فرهنگ چيست؟
فرهنگ مجموعه باورها، بينش ها، ارزش ها و آداب و سنن اخلاقي و انديشه هاي پذيرفته شده و حاكم بر يك جامعه است .اسلام نيز يك مكتب است. طرحي براي زندگي. تهاجم فرهنگي چيست؟ تهاجم فرهنگي حركتي است مرموزانه، حساب شده همراه با برنامه هاي دقيق و با استفاده از شيوه هاي متعدد و ابزار و امكانات متعدد و متنوع براي سست كردن باورها، دگرگوني ارزشها، انحراف انديشه ها، تغيير و تبديل ها، آداب و سنن و نابودي اصول اخلاقي حاكم بر جامعه .
روزنه هاي تهاجم فرهنگي: هر از چندگاهي گردبادي، طوفاني و صاعقه اي از انديشه ها، آموخته ها و اندوخته هاي يك ملت را تهديد مي كند و ميان يك نسل و سرمايه هاي گذشته اش فاصله مي افكند. فاجعه آن است كه يك ملت نداند كه چه داشته است و فاجعه آميزتر آن است كه گذشته خويش را به حقارت و نفرت بنگرد . امام علي (عليه السلام) در نهج البلاغه براي تشكيل مكر و نيرنگ دشمن مي فرمايد: «من يك سلاح را به ميدان مي آورم و آن بصيرت است.»
وقتي منكر دائم در معرض ديد باشد و در صحنه زندگي آرام آرام جذب فرهنگ و باور و عمل مي شود چه بسا ديگر قبح و ناپسندي آن از بين برود.
شيوه هاي تهاجم فرهنگي
1- تفرقه آفريني: يعني شكاف افكني و تزلزل در صفوف متحد و همراه امت، يك چهره شبيخون فرهنگي «بي هم» كردن «با هم » كردن و سپس «برهم» كردن آنهاست.
2- انحراف و تباهي نسل جوان: دشمنان و حق ستيزان مي كوشند تا با انحراف نسل جوان و بهره گيري از شرايط خاص اين دوره كه دوره جوشش و احساسات تند و آتشين به ويژه بلوغ جنسي است، به غارت و استثمار و نابودي يك جامعه بپردازند. امروز نيز همان سلاح در سطحي وسيع تر در هيأت «اينترنت» ، «ويدئو»، «لباس ها»، «مواد مخدر» و تلاش براي عادي سازي مظاهر فساد بكار گرفته مي شود. حساسيت و آمادگي و برخورداري هوشيارانه و فعالانه با اين جريان ضرورت رويارويي و دستيابي به موفقيت در اين جبهه خطرخيز و دشوار است. «هنري كسينجر» وزير اسبق امور خارجه آمريكا و تئوريسين و گرداننده پشت پرده برنامه ها و سياست هاي آمريكا، معتقد است كه براي پيشبرد يك برنامه بايد آن را اندك اندك به جامعه تزريق كرد و زمينه ها را با زمان بدست آورد. وقتي منكر دائم در معرض ديد باشد و در صحنه زندگي آرام آرام جذب فرهنگ و باور و عمل مي شود چه بسا ديگر قبح و ناپسندي آن از بين برود. تا در صورت فقدان دفاع دروني، قوياً پذيراي آنها شود.
3- انكار توانمندي ها؛ تحقير و نفي ارزش هاي فرهنگي: تاريخ دويست ساله ارتباط غرب با ايران نشان مي دهد كه آنها هميشه ما را تحقير كرده اند جز به ستايش بخشي از ادبيات ما به چيز ديگري چندان نپرداخته اند. آن نيز عمدتا به چند شاعر و نويسنده با توجيه و تفسير خاص كه از آنها ساخته اند. گويي هماره خواسته اند القا كنند كه شما چيزي جز اين نيستيد .
4- الگوپذيري و نياز به الگو :
از مطالعه در رفتار انسان ها روشن مي شود كه بسياري از شيوه هاي رفتاري و گفتاري و حتي فكري انسان، تقليدي از الگوهاست. الگوپذيري و نياز به الگو از ويژگي هاي فطري انسان هاست كه همه مراحل رشد را در برمي گيرد و بيش از هر مرحله اي در جواني از «قهرمانان» الگو مي گيرد. پاسخ هر فردي به اين سؤال كه مي خواهد چكاره شود همان قهرمان و شخصيت مرجع اوست.
نظريات كارشناسان و روانپزشكان
دكتر نقابيان روانپزشك: اصولاً چون جوان انسجام شخصيتي كامل پيدا نكرده و در حال فراز و نشيب جدّي است، طبيعي است كه ما شاهد مسايلي در رفتار فردي و اجتماعي و گاه حتي اغراق آميز از شادي ها و غم ها در جوان باشيم . نگراني از جايي شروع مي شود كه افراط ها و تفريط ها شروع مي گردد . جوان مثل يك موم قابل انعطاف و شكل پذير است كه مي توان او را در مسير دلخواه حركت داد اما بايد زبان وي را درك كرد . من فكر مي كنم بالاتر از همه بحران هايي كه در ارتباط با جوان مطرح است «بحران هويت» است و اين بحران هم ناشي از تضاد الگويي است.
دكتر سيد علي ميلاني: متأسفانه فرهنگ غلط و منحط غرب به جوامع تحميل مي شود و ما توان كنترل فشار و امواج مخرب فرهنگي را در مورد جوانانمان نداريم. حال براي اينكه جوان در اختيار اين رسانه ها و فرهنگ منحط غرب قرار نگيرد بايد او را آگاه كنيم و آموزش دهيم .
تحقيقات نشان داده است كه افراد مد زده و كساني كه هميشه به دنبال تيپ و مد نو هستند معمولاً يك شخصيت با ثبات ندارند و به همين دليل لباس پوشيدن لباس هاي نامناسب به دنبال جلب توجه ديگران و اثبات خودشان هستند.
يكي از دستورهايي كه در باب لباس پوشيدن به ما داده اند اين است كه لباس پوشيدن نبايد طوري باشد كه انسان را در بين مردم انگشت نما و متمايز كند رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) در مورد كساني كه شخصيت را در لباس زيباتر مي دانند و با پوشيدن آن خود را برتر از ديگران احساس مي كنند مي فرمايد: «هركس لباسي بپوشد كه به وسيله آن بر مردم مباهات و فخر كند خداوند به او نظر رحمت نمي كند تا آن را از تن درآورد.»[1] در واقع نوع لباس پوشيدن آرايش و ساير رفتارهاي ظاهري و اجتماعي نشان دهنده آن است كه به چه گروههايي و چه افكار و ارزش هايي تعلق دارد. امام صادق (عليه السلام) از قول اجداد طاهرينش مي فرمايد: خداوند به يكي از انبياء وحي كرد كه به قوم خود بگو لباس دشمنان مرا نپوشند و غذاي دشمنان من را نخورند و خود را به شكل دشمنان من درنياورند كه از دشمنان من محسوب مي شوند.
دختران و پسران ما بايد توجه داشته باشند كه هرگز دشمنان غير ما را نمي خواهند اگر هر روز مدلي از لباس، كفش يا موي سر را توسط عوامل فريب خورده فاسدشان و يا از طريق وسايلي چون ماهواره و فيلم هاي مبتذل ارائه مي كنند اهداف پليدي در سر دارند و مي خواهند ما را از فرهنگ، دين و خدايمان جدا كنند مي خواهند بدست خودمان تيشه به ريشه ارزش هاي فرهنگي و ديني مان بزنيم.
علي (عليه السلام) نيز مي فرمايد: مشاهده رفتارهايي از قبيل مصرف گرايي، غرب زدگي و بي تفاوتي نسب به موازين شرعي بيانگر اين حقيقت است كه صاحبان چنين رفتارهايي بارها و بارها در شرايط و موقعيت هاي متفاوت به طور غيرمستقيم در معرض انديشه هاي بوجود آورنده اين رفتارها قرار گرفته اند و به لحاظ ضعف نگرش، عدم اعتماد به نفس به تدريج هويت فرهنگي خود را از دست مي دهند و گرايش به رفتار جديد پيدا مي كنند.
پي نوشت:
1 . ميزان الحكمه، ج8، ص 481.
نرجس - با تلخيص
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید