اما در باره آیه 6 و 7 سوره نور این آیات در باره مردی به نام سعدبن عباده (بزرگ انصار) است که خدمت پیامبر(ص ) درحضور جمعى از اصحاب چنین عـرض كـرد: ((اى پـیامبر خدا! هرگاه نسبت دادن عمل منافى عفت به كسى داراى این مجازات اسـت كه اگر آن را اثبات نكند باید هشتاد تازیانه بخورد پس من چكنم اگر وارد خانه ام شدم و با چشم خود دیدم مردفاسقى با همسر من در حال عمل خلافى است , اگر بگذارم تا چهار نفر بیایند و بـبـیـند و شهادت دهند او كار خود را كرده است , و اگر بخواهم او را به قتل برسانم كسى ازمن بـدون شـاهـد نـمـى پذیرد و به عنوان قاتل قصاص مى شوم , و اگر بیایم و آنچه رادیدم به عنوان شكایت بگویم هشتاد تازیانه بر پشت من قرار خواهد گرفت ))!.
این آیه و چهار آیه بعد نازل شد و راه حل دقیقى به مسلمانان ارائه داد.
خداوند متعال در ایـنجا قرآن یك استثنا و تبصره اى بر حكم قذف بیان كرده به این معنى كه اگر شوهرى همسر خـود را مـتهم به عمل منافى عفت كند و بگوید او را در حال انجام این كار خلاف با مرد بیگانه اى دیـدم حـد قـذف (هشتاد تازیانه ) در مورد اواجرا نمى شود, و از سوى دیگر ادعاى او بدون دلیل و شاهد نیز در مورد زن پذیرفته نخواهد شد.
در ایـنـجـا قـرآن راه حلى پیشنهاد مى كند كه مساله به بهترین صورت وعادلانه ترین طریق حل مى گردد و آن این كه نخست باید شوهر چهار بار شهادت دهد كه در این ادعا راستگو است .
و در پـنـجمین بار بگوید كه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد
در اینجا زن بر سر دو ارهى قرار دارد اگر سخنان مرد را تصدیق كندو یا حاضر به نفى این اتهام از خود به ترتیبى كه در آیات بعد مى آید نشود, مجازات و حد زنا در مورد او ثابت مى گردد.
آن زن نـیـز مـى تواند كیفر (زنا) را از خود دور كند, به این طریق كه چهار بارخدا را به شهادت طـلـبـد كـه آن مرد در این نسبتى كه به او مى دهد از دروغگویان است
و در مرتبه پنجم (بگوید غضب خدا بر او باد اگر آن مرد ازراستگویان باشد))
و بـه ایـن تـرتیب زن در برابر پنج بار گواهى مرد, دائر به آلودگى او, پنج بارگواهى بر نفى این اتهام مى دهد
انـجـام ایـن بـرنامه كه در فقه اسلامى به مناسبت كلمه لعن در عبارات فوق ((لعان )) نامیده شده , چهار حكم قطعى براى این دو همسر در پى خواهد داشت :.
نخست این كه بدون نیاز به صیغه طلاق فورا از هم جدا مى شوند.
دیگر این كه براى همیشه این زن و مرد بر هم حرام مى گردند, یعنى امكان بازگشتشان به ازدواج مجدد با یكدیگر وجود ندارد.
سوم این كه حد قذف از مرد و حد زنا از زن برداشته مى شود.
چهارم اینكه فرزندى كه در این ماجرا به وجود آمده از مرد منتفى است یعنى به او نسبتى نخواهد داشت , اما نسبتش با زن محفوط خواهد بود
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید