اطمینانی که حسین (ع) به پیروزی نهائی داشت و به خاندانش تلقین می کرد، از همان آیه قرآن کریم سرچشمه می گیرد که می فرماید: «و من یتق الله یجعل له مخرجا؛ و هر که از خدا پروا کند برای او راه خروجی (از گناه و مشکلات) پدید می آورد» (طلاق، 2). این تضمین را از قرآن گرفته بود. از نوع اطمینان و ایمانی است که یوسف صدیق داشت که هنگامی که به نتیجه تقوای خود رسید با خوشحالی و رضایت می گفت: «انه من یتق و یصبر فان الله لا یضیع اجر المحسنین ؛ بی گمان هر که تقوا و صبر پیشه کند، خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی کند» (یوسف، 90). ولی امام حسین (ع) قبل از آنکه داستان به آخر برسد و به نتیجه برسد نتیجه را می دید.
کلمات شمرده حسین مثل تیر بر قلب خاندانش نشست. سختیها و اسارتها را تحمل کردند ولی در پناه صبر و تقوا، عاقبت کارشان همانطور شد که حسین (ع) به آنها وعده داده بود و خداوند در قرآن تضمین کرده بود. بعد از چندی می بینیم که زینب سلام الله علیها همان جمله های حسین را به الفاظ دیگر با یک دنیا اطمینان بازگو می کند. خطاب به یزید بن معاویه کرده می گوید: «فکد کیدک، و اسع سعیک، و ناصب جهدک. فو الله لا تمحوا ذکرنا، و لا تمیت وحینا، و لا تدرک امدنا، و لا ترحض عنک عارها؛ هر حیله ای که می خواهی بکار ببر و هر چه دلت می خواهد کوشش کن، اما به خدا قسم که نخواهی توانست نام ما و محبوبیت و احترام ما را از بین ببری ، نمی توانی وحی زنده خدا را که در خاندان ما پیدا شده بمیرانی. برای تو جز عار و ننگ و رسوائی در این جهان چیزی باقی نمی ماند» (نفس المهموم، ص 355 و 445).
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید