خداوند در سوره اعراف: آیات 31 تا 32 می فرماید:«یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ* قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ، ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید و بخورید و بیاشامید و اسراف نكنید كه خداوند مسرفان را دوست نمى دارد. بگو چه كسى زینتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفریده و روزیهاى پاكیزه را حرام كرده است؟ بگو اینها در زندگى دنیا براى كسانى است كه ایمان آورده اند (اگر چه دیگران نیز با آنها مشاركت دارند) ولى در قیامت خالص (براى مؤمنان) خواهد بود اینچنین آیات (خود) را براى كسانى كه آگاهند شرح مى دهیم.»
در این آیات سخن از مساله پوشش تن و سایر مواهب زندگى و چگونگى استفاده صحیح از آنها است. نخست به همه فرزندان آدم به عنوان یك قانون همیشگى كه شامل تمام اعصار و قرون مى شود دستور مى دهد كه زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشید (یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ). این جمله مى تواند هم اشاره به زینتهاى جسمانى باشد كه شامل پوشیدن لباسهاى مرتب و پاك و تمیز، و شانه زدن موها، و به كار بردن عطر و مانند آن مى شود، و هم شامل زینتهاى معنوى، یعنى صفات انسانى و ملكات اخلاقى و پاكى نیت و اخلاص و اگر مى بینیم در بعضى از روایات اسلامى تنها اشاره به لباس خوب یا شانه كردن موها شده، و یا اگر مى بینیم تنها سخن از مراسم نماز عید و نماز جمعه به میان آمده است، دلیل بر انحصار نیست بلكه هدف بیان مصداقهاى روشن است. و هم چنین اگر مى بینیم كه در بعضى دیگر از روایات، زینت به معنى رهبران و پیشوایان شایسته تفسیر شده دلیل بر وسعت مفهوم آیه است كه همه زینتهاى ظاهرى و باطنى را در بر مى گیرد.
گرچه این حكم مربوط به تمام فرزندان آدم در هر زمان است، ولى ضمنا نكوهشى است از عمل زشت جمعى از اعراب در زمان جاهلیت كه به هنگام آمدن به مسجد الحرام و طواف خانه خدا كاملا عریان و برهنه مى شدند، و هم اندرزى است به آنها كه به هنگام نماز و یا رفتن به مساجد لباسهاى كثیف و مندرس و یا لباسهاى مخصوص منزل را در تن مى كنند و در مراسم عبادت خدا به همان هیئت شركت مى نمایند، كه متاسفانه هم اكنون نیز در میان جمعى از بى خبران مسلمانان معمول و متداول است، در حالى كه طبق آیه فوق و روایاتى كه در این زمینه وارد شده است دستور داریم بهترین لباسهاى خود را به هنگام شركت در مساجد بپوشیم.
در جمله بعد اشاره به مواهب دیگر یعنى خوردنیها و آشامیدنیهاى پاك و پاكیزه مى كند و مى گوید از آنها بخورید و بنوشید (وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا). اما چون طبع زیاده طلب انسان، ممكن است از این دو دستور سوء استفاده كند و به جاى استفاده عاقلانه و اعتدال آمیز از پوشش و تغذیه صحیح، راه تجمل پرستى و اسراف و تبذیر را پیش گیرد، بلافاصله اضافه مى كند ولى اسراف نكنید كه خدا مسرفان را دوست نمى دارد (وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ). كلمه اسراف كلمه بسیار جامعى است كه هر گونه زیاده روى در كمیت و كیفیت و بیهوده گرایى و اتلاف و مانند آن را شامل مى شود، و این روش قرآن است كه به هنگام تشویق به استفاده كردن از مواهب آفرینش، فورا جلو سوء استفاده را گرفته و به اعتدال توصیه مى كند.
در آیه بعد با لحن تندترى به پاسخ آنها كه گمان مى برند، تحریم زینتها و پرهیز از غذاها و روزیهاى پاك و حلال، نشانه زهد و پارسایى و مایه قرب به پروردگار است، مى پردازد و مى گوید: اى پیامبر بگو چه كسى زینتهاى الهى را كه براى بندگانش آفریده و هم چنین مواهب و روزى هاى پاكیزه را تحریم كرده است (قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ) . اگر این امور، بد بود، خدا نمى آفرید و اكنون كه براى استفاده بندگانش آفریده است چگونه ممكن است آنها را تحریم كند؟ مگر میان دستگاه آفرینش و دستورات دینى تضاد ممكن است وجود داشته باشد؟! سپس براى تاكید اضافه مى كند: به آنها بگو این نعمتها و موهبتها براى افراد با ایمان در این زندگى دنیا آفریده شده، اگر چه دیگران نیز بدون داشتن شایستگى از آن استفاده مى كنند ولى در روز قیامت و زندگى عالیتر كه صفوف كاملا از هم مشخص مى شوند، اینها همه در اختیار افراد با ایمان و درستكار قرار مى گیرد، و دیگران به كلى از آن محروم مى شوند! (قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ) بنا بر این چیزى كه در دنیا و آخرت مال آنها است و مخصوصا در جهان دیگر اختصاص به آنها دارد چگونه ممكن است تحریم گردد؟
حرام چیزى است كه مفسده انگیز باشد، نه نعمت و موهبت. این احتمال نیز در تفسیر این جمله داده شده است كه این مواهب در دنیا اگر چه آمیخته با گرفتاریها و گاهى با غم و رنجها و اندوه ها است، ولى در سراى دیگر، خالص از همه این ناملایمات در اختیار مؤمنان قرار خواهد گرفت (ولى تفسیر اول مناسبتر به نظر مى رسد). در پایان آیه به عنوان تاكید مى گوید: این چنین آیات و احكام خود را براى جمعیتى كه آگاهند و مى فهمند تشریح مى كنیم (كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ). در مورد استفاده از انواع زینتها، اسلام مانند تمام موارد، حد اعتدال را انتخاب كرده است، نه مانند بعضى كه مى پندارند استفاده از زینتها و تجملات هر چند به صورت معتدل بوده باشد، مخالف زهد و پارسایى است، و نه مانند تجمل پرستانى كه غرق در زینت و تجمل مى شوند، و تن به هر گونه عمل نادرستى براى رسیدن به این هدف نامقدس مى دهند. و اگر ساختمان روح و جسم انسان را در نظر بگیریم مى بینیم كه تعلیمات اسلام در این زمینه درست هماهنگ ویژگیهاى روح انسان و ساختمان جسم او است.
توضیح اینكه: به گواهى روانشناسان، حس زیبایى یكى از چهار بعد روح انسانى است، كه به ضمیمه حس نیكى و حس دانایى و حس مذهبى، ابعاد اصلى روان آدمى را تشكیل مى دهند و معتقدند تمام زیبائیهاى ادبى، شعرى، صنایع ظریفه، و هنر به معنى واقعى همه مولود این حس است، با وجود این چگونه ممكن است، یك قانون صحیح، این حس اصیل را در روح انسان خفه كند و عواقب سوء عدم اشباع صحیح آن را نادیده بگیرد. به همین جهت در اسلام: استفاده كردن از زیبائیهاى طبیعت، لباسهاى زیبا و متناسب، به كار بردن انواع عطرها، و امثال آن، نه تنها مجاز شمرده شده بلكه به آن توصیه و سفارش نیز شده است و روایات زیادى در این زمینه از پیشوایان مذهبى در كتب معتبر نقل شده است. به عنوان نمونه در تاریخ زندگى امام حسن مجتبى (ع ) مى خوانیم هنگامى كه به نماز برمى خاست بهترین لباسهاى خود را مى پوشید سؤال كردند چرا بهترین لباس خود را مى پوشید؟ فرمود:«ان اللَّه جمیل یحب الجمال، فاتجمل لربى و هو یقول خُذُوا زِینَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ، خداوند زیبا است و زیبایى را دوست دارد و به همین جهت، من لباس زیبا براى راز و نیاز با پروردگارم مى پوشم و هم او دستور داده است كه زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد برگیرید» ( وسائل جلد سوم ابواب احكام الملابس).
در حدیث دیگرى مى خوانیم كه یكى از زاهدان ریایى به نام عباد بن كثیر با امام صادق (ع) روبرو شد، در حالى كه امام( ع ) لباس نسبتا زیبایى بر تن داشت، به امام گفت: تو از خاندان نبوتى، و پدرت على (ع) لباس بسیار ساده مى پوشید چرا چنین لباس جالبى بر تن تو است؟ آیا بهتر نبود كه لباسى كم اهمیت تر از این مى پوشیدى؟ امام فرمود: واى برتو اى عباد!، «مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْق، چه كسى حرام كرده است زینتهایى را كه خداوند براى بندگانش آفریده و روزیهاى پاكیزه را؟» (وسائل جلد سوم ابواب احكام الملابس باب 7 حدیث 4) ... و روایات متعدد دیگر. این تعبیر كه خداوند زیبا است و زیبایى را دوست دارد، و یا تعبیر به اینكه خداوند زیبائیها را آفریده، همگى اشاره به این حقیقت است كه اگر استفاده از هر گونه زیبایى، ممنوع بود، خداوند هرگز اینها را نمى آفرید، آفرینش زیبائیها در جهان هستى خود دلیل بر این است كه خالق زیبائیها آن را دوست دارد. ولى مهم اینجاست كه غالبا در این گونه موضوعات، مردم راه افراط را مى پویند، و با بهانه هاى مختلف رو به تجمل پرستى مى آورند، و به همین دلیل قرآن مجید بلافاصله بعد از ذكر این حكم اسلامى از اسراف و زیاده روى و تجاوز از حد، مسلمانان را بر حذر مى دارد، در بیش از بیست مورد در قرآن مجید به مساله اسراف اشاره شده و از آن نكوهش گردیده است (درباره اسراف در ذیل آیات متناسب مشروحا سخن خواهیم گفت).
به هر حال روش قرآن و اسلام در این مورد، روش موزون و معتدلى است كه نه جمود دارد و تمایلات زیباپسندى روح انسان را در هم مى كوبد و نه بر اعمال مسرفان و تجمل پرستان و شكمخواران صحه مى گذارد، مخصوصا در جوامعى كه افراد محروم و بینوا وجود داشته باشد حتى از زینتهاى معتدل نیز نهى مى كند، و لذا مى بینیم در بعضى از روایات هنگامى كه از بعضى امامان سؤال مى كردند چرا لباس فاخر پوشیده اید در حالى كه جد شما علی (ع) چنین لباسى در تن نمى كرد؟ در پاسخ مى فرمودند مردم آن زمان در شدت و فشار بودند و مى بایست چنین شود، اما مردم زمان ما زندگى مرفه ترى دارند و در چنین شرائطى استفاده از این زینتها (در حدود معقول) مانعى ندارد.
* * *
منبع :
کتاب آشنایی با قرآن 4،ص90
تفسير نمونه، ج6، ص 152-148
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید