تعاریف اعتماد:
داشتن اطمینان به چیزی یا کسی
تکیه: براساس تجارب قبلی
اجازه دادن بدون ترس
باور داشتن
اعتقاد داشتن به صداقت و قابلیت اطمینان یک فرد
امید: انتظار داشتن و آرزو کردن
ایمان: اطمینان کامل به چیزی یا کسی
· اطمینان: یک رابطه مطمئن
اعتماد یعنی چه؟ تعاریفی که در بالا ذکر شد معانی لغت نامه ای اعتماد بود. آن مفهومی که بیشتر به بحث خیانت نزدیک است، "اجازه دادن بدون ترس و واهمه" است.
دروغ اعتماد را از بین می برد و اصلاً هم فکر نکنید که چون فقط بخشی از حقیقت را می گویید، دروغ نگفته اید. اگر چیزی را به طرفتان بگویید که دوست دارد بشنود، یا شما دوست دارید بشنود، حتی اگر کمی از حقیقت رادر خود داشته باشد، اکر حقیقت کامل نباشد، یک دروغ است.
خیانت اعتماد را از بین می برد. خیانت بزرگترین نابودکننده اعتماد بین افراد است که برگشت از آن بسیار دشوار یا غیرممکن است. چون خیانت نه تنها دروغ است بلکه سوءاستفاده کامل از اطمینان و اعتماد طرف مقابل است.
خیانت معمولاً با دروغ هم همراه است—پس گناه دوچندان می شود، چون فرد نه تنها خیانت میکند، بلکه برای پوشاندن خیانتش، دروغ هم می گوید. و رفته رفته این دروغ ها بزرگتر می شوند و سوءاستفاده از اعتماد طرف مقابل بیشتر می شود و به همین ترتیب است که برگشتن از خیانت را دشوار یا غیرممکن می کند و دیگر شانسی برای "اجازه دادن بدون ترس و واهمه" نیست.
اگر طرفتان به شما خیانت کرده باشد، دوست دارید از آن مطلع شوید؟ آیا ناآگاهی در این یک مورد خاص بهتر نیست؟ آیا بعد از اینکه فهمیدید طرفتان خیانت کرده است می توانید دوباره به همان صورت قبل به رابطه تان نگاه کنید و دوباره اعتماد کنید؟ آیا خاطراتتان دوباره همانطور خواهند بود؟
در خیانت این نفس خیانت نیست که آسیب می رساند، این نابود شدن اعتماد بین طرفین، از دست رفتن اطمینان، و تغییر دیدگاه فرد نسبت به طرف خود است که قلب او را می شکند و خشم را در او به وجود می آورد.
در این زمانهاست که خاطرات خوبتان از شما دور می شود چون حقیقت دیدگاه شما را تغییر می دهد. این خیانت نیست که شما را داغان می کند، این از بین رفتن رویاها، از دست رفتن اطمینان، و از دست رفتن اعتماد سات؛ این دیدن طرفتان از زاویه ای جدید است که باعث می شود از او متنفر شوید.
متنفر شدن از کسی کمتر از اینکه بگویید، "دیگه دوستت ندارم"، کمتر از اینکه بگویید، "من بهت اعتماد داشتم ولی دیگه ندارم" اذیتتان می کند.
دوستی دارم که درمورد مساول فلسفی زندگی با او حرف می زنم...همیشه با حرفهای او موافق نیستم اما واقعاً به نظراتش احترام می گذارم حتی اگر مخالف با نظر خود من باشد. امروز صبح درمورد اعتماد با این دوستم صحبت می کردم. میگفت لازم نیست برای تصمیمگیری همه واقعیت را بدانیم. در واقعیت وقتی می فهمید که طرفتان به شما خیانت کرده، فکر می کنید که باید براساس اطلاعاتی که به دست آورده اید تصمیمگیری کنید: یعنی رابطه را قطع کرده و به راه خودتان ادامه دهید.
برای دوستم درمورد درس گرفتن از اشتباهم حرف زدم.
از من پرسید که اشتباهم چه بوده و من گفتم، "اعتماد کردن دوباره".
او گفت که اعتماد کردن دوباره اشتباه تو نبوده، اینکه آدم باید وقتی وارد هر رابطه می شود اعتمادش را وسعت بدهد و مهم نیست که اینکار چه خطراتی را به دنبال داشته باشد. می گفت که اگر اعتماد نمی کردم اشتباه کرده بودم.
حق با اوست. وقتی کسی به آدم خیانت می کند نمی توانی ببینی که خودت چه اشتباهی کرده ای.
هیچکاری نیست که اینقدر اشتباه بوده باشد که باعث شود طرف مقابل به آدم خیانت کند. اگر رابطه تان بد است، اگر کار اشتباهی انجام داده باشید، آنوقت طرف مقابل باید بیاید و با شما حرف بزند و اگر به هیچ نتیجه ای نرسیدید و وضع همینطور بد و بدتر شد، آنوقت باید رابطه را قطع کند، نه اینکه خیانت کند.
خیانت کردن اشتباه فرد خائن است نه اشتباه شما. کار شما هیچوقت اینقدر بد نبوده که مستحق خیانت کردن باشد. حتی اگر اشتباهاتی در رابطه مرتکب شده باشید، حتی اگر از صمیمیت طی رابطه مضایقه کرده باشید، حتی اگر شب و روز با هم دعوا کرده باشید، به هیچ طریق نمی توان خیانت طرف مقابل را توجیه کرد.
طرف مقابل می توان شمار ا ترک کند، تقاضای طلاق کند، یا خیلی کارهای دیگر اما خیانت هیچوقت راه حل قابل قبولی نیست.
اما سوالی که باید پرسی این است که آیا می توان بعد از خیانت رابطه را از سر گرفت؟ آیا می توان از دست رفتن اعتماد را جبران کرد و دوباره اطمینان را در رابطه به وجود آورد؟
من فکر نمی کنم که بتوان، حداقل با همان فرد خاص. اما نمی توان با اشتباهی که یک نفر مرتکب شده، درمورد همه مردم قضاوت کرد. این عادلانه نیست.
یک ضرب المثل معروف می گوید، "اگر یکبار خیانت کرد، کمک بخواه، اگر دوبار خیانت کرد، بگذار برو".
توصیه بدی نیست چون گاهی اوقات پیش می آید که یک نفر اشتباه کند و زود پی به اشتباه خود ببرد و شروع به جبران آن کند. در این مواقع رابطهاز سر گرفته شده می تواند حتی از رابطه قبلی هم قوی تر شود.
اما اگر فرد خائن دوباره خیانت کند، دیگر وقتش رسیده که رابطه را رها کنید و دنبال رابطه های بهتر باشید. هیچ اعتمادی بدون وفاداری نیست، هیچ اعتمادی بدون دروغ نیست، هیچ اعتمادی بدون خیانت نیست، و وقتی هیچ اعتمادی نباشد، دیگر رابطه ممکن نخواهد بود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید