خدا میگوید این یک سر الهی داشت ، میخواستیم که این حقیقت ظهور کند و این درس برای همیشه در میان مردم بماند . عجیبتر این است که شب قبل از جنگ ، پیغمبر اکرم ( ص ) لشکر دشمن را خواب میبیند و در این خواب هم لشکر دشمن از آن مقداری که بعد در بیداری دیده شدند کمتر بود ، به چشم پیغمبر کمتر مد که وقتی پیغمبر خواب خود را برای اصحابش توصیف کرد ، اصحاب گفتند اینها که چیزی نیستند . نتیجه این شد که مسلمین با قوت قلب بر کفار تاختند و کفار در ابتدا با قوت قلب بر مسلمین تاختند ولی بعد روحیهشان را باختند و شکست خوردند با اینکه تعدادشان تقریبا سه برابر مسلمین بود و تجهیزاتشان از آذوقه و شمشیر و زره و سپر و غیره ، طرف مقایسه با تجهیزات مسلمین نبود .
حال قرآن این دو را ذکر میکند که ما چگونه اسباب فراهم کردیم . میفرماید : « اذ ریکهم الله فی منامک قلیلا »ای پیغمبر ! یاد کن آن وقت را که خدا اینها را در خواب ه تو نمایاند اما کم نمایاند ، تو هم خیال کردی همه آنها همیناند . « ولو اریکهم کثیرا لفشلتم »اگر خدا در خواب اینها را زیاد به تو نشان میداد و تو هم قهرا همان حقیقتی را که دیده بودی نقل میکردی ، همهتان سست میشدید . « و لتنازعتم فی الامر »اختلاف میکردید ، بعضی میگفتند با اینکه آنها زیادند برویم ، و بعضی میگفتند حالا که آنها اینقدر زیادند نرویم . « و لکن الله لم »اما خدا این کار را کرد [ و شما را به سلامت داشت ] . « انه علیم بذات الصدور» خدا آگاه است به آنچه که در سینه ها و دلهاست .
« و اذ یریکموهم اذ التقیتم فی اعینکم قلیلا »و آنگاه که در وقت التقا یعنی در برخورد اول ، آنها را در چشم شما کم نمایاند « و یقللکم فی اعینهم »و شما را هم در چشم آنها کم نمایاند . « لیقضی الله امرا کان مفعولا »خدا کاری را که میخواهد انجام دهد و قضای حتمیش این است که آن کار را بکند ، با این وسائل انجام میدهد . « و الی الله ترجع الامور » همه کارها به وی خداوند باز گردانده میشود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید