نزديکان آن برادر مي باشد. و اينکه حالت تو در ابراز تواضع نسبت به دوست و برادرش، در همه ي احوال، حتي به هنگامي که به رياست رسيده اي و شأن اجتماعيت بالا رفته نيز متفاوت ننمايد و هرگز با دشمنانش دوستي نکني.
ح- سهل گيري:
آنکه، برادرش را بر سختي ها مجبور نسازد، و از او در جاه و مال کمک نخواهد، و او را در تواضع و تفقد و قيام به حقوق برادري مشکل نياندازد، بلکه در محبت کردن به او اميدي جز خداي تبارک و تعالي و تبرک جستن از دعاي او و اميد به لقاي او نداشته باشد.
«اميرالمؤمنين» (عليه السلام ) فرمود:
«بدترين دوستان تو کسي است که تو را به مشکل اندازد. هم چنين آن کسي است که تو را به مدارا کردن با خود وادار سازد، و به عذرخواهي مجبورت کند.» (10)
«امام صادق» (عليه السلام) فرمود:
«غيرقابل تحمل ترين برادرم بر من کسي است که مرا به مشکل بياندازد و من از آنها دوري مي کنم. و راحت ترين آنها بر من کسي است که در کنار او همچون تنهائيم مي باشم.» (11)
پي نوشت ها:
1- قرآن کريم، سورة الحشر، آيه ي 59.
«تؤثرون علي أنفسهم ولو کان بهم خصاصة.»
2- محجة البيضاء، ج 3، ص 320.
3- محجة البيضاء، جلد 3، صفحه ي 321:
«اني لاسارع الي قضاء حوائج اعدائي مخافة ان اردهم فيستغنوا عني».
4- سنن ابي داود، جلد 4، باب النصحية و الحياطة ، صفحه ي 432:
قال «الرسول» (صلي الله عليه و آله) : «المؤمن مرآة المؤمن».
5- سنن ابن ماجه، شماره 3718:
قال «الرسول» (صلي الله عليه و آله): «من اعتذر اليه، اخوه فلم يقبل فعليه مثل اثم صاحب المکس».
6- صحيح مسلم، جلد 8، صفحه ي 86:
«اذا دعا الرجل لاخيه في ظهر الغيب قال الملک: «و لک بمثل ذلک».
7- «اصول کافي، جلد 2، کتاب الداعاء، صفحه ي 507:
عن «ابي جعفر» (عليه السلام) في قوله تبارک و تعالي: «و يستجيب الذين امنوا و عملوا الصالحات و يزيدهم من فضله»، قال: «هو المؤمن يدعوا لاخيه بظهر الغيب فيقول له الملک: امين و يقول الله العزيز الجبار، و لک «مثلا ما سألت و قد اعطيت ما سألت بحبک اياه.»
8- «مسند الفردوس»، ابومنصور الديلمي، صفحه ي 6:
روي عن «الرسول» (صلي الله عليه و آله): انه قال « مثل الميت في قبره مثل الغريق يتعلق بکل شيء ينتظر دعوة من ولد او والد او اخ او قريب.»
9- «مسند حاکم نيشابوري»، جلد 1، صفحه ي 16:
روي انه - صلي الله عليه و آله - اکرم عجوزا دخلت عليه فقيل له في ذلک فقال: «انها کانت تأتينا ايام خديجة».
10- محجة البيضاء، صفحه ي 3، صفحه ي 344:
قال: «علي» (عليه السلام): شر الاصدقاء من تکلف لک و من احوجک الي مداراة و الجاک الي اعتذار».
11- محجة البيضاء، جلد 3، صفحه ي 344:
کان «جعفر بن محمد» (عليهم السلام) يقول: «اثقل اخواني علي من يتکلف لي و اتحفظ منه، و اخفهم علي قلبي، من اکون معه کما اکون وحدي».
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید