معنی خوف خدا :
معنی خوف پروردگار یکی هیبت پروردگار یعنی درک عظمت پروردگار است. یک معنی دیگر خوف پروردگار، خوف از عدالت پروردگار است. این مساله خیلی اوقات مطرح میشود که خوف خدا یعنی چه؟ مگر خدا یک شیء مخوف است که باید از او ترسید؟ خدا را که میگویند یک شیء محبوب است و نه تنها یک شی محبوب است که این تعبیر کوتاه و قاصر است، او یگانه ذاتی است که شایسته محبوبیت است. مگر خود قرآن کریم نمیفرماید که " بگو به این مردم اگر فرزندانتان، همسرانتان، پدرانتان، برادرانتان، فامیلتان، خانه و مسکنتان، کسب و کارتان، اینها برایتان عزیزتر و محبوبتر از خدا و پیامبر باشد، پس بروید کنار "؟ خدا برای انسان از هر محبوبی باید محبوبتر باشد. پس این چگونه است؟ آیا خدا یک ذات جمیل دوستداشتنی است یا یک ذات قهار جبار ترسیدنی؟ کدامیک از ایندو؟ هم از خدا خائف بودن و هم محب او بودن و به او امیدوار بودن چگونه است؟
گفتهایم که آنچه به ذات الهی مربوط میشود محبوبیت است و آنچه به انسان مربوط میشود منشا خوف و خشیت است .از خدا ترسیدن به این معنی که العیاذبالله خدا یک ذات گزافکاری باشد آنطور که انسان از یک آدم جبار دیکتاتور میترسد که چشمش به آدم بیفتد، یک بهانه بیهوده بگیرد، بعد دستور کتک زدن یا اعدام کردن بدهد، چنین چیزی محال است. از خدا ترسیدن یعنی از عدل الهی ترسیدن، از عدالتش، از همین صفت کمالش باید ترسید. مگر عدل ترسیدنی است؟ از عدل هم باید ترسید؟ نه، هر آدم نیکوکاری عاشق عدل است، آدم بدکار از عدالت میترسد. پس ترسیدن از عدالت به معنی ترسیدن از عمل خود است. اگر ما از عدالت الهی میترسیم، یعنی نگران این هستیم که خلافی مرتکب بشویم که در آن صورت عدل الهی ما را اخذ خواهد کرد ( یا من لا یخاف الا عدله و لا یرجی الا فضله ). پس تبشیر و انذار انبیا که همه تبشیر و انذارها براساس عدل الهی و براساس فضل الهی است، برای اهل ایمان ایجاد خشیت میکند، به همین دو معنایی که عرض کردم .
" « ان الذین یخشون ربهم بالغیب » " آنان که پروردگار خود را به غیب و در غیب خشیت دارند. مقصود این است که خشیت پروردگار خودشان را دارند . کلمه " « بالغیب »" اینجا چه محلی از اعراب دارد؟
کلمه " « بالغیب »" ممکن است صفت " رب " باشد، یعنی آنان که پروردگارشان را خشیت دارند، آن پروردگاری که غیب است و در غیب است، یعنی پروردگاری که محسوس نیست، با چشم سر نمیشود او را دید ولی با چشم دل و عقل میشود او را شناخت و به او ایمان آورد.
بعضی از مفسرین کلمه " « بالغیب »" را جانشین یک مفعول مطلق دانسته اند، یعنی اینطور میشود: " ان الذین یخشون ربهم خشیه بالغیب " آنان که از پروردگار خودشان میترسند، ترسیدنی که این ترسیدن در غیب است، یعنی در حالی که خدا را در جلوی چشمشان نمیبینند و خداوند محسوس نیست معذلک از خدای خود میترسند.
درواقع " « ان الذین یخشون ربهم بالغیب » " متضمن دو جمله است :آنان که به خدا که خدا در غیب است « ایمان دارند،» ایمان به غیب دارند (« الذین یؤمنون بالغیب») و چون ایمان به غیب دارند خشیت از خدای غیب هم دارند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید