دیدهای خواهم سبب سوراخ کن *** تا سبب را برکند از بیخ و بن
از سبب سازیش من سودائیم *** وز سبب سوزیش سوفسطائیم
اصلا معنی توحید این است که انسان آن مسبب الاسباب و عله العلل و آن ذاتی را که به تعبیر امیرالمومنین زمام همه امور به دست اوست که تعبیر عالی و لطیفی است: « علما بان ازمه الامور بیدک » ( نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه 218 ) «در نظر داشته باشد زمام همه امور به دست اوست» یعنی جریانهای عالم، نظام اسباب و مسببات، کار خودشان را انجام میدهند ولی همه اینها حکم یک قافلهای را دارد که مهار آن قافله به دست یک نفر است. این تشبیه قهرا نمیتواند تشبیه کاملی باشد: مثل یک هواپیمایی که حرکت میکند ولی اختیار این هواپیما در دست یک نفر است، به راست ببرد، به چپ ببرد، کج کند، راست کند، بالا ببرد، پایین ببرد، خاموش کند، احیانا اگر دلش بخواهد ساقطش کند. زمام و مهار همه اینها در دست اوست. این است که انسان نباید اعتمادش جز به خدا باشد. تکیهگاه انسان فقط باید خدا باشد. همه حرفها برای این است.
اینها که ذکر کردیم یک سلسله اسباب تکوینی بود. یک سلسله اسباب اجتماعی هم هست که اینها هم انسان را مشرک میکند یعنی سبب میشود که انسان از خدا غفلت کند و اعتماد و تکیهاش به آنها باشد. آنها چیست؟ انسان وقتی که در دنیا یار و یاور زیاد پیدا میکند، به تعبیر قرآن آنهایی که در دنیا جند و سپاه پیدا میکنند، یاوران زیادی پیدا میکنند، یک غروری به اینها دست میدهد و میگویند که تکیهگاه ما اینهاست، با وجود اینها دیگر چه کسی میتواند کاری بکند؟ در یک آیهای که در سوره ذاریات بود، قرآن مجید راجع به فرعون تعبیر عجیبی داشت و آن این بود که فرعون به سپاهیان خودش فوقالعاده اعتماد داشت و همه چیزش آنها بودند. تعبیر قرآن این بود: « فتولی برکنه » (ذاریات/ 39) پس پشت کرد همراه پایه و رکنش. این خانه اگر پایه هایی داشته باشد، این ستونها را ما میگوییم ارکان، کما اینکه پاهای انسان را میگویند ارکان. در حیوان، چهار دست و پا را میگویند ارکان این حیوان، چون بدن این حیوان روی این چهار دست و پاست. به تعبیر امروز این میلیتاریسم فرعون را قرآن با کلمه « فتولی برکنه » بیان کرده است، یعنی او تکیهگاهی جز سپاهش نداشت، با همان رکن و پایهاش، همان که تکیه اش به آن بود، پشت کرد و رفت.
این هم برای انسان یک غرور است. مگر سپاه و سپاهی میتواند انسان را از خدا بینیاز کند؟ یک وسیله امتحان است و یک مایهای است که برای انسان بدبخت چندصباحی غرور میآورد و موجب بدبختی و هلاکت است. آیا اگر اراده خدا تعلق بگیرد، از این لشکرها کاری ساخته است؟ « امن هذا الذی هو جند لکم ینصرکم من دون الرحمن » آیا این که سپاه شما شمرده میشود و آن را سپاه خودتان میدانید اینها هستند که شما را در مقابل حق یاری کنند و به فریاد شما برسند؟ اینها فقط غرور است و فریب.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید