اسلام برخلاف سایر ادیان (که تعلیمات آنها براساس انزوا و کناره گیری از اجتماع بنا شده، مانند نصرانیت و برهمنی و بوداییت و یا تنها به تربیت طایفه و نژاد خاص چشم همت دوخته باشد، مانند یهودیت) سازمان تعلیم و تربیت خود را یک سازمان اجتماعی جهانی قرار داده است که سعادت انسان را در زمینه مدنیت که هرگز انسان از وی مستغنی نیست، با ایجاد و اتفاق کامل میان افراد تامین کند، و تشکیل مجتمعی را در نظر گرفته که جزء تشکیل دهنده آن یک انسان خالص متمیز، بوده باشد، و با سیر تکاملی خود سعادت انسان را صددرصد به دست آورد.
انسان طبیعی مبنای جامعه اسلامی :
روی این اصل برای تشکیل جامعه مورد نظر خود، انسان فطری انسان طبیعی را در نظر گرفته است، یعنی انسانی که دستگاه آفرینش به وجود آورده و با موهبت عقل سلیم مجهز کرده و با این وسیله، از سایر انواع حیوانی تمیز داده و آلایش و پیرایش اوهام و خرافات و سایر افکار پوچ تقلیدی و موروثی را نداشته باشد، و این مطلب از اول تا آخر قرآن شریف در نهایت وضوح پیداست.
اسلام تشخیص می دهد: انسانی که دستگاه آفرینش به وجود آورده و با عقل سلیم مجهز نموده است، با سلامت شعور و ادراک و فطرت خدادادی خود درک می کند که در عین حال او و هر آفریده دیگری در شاهراه حیات، جویای سعادت و خواهان خوشبختی خود می باشد، و در پیدایش وجود و بقای خود و تامین سعادت و رفع حوایج خود به هیچ وجه استقلال نداشته و از هر جهت محتاج به افراد دیگر می باشد.
همچنین هر موجود دیگری از اجزای جهان آفرینش، خود را به وجود نیاورده و در اداره وجود و بقای خود استقلال ندارد و مجموعه جهان هستی نیز که همان انسان و سایر پدیده های جهانی است، به یک نقطه ای مافوق طبیعت بستگی داشته و با یک اراده شکست ناپذیر غیبی طبق قوانین عامه علیت و معلولیت اداره شده و به بقای وجود خود ادامه می دهند.
آفرینش انسان بر قوانین دینی الهی :
این درک، انسان را به سوی این نتیجه هدایت می کند که باید به خدای یگانه حیات و علم و قدرت مافوق طبیعت سر تسلیم فرود آورده و به سوی مقصدی پیش رود که در ساختمان وجودی وی پیش بینی شده و به دست عقل سپرده شده است. قرآن شریف تصریح می کند: دین همان تسلیم به خدای یگانه است. (ان الدین عندالله الاسلام، سوره آل عمران، آیه 19) و تصریح می کند که دین همانا سلسله تعلیماتی است که با آفرینش ویژه انسان وفق داده و تطبیق کرده و خواسته های وجودی وی را در نهایت تعدیل تامین نماید: دین روی آفرینش خدایی استوار است که مردم را طبق آن آفریده و آفرینش خدایی قابل تبدیل و تغییر نیست. (فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله، سوره روم آیه 30).
کسی که از این نظر کلی و قطعی اسلام: بشر باید در حال اجتماع و اتفاق طوری زندگی کند که با آفرینش انسانی تطبیق نماید اطلاع بهم رسانیده و کمی تامل نماید، حدس خواهد زد که اسلام در جریان تعلیمات خود، حفظ عقل سالم را مهمترین واجبات دانسته و کمترین اجازه ای برای تباه کردن وی، حتی یک لحظه، نخواهد داد، و همان طور هم هست.
عقل و اراده امور فردی و اجتماعی :
اسلام اداره امور زندگی انفرادی و اجتماعی انسان را به دست عقل سالم سپرده و هیچ گونه اجازه مداخله به عواطف دروغ نمی دهد، مگر در حدودی که عقل تجویز نماید. از این رو از هر چیزی که فعالیت طبیعی این موهبت خدادادی را کم و زیاد بهم زده و مختل می کند، و تلاش عقل و تدبیر را خنثی می نماید، با تمام قوا جلوگیری به عمل می آرود.
چنانکه از قمار که روی بخت و شانس استوار است و از دروغ و افترا و تزویر و غش در معاملات و هر چه از این قبیل بوده و عقل اجتماعی را مختل ساخته و تدبیر و رویه را خنثی می کند، نهی می نماید. و از آن جمله است: استعمال مشروبات الکلی که شدیدا در اسلام ممنوع و حتی نسبت به نوشیدن یک قطره از مسکرات، هشتاد تازیانه مجازات تعیین شده است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید