ولی مکتب الهیون مکتب أصالة الله و أصالة التوحید و أصالة المعنی است؛ زیرا اولا برای خدا که مجرد و بسیط و لاحد و لاعد است و از نقطه نظر قدرت و عظمت و علم و حیات بی نهایت است، به نحو استقلال در وجود، موجودیت قائل میشود و پس از آن وجود مقدس، موجودات مجرده و غیر مجرده روحانیه و مادیه بوجود می آیند، آن هم به نحو خلقت و با نفس مجرد اراده، نه به نحو اخراج و خروج که زائیدن است. و این کلام ابدا منافاتی با مبنای صدر المتألهین در سیر و تکامل موجودات مادیه به موجودات مجرده ندارد.
تکامل عالم وجود در قوس صعود از نظر ملاصدرا :
درباره نفس، صدرالمتألهین قائل است که مبدأش، جسمانی است و نهایتش روحانی که: «النفس جسمانیة الحدوث، روحانیة البقآء» و سیر ترقی و تکامل انسان از مراتب مادی بسوی مراتب معنوی و روحانی است؛ و بنا بر حرکت جوهریه که جوهر در ذات و کینونت خود متحرک است، موجودات مادیه از نفس استعداد هیولانی خود، در خود، حرکت نموده و پس از خلع و لبس های عدیده به مرحله تجرد میرسند. چون خود صدرالمتألهین هم که از اعاظم فلاسفه الهیون است، قائل به سیطره و هیمنه عالم ملکوت بر عالم ملک است، و بر این مبنی است که هر ذره این عالم در تحت قوای معنویه و روحانیه اداره میشود. و حتی همان سلاله خاک و گل که مبدأ آفرینش انسان است، به اراده و اختیار موجودات مثالیه و نفسیه و تجردیه از اسماء علیا و صفات حسنای الهی می باشد.
غایة الامر، همین موجود مادی که مبدأ خلقت انسان است و خود درجه به درجه بسوی تکامل پیش میرود تا به مرحله تجرد و روحانیت میرسد، در هر حال از نقطه نظر وجود و علم و قدرت و سائر جهات در تحت تکفل و مراقبت و معلولیت عوالم بالاست.
و به عبارت دیگر، لازمه حرکت از قوس نزول به مقام اوج بدء آفرینش، که إنا لله و إنا إلیه رجعون است، و لازمة قوس نزول از بدء آفرینش به أظلم العوالم، که ماده صرف و هیولای محض و استعداد و قابلیت خالص است، این است که: نور وجود حق جل و علا از اعظم اسماء الهیه در مراتب تجردات ملکوتیه، و سپس در عالم مثال، و پس از آن در عالم ملک نزول نموده و از عالم ماده و ظلمتکده هیولای بی شعور و علم و قدرت، کم کم صعود نموده و بسوی حضرت احدیت جل و عز حرکت کند؛ و این معنی تحقق نمی پذیرد مگر آنکه همان ماده بی شعور و بی اراده و همان هیولای محض که قابلیت صرفه و مبدأ خلقت انسان است در اثر تدبیر و اراده و سیطره عوالم تجرد و ملکوت تحقق پذیرد. پس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس انسان ربطی به أصالة الماده ندارد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید