نگاهش خيره به كفشهايي مانده بود كه امتداد جاده را با خستگي ميپيمود، از همه رنگ. او عاشق تمام رنگها بود، اما كفشها غريب بودند. آرزو داشت دستاني آنها را به او هديه دهد كسي كه آن كفشها را دوباره براي او معني كند. همه داستان و غصه او از درك اين تفاوت بود. عابري خسته به او رسيد برايش ارمغاني آورد، كفشهايي كه معني شده بودند. حالا ميتوانست برود، اما نه جاده خسته بود و ناي نفس نداشت.
«معلوليت يك عيب نيست، يك تفاوت است.»
مشكل معلولان در جامعه ما داستاني تكراري است تيري كه به آسمان شليك ميشود، اما داستان آنجا رنگ تلخي به خود ميگيرد كه با عدم درك اين تفاوت تبديل به يك تراژدي ميشود. «من تا حالا مترو را نديدهام» اين گفته يك شهروند تهراني است. او از طبقه متوسط جامعه است. البته اين مساله تنها منحصر به او نيست؛ چرا كه روزانه 500 هزار نفر با اين مساله دست و پنجه نرم ميكنند. بدرستي ميتوان گفت كه آنها بزرگترين اقليت جامعه هستند.
«معلوليت يك عيب نيست، يك تفاوت است.» اين شعار يكي از NGO هاست كه در حوزه توانيابي معلولان جسمي حركتي غيرذهني فعاليت ميكند. درك اين تفاوت هنوز بدرستي در ميان عامه مورد پذيرش قرار نگرفته است و اين ابتداي داستاني است كه ناخوانسته جامعه معلولان را وادار به خانهنشيني كرده است. باز هم داستان آنجا تلختر ميشود كه مسوولان شهري نيز چندان اين موضوع را جدي نگرفتهاند.
افراد معلول مشكلات مضاعفي نسبت به ديگر اقشار جامعه دارند؛ مثل اشتغال، ازدواج، نگرش منفي ديگران و ترحم مردم و تردد كه موجب بازماندن اين بخش از جامعه در عرصه عمومي شده است.
بسياري از مكانهاي عمومي براي تردد معلولان نامناسب است. اين در حالي است كه به تصريح ماده 2 قانون حمايت از حقوق معلولان، تمامي نهادها، سازمانها، ادارهها و وزارتخانهها موظفند در طراحي، توليد و احداث ساختمانها، امكانات دسترسي براي معلولان را فراهم كنند، اما تا به حال تصويب چنين قانوني در عرصه اجرايي چندان محسوس نيست.
عدم بسترسازي محيطي براي رفت و آمد معلولان موجب شده است آنها از بسياري امكانات شهري و عمومي محروم شوند. كدام فرهنگسرا و كدام پارك در تهران سراغ داريد كه مناسب استفاده و تردد معلولان باشد؟ حتي در بيشتر دستشوييهاي سطح شهر نيز بايد بيش از 20 پله پايين رفت كه بتوان از آنها استفاده كرد.
برخي اوقات، نداشتن تدابير لازم به مشكلات اين قشر از مردم اضافه ميكند. اگر فرد معلول با استفاده از خودروي شخصي خود بتواند در تمام ساعات شبانه روز در سطح شهر تردد كند، به مشكلات كمتري در زمينه رفت و آمد برخورد ميكند، اما سهم اين گروه در برخورداري از مزيت طرح ترافيك بسيار اندك است.
در خانه نمانيد
در باب مشكل معلولان مطالب زيادي درباره وظايف و نقش ارگانهاي دولتي منتشر شده كه تنها به بايگاني سپرده شده است. اين بار بايد از خود معلولان پرسيده شود كه چرا با تمام موانع شهري در جامعه حضور نمييابند. شايد ديده شدن آنها وجدان عمومي را به تامل وادارد تا در بهبود وضعيت شهري اقدامي عملي و مشهود شود، به بانك برويد و امور شخصي خود را انجام دهيد، به پارك برويد و تفريح كنيد، به كتابخانه مراجعه كنيد پيگير و درگير باشيد. «ما با دوستان و NGO ها در اين خصوص فعاليت ميكنيم، اما با روند موجود، اين بسترها براي ما مهيا نخواهد شد در واقع ما اميدواريم نسلهاي بعد بتوانند زندگي بهتري داشته باشند» اين را فرشته جمشيدي ميگويد. او 40 سال دارد. جمشيدي ميگويد در كنكور پذيرفته شده، اما به دليل تردد و انجام برخي واحدهاي عملي از تحصيل باز مانده است. به همين سادگي تنها به دليل نبودن سطح شيبدار در معابر و استفاده نكردن از وسايل عمومي همچون مترو و اتوبوس. او حالا در خانه مانده است. هيچ مسوول و غيرمسوولي به سراغش نيامد و جامعه در اثر اين غفلت يك پتانسيل و سرمايه اجتماعي را از دست داد.
اگر ما معلول نيستيم، شهر ما معلول است. اگر معلول بتواند در جامعه حضور يابد، ميتواند در زمينههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي نقش فعالي داشته باشد.
اجرا نشدن دقيق قانون حمايت از حقوق معلولان، ناآگاهي مردم از توانمنديهاي آنان و نحوه برخورد با اين قشر و همچنين عدم احساس نياز براي تحقق مطالبات طبيعي آنها به عنوان بخشي از مردم جامعه، موجب خانهنشيني معلولان شده است. نبايد از ياد برد كه معلولان به لحاظ اقتصادي، از طبقه متوسط اجتماع هستند و بسياري از آنها زير خط فقر قرار دارند كه اين موضوع پيامدهاي روحي و رواني بسياري را به دنبال داشته و باعث حذف آنها در عرصه عمومي شده است.
بياييد به خانه همسايه سري بزنيم، نه از سر ترحم كه از سر تعهد و باور داشته باشيم كه معلوليت عيب نيست تنها تفاوت است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید