بي توجه به امور خانه
گاهي اوقات بي توجهي به برخي مسائل و عدم مشارکت در امور خانه موجب مي شود زن يا شوهر اين بي توجهي به امور خانه را به بي توجهي و بي علاقگي به شخص خود تعميم يا نسبت دهد. براي مثال شيرآب خراب است و چند وقت است که چکه مي کند. ساعت خراب شده است و چند روز است که نياز به تعمير دارد. دکمه پيراهن چند وقت است افتاده و کسي به فکر دوختن آن نيست. بنابراين اگر زن يا شوهري گفت : «همسر من به فکر خانه و خانواده نيست، من برا ي او ارزشي ندارم ، او سرش به کار خودش گرم است و ...» اظهارات او مي تواند نشانه هاي خطر و آسيب زايي خانواده محسوب شود.
عدم همکاري شوهر در امور خانه به ويژه در دوران بيماري و بارداري زن، مورد خاصي است که موجب مي شود زن دلسرد شود و اين وضعيت را نشانه بي علاقگي يا بي وفايي شوهر بداند. روزي پيامبر اکرم (ص) به خانه دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) رفت و ديد دخترش پاي ديگ نشسته و حضرت علي (ع) برايش عدس پاک مي کند. از صفا و صميمت اين زن و شوهر بسيار خوشش آمد و فرمود :«مردي که به زن و فرزندش از روي محبت خدمت کند، خدا برايش خير دنيا و آخرت مي خواهد.»
عدم فرزندآوري و نازايي
يکي از هدف هاي ازدواج و تشکيل خانواده  ، بقاي نسل است . متأسفانه برخي از زنان يا شوهران به دلايل گوناگون توانايي باروري ندارند و نازا هستند. اين عامل موجب مي شود که روابط زناشويي مختل و يا منجر به انحلال خانواده گردد. البته پذيرش يک کودک به فرزندخواندگي مي تواند راه مناسبي براي حل اين مشکل باشد . به طور معمول زن ها بيشتر از مردها دچار عقيمي و نازايي مي شوند. شايان ذکر است که زن هاي نازا احساس هاي ضد و نقيض دارند و چه بسا دچار اضطراب  مي شوند. نازايي دلايل گوناگون دارد که خوشبختانه در سال هاي اخير پيشرفت هاي علمي چشمگيري براي درمان آن به عمل آمده است . به هرحال عقيم بودن يکي از زوجين مي تواند يکي از موارد صدور جواز طلاق  باشد. با وجود اين ، تأثير «داشتن فرزند» يا «نداشتن فرزند» بر آسيب پذيري خانواده به وضوح مشخص نيست و پژوهشگران گزارش هاي متناقضي را منتشر کرده اند.
 
ناتواني هاي جنسي
يکي از هدف هاي ازدواج ، پاسخگويي به نيازها است . متأسفانه برخي از افراد به دلائل گوناگون دچار سردمزاجي هستند و قادر به ارضاي مطلوب نيازهاي همسر خود نيستند . اين وضعيت در درازمدت آسيب زاست و هر يک از زوجين بايد با شجاعت  و صداقت  به اين مشکل توجه کند و با مشورت با افراد متخصص مانند روان پزشک، متخصص کليه و مجاري ادرار و متخصص روان شناسي و مشاور خانواده به حل و فصل آن بپردازد.
سردمزاجي يکي از شايع ترين اختلال هايي است که به جز موارد نادري که نتيجه اختلال در کار غدد جنسي است، اغلب جنبه رواني دارد.
روابط زناشويي نوعي معامله فيزيولوژيک و عاطفي ميان زن و شوهر است که يکي از مهمترين عوامل رضايت عاطفي و رواني متقابل بين زن و شوهر است . قابل ذکر است که نقش عوامل رواني در چگونگي عمل زناشويي زن بيشتر از مرد حائز اهميت است و گاهي اوقات زن ، سردمزاجي را به عنوان مکانيسمي عليه بدرفتاري هاي شوهر به کار مي برد. از اين رو شوهري که در اين مورد از همسر خود شکايت دارد بايد ابتدا خود زمينه هاي عاطفي مثبت را در همسرش به وجود آورد. 

عوامل ديگر
در ميان عواملي که سلامت خانواده را تهديد مي کنند، عوامل گوناگوني وجود دارد که برشمردن همه آنها کار بسيار دشواري است و به طور کامل نمي توان آنها را مورد بحث قرار داد. لذا به طور اختصار بايد عوامل زير نيز مورد توجه قرار گيرند.
- بداخلاقي  وعدم تحمل اخلاق يکديگر ( عدم توافق اخلاقي)
- افراط و تفريط در نظم و انضباط
- کار و اشتغال بيش از حد
- عدم تعادل رواني و عاطفي
- خودپسندي ها و خودخواهي ها
- عدم آشنايي و رعايت حقوق يکديگر
- ازدواج تحميلي ، مصلحتي و شتابزده
- توجه به ظواهر و امورمالي
- ندادن نفقه و عدم تأمين نيازهاي مادي
- بيماري هاي جسماني  و رواني ( بيماري هاي مسري و عفوني )
- اعتياد به مواد مخدر  و الکل و کشيدن سيگار
- زنداني بودن زوج يا زوجه
- بي بند و باري در معاشرت ها
- اختلالات عاطفي و شخصيت ( مثل لجبازي و يکدندگي و غرور کاذب )
- مصرف گرايي و تجمل گرايي
- عدم رعايت عدالت و انصاف
- بدبيني و سوء ظن
- اختلاف زياد زوجين از نظر سن  و تحصيلات  
- پايين بودن سن ازدواج  
- عدم تناسب علاقه ها و رغبت ها
- عدم اشتغال زن در خارج از خانه بدون رضايت شوهر
- پيروي از آرزوها و استمرار برنامه هاي دوران تجرد
- تحقير و تمسخر همسر
منبع: ماهنامه پيوند