آیا ممکن است که نطفه جنین کاری در وقت نطفه بودن، انجام دهد، ولی هنگامی که به حد کمال رسید، و انسانی کامل شد، و یا حیوانی تمام عیار گردید، عاجز از این کار باشد؟ هرگز.
آیا دنیای علم با آن همه ترقی و تکامل، با آن همه آلات و ادوات، با آن همه دانشمندان و محققین، نمی تواند اجزاء نطفه را بشناسد و بگوید: کدام زبان می شود، کدام دهان می شود، کدام سر، می شود، کدام پا؟ موجودی که نطفه را در جنس نر، پرورش داد، همه اینها را پیش از اینها می داند. ولی انسان سرکش و خودخواه، نمی خواهد بفهمد چیزی را که با اندک تأملی می تواند بفهمد.
قرآن کریم می فرماید: فلینظر الانسان مم خلق (سوره طارق، آیه 5)؛ پس باید انسان توجه کند به چگونگی خلقت خود. از ابتدای آفرینش یعنی مرحله خلقت انسان از خاک تا آخرین مرحله یعنی مرحله ولوج روح که انسان را از بقیه موجودات متمایز می کند و او را تبدیل به خلقتی دیگر می نماید. در این مرحله خالق هستی بخش ادعای احسن الخالقین بودن خود را به اثبات می رساند و روح الهی خود را در او میدمد تا او را آماده به دوش کشیدن رسالتی عظیم نماید.
ابتدایی ترین مرحله خلقت که بارها در آیات متعدد بیان شده، مرحله خلقت انسان از خاک است، بعنوان نمونه: الذی احسن کل شی ء خلقه و بدأ خلق الانسان من طین، سجده،7؛ اوست که همه چیز را به نیکوترین وجه خلق نمود و شروع کرد خلقت انسان را از گل.
این آیه و امثال آن اشاره به خلقت اولیه انسان دارد اما مطمئناً اسرار دیگری هم در آن نهفته است زیرا امام صادق (علیه السلام) راجع به آفرینش انسان از خاک می فرماید: تمام چیزهایی که در خاک است در بدن آدمی وجود دارد اما نه به یک اندازه بعضی از آنها در بدن انسان خیلی زیاد است و بعضی از آنها خیلی کم. در بین چیزهایی که در بدن خیلی زیاد است مساوات وجود ندارد و بعضی از آنها از بعضی دیگر کمتر است. ایشان فرمودند: چهار چیز است که در بدن انسان زیاد می باشد. هشت چیز است که در بدن انسان کم است و هشت چیز دیگر در بدن خیلی کم است.
به طوری که امروز این نظریه به اثبات رسیده است، آن هشت چیزی که دربدن خیلی کم است این عناصر می باشند: مولیبدن، سلسیوم، فلئور، کوبالت، منگنز، ید، مس، روی. آن هشت چیز که بالنسبه زیادتر است عبارتند از: منیزیم، سدیم، پتاسیم، کلسیم، فسفر، کلر، گوگرد، آهن. و آن چهار عنصر که خیلی زیاد است عبارتند از: اکسیژن، کربن، هیدروژن، ازت.
پی بردن به این عناصر کار یک روز یا دو روز نبوده و این کار از آغاز قرن هیجدهم میلادی با کالبد شکافی شروع شد و دو ملت فرانسه و اتریش در این کار پیشقدم شدند. در کشورهای اروپایی کلیساهای ارتودوکسی و کاتولیکی و پروتستانی مخالفت می کردند. اما این کشورها این کار را می کردند بدون اینکه تظاهر به مخالفت با دستور کلیسا بکنند.
کالبدشکافی تا زمان مارا دانشمند و پزشک نیمه دوم قرن هجدهم میلادی ادامه داشت هرچند به موفقیت زیادی دست نیافتند اما مارا با کمک چند تن از دانشمندان فرانسوی دیگر از جمله لاووازیه (معروف به پدر علم شیمی که در سال 1894 میلادی که سرش با گیوتین قطع شد) نسوج بدن را تجزیه می کردند تا بدانند بدن آدمی از چه عناصری تشکیل یافته است پس از مارا شاگردانش کار او را ادامه دادند و این کار در تمام قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم ادامه داشت و در سایر ممالک متداول گردید و امروز در هر جا که کالبدشکافی هست راجع به عناصری که در بدن وجود دارد تحقیق می شود و گاهی نتیجه تحقیق دو مرکز در ارقام جزئی با یکدیگر اختلاف پیدا می کنند اما ارقام بزرگ اختلافی ندارد و تناسبی که امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود در تمام کشورها در مورد تمام افراد سالم محفوظ است.
مرحله دوم: ثم جعل نسله من سلاله من ماء مهین؛ آنگاه نژاد نوع بشر را از آبی بی مقدار مقرر گردانید. سلاله در زبان عرب به هر چیزی که به آرامی از چیز دیگر جدا شده و بیرون کشیده شود، گفته می شود، بنابراین می توان موجود زنده در منی مرد و زن که همان اسپرم و تخمک است را سلاله نامید، زیرا از میان صدها میلیون اسپرم که بطور معمول در منی مرد وجود دارد تنها یک اسپرم جدا شده و تخمک را بارور می کند همچنانکه تخمک از تخمدان جدا شده و با اسپرم در لوله رحم تلاقی می کند. ماء مهین؛ سپس نسل او را از عصاره اى از آب ناچیز و بى قدر آفرید. (سجده/8)
ماء مهین: همان منی است که ظاهراً آبی بی مقدار می نماید و در شریعت از آن به عنوان عین نجاست یاد می شود ولی خالق مهربان راز بقای انسان را در این آب بی مقدار نهاده است. این آب حاوی اسپرمها و ویتامین ث و قند فروکتوز که مسئول تغذیه اسپرمهاست می باشد. یکی از خصوصیات نطفه جهنده بودن آن است: خلق من ماء دافق؛ خلق شد از آبی جهنده. (طارق/6)
منی که حاوی اسپرمهاست هنگام انزال حالتی جهنده دارد یک دلیل آن اینست که دهانه واژن حالت اسیدی دارد و محیط مناسبی برای حضور اسپرمها نیست در حالیکه دهانه رحم حالت قلیایی است و محیط مناسبی برای ماندن اسپرمهاست.
لذا می بایست اسپرمها هر چه سریعتر از محیط اسیدی بگذرد و به محیط قلیایی برسد و خصوصیت جهندگی در مورد تخمک هم صدق می کند به این شکل که سطح تخمدان بطور موضعی شروع به برجستگی کرده و در قله آن یک نقطه بدون رگ بنام استیگما ظاهر می شود و در نتیجه ضعیف شدن و تحلیل رفتن موضعی سطح تخمدان، افزایش فشار داخل فولیکولی و انقباض ماهیچه ای در دیواره تخمدان، تخمک بیرون می افتد.
خصوصیات تخمک:
تعداد اووسیتهای ابتدایی در زمان تولد تخمین از هفتصد هزار تا دومیلیون می باشد که بیشتر آنها طی سالهای کودکی تحلیل می روند، در شروع بلوغ فقط چهارصد هزار باقی می ماند و کمتر از پانصد عدد در طی زندگی باروری زن تخمک گذاری می گردد.
ساختمان تخمک:
تخمک متشکل از سلولهای تاجی ـ شعاعی، پرده شفاف غشای پلاسمایی، سیتو پلاسم و هسته می باشد. تخمک رسیده سلولی درشت به قطر تقریبی یک دهم میلی متر، بطوریکه با چشم غیر مسلح می توان آنرا دید.
تخمک خود قادر به حرکت نیست و حرکات جدار لوله رحم و مژکهای این جدار سبب جابجا شدن آن می شود و با سرعتی حدود یک میلی متر در ساعت حرکت می کند. تخمک پس از رهایی از تخمدان باید وارد لوله رحم بشود. دهانه لوله رحم که در حوالی تخمدان قرار دارد، باز است و حالت یک شیپور را دارد با لبه های چین خورده و مژکهایی که به طرف داخل زنش دارد. این حرکات به خصوص هنگام تخمک گذاری شدید تر می شود.
تخمک در اثر این حرکات به درون لوله رحم کشیده می شود. در چند ساعتی که تخمک در ابتدای لوله رحم است از نظر فیزیولوژی بهترین شرایط را برای لقاح دارا است و موقعی که تخمک به انتهای لوله به داخل رحم برسد شرایط خود را برای لقاح از دست میدهد (اووسیت و اسپرماتوزوئید در دستگاه باروری جنس مونث تخمینا ً24 ساعت زنده می ماند).
ساختمان اسپرم:
اجزاء اسپرم متشکل از اکروزوم، پلاسما، نوکلئوزدرسر، اسپرم و گردن و دم. اینک نوبت اسپرمهاست که وارد میدان شوند. در این میدان حدود 200 تا 300 میلیون اسپرم با سرعتی حدود 3 میلی متر در دقیقه برای تصرف تخمک به سوی آن حرکت میکند که از آن تعداد فقط 300 تا 500 عدد آن به ناحیه باروری می رسند اولین اسپرمی که موفق شود پوسته تخمک را بشکافد وارد آن می شود.
بدین ترتیب که پوشش گلیکوپروتئین پلاسمایی تومابی (منوی) ازغشاء پلاسمایی که روی منطقه اکروزومی اسپرماتوزوئید را پوشانده با گلیکو پروتئین های منطقه شفاف روی تخمک ترکیب چسبنده ای تشکیل می دهند که موجب می شود اسپرم در پیرامون تخمک باقی بماند.
پس از اتصال، واکنش آکروزومی جهت آزادسازی آنزیمهای مورد نیاز صورت می گیرد. آنزیمها عبارتند از: آکروزین و مولد شبه تریپسین که برای نفوذ به منطقه شفاف لازم است. ازطرفی دم اسپرم که در تمام این مدت در حال حرکت است، اسپرم را مرتبا ًبه جلو می راند.
پس از اینکه اسپرم از موانع اطراف تخمک گذشت و غشاهای پلاسمایی اسپرم و تخمک به یکدیگر رسیدند، دو غشاء با هم ترکیب می شوند و تدریجاً سر اسپرم بطور کامل وارد سیتوپلاسم تخمک میشود. در این موقع جدار مخصوصی بنام جدار لقاحی دور تخمک بوجود می آید تا از ورود اسپرمهای دیگر جلوگیری شود پس از ورود اسپرم به سیتوپلاسم تخمک، هسته اسپرم با هسته تخمک ادغام شده و سلول تخم را بوجود می آورد.
اینجا است که قرآن کریم می فرماید:انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج؛ همانا ما خلق کردیم انسان را ازنطفه ای مختلط (سوره انسان آیه 2). و صراحتاً اعلام می دارد که:انا خلقناکم من ذکر و انثی؛ همانا ما خلق کردیم شما را از مرد و زن. (سوره حجرات آیه 13) و در بیش از 14 قرن پیش نقش زن و مرد را در ایجاد نسل یکسان می داند برخلاف نظر دانشمندان قرن هجده که نقش زن و مرد را یکسان نمی دانستند (هر چند که نقش زن در مراحل بعدی بسیار بیشتر است).
سلول تخم در واقع اولین مرحله از آفرینش انسان و شروع مرحله پیش رویانی (مرحله پیش رویان که از ساعت صفر رشد تا پایان هفته دوم را می گویند، مرحله رویانی که از آغاز هفته سوم تا پایان هفته هشتم را میگویند، مرحله جنینی که از آغاز هفته نهم تا موقع تولد را می گویند) است.
با توجه به مطالب فوق اولین مرحله از نظر قرآن کریم مرحله ایجاد نطفه است این مراحل در سوره مؤمنون آیات 12 تا 14 به روشنی بیان شده است: ثم جعلناه نطفه فی قرار مکین؛ سپس قرار دادیم آن را نطفه ای در جایگاهی محکم. سلول تخم یا همان نطفه ابتدا به دو سلول تقسیم می شود سپس به چهار، هشت، شانزده و روز سوم تا 32 سول تقسیم میشود تا اینکه به شکل کره توپری که شبیه یک قطعه توت است درمی آید.
در همین حال به آرامی مسیر لوله رحم را طی کرده، وارد رحم شده و مرحله حساسی است زیرا برخی مواقع لانه گزینی در محلهای غیرعادی صورت میگیرد که در اکثر بارداریها نابجا در حدود ماه دوم منجر به مرگ رویان شده و سبب خونریزیهای شدید همراه با درد شکمی مادر می شود.
سلول تخم پس از تقسیمات متوالی تبدیل به کره توپری میشود که به آن مرولا گفته میشود. در این مرحله پوسته اطراف سلول تخم حل می شود و پیش رویان در مایع مغذی که توسط غده های موجود در دیواره رحم ترشح می شود، شناور می شود.
در این مدت که سه چهار روز طول میکشد، عده ای از سلولها به اطراف مهاجرت کرده و شکل کره تقریباً توخالی را پیدا می کند سه چهارم از سلولها در درون کره، توده سلولی داخلی را بوجود می آورد در واقع این توده بوجود آورنده جنین است و یک چهارم دیگر که به اطراف مهاجرت کرده اند. این مرحله را بلاستوسیت و سلولهای اطراف آنرا ترفوبلاست می گویند.
از روز ششم پیش رویان شروع به چسبیدن به دیواره رحم مادر میکند، به این ترتیب که سلولهای تروفوبلاست آنزیمهایی بنام پروتئولیتیک ترشح می کند که مسیر خود را هضم می کند و جای خود را در دیواره رحم باز میکند مخاط دیواره رحم هم فعالیت پروتئولیتیک خود را افزایش می دهد.
بنابراین می توان گفت که لانه گزینی نتیجه همکاری متقابل تروفوبلاست و دیواره رحم است و در واقع اولین محلی است که مادر با فرزند خود ارتباط برقرار می کند. بدین ترتیب آنزیمهای ترشح شده در طی هفته دوم قسمتی از مویرگهای مادری را پاره کرده و مقداری خون در تماس مستقیم با سلولها قرار می گیرد و امکان تغذیه فراهم می شود.
این عملیات در روز نهم پایان می پذیرد و محل نفوذ بلاستوسیت با لخته فیبرین بسته می شود و با رشد سلولهای پوششی روی آن پوشیده می شود. اینجا است که نطفه در قرار مکین مستقر شده و قول خداوند کریم محقق گشته است. در این رابطه امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: نطفه 9 روز طول می کشد تا در قرار مکین استقرار یابد.
مرحله سوم: از این مرحله تا مرحله آخر که مرحله ولوج روح است، کمک می گیریم از آیه 14 سوره مؤمنون: ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا آخر فتبارک الله احسن الخالقین؛ پس خلق کردیم علقه را از نطفه و علقه را به مضغه و مضغه را به استخوان تبدیل کردیم و سپس روی آن را با گوشت پوشاندیم و بعد از آن ایجاد کردیم خلقتی دیگر. پس آفرین بر قدرت کامل بهترین آفریننده. با توجه به این آیه علقه در سومین مرحله قرار می گیرد. علقه به دو معناست: 1- خون لخته شده 2- زالو
بررسی علمی این مرحله :
در مرحله جایگزینی گفتیم که بلاستوسیت (پیش رویان) با تخریب قسمتی از مویرگهای مادری در تماس مستقیم با رگهای خونی مادر قرار می گیرد. این مویرگها متسع و پرخون بوده و به عنوان سینوزوئیدها شناخته می شود و حوضچه هایی بنام حوضچه های سن سی سیال وجود دارد که به سینوزوئیدها پیوسته و خون مادری به داخل حوضچه ها می ریزد. همانگونه که تروفوبلاست به تخریب بیشتر و بیشتر سینوزوئیدها ادامه می دهد. خون مادری در میان دستگاه تروفوبلاستی شروع به جریان می کند.
با جریان خون در سلولهای پیش رویان شکل ظاهری آن شبیه به لخته خون می شود، از طرفی این شکل ظاهری شباهت زیادی به زالو دارد. پروفسور کیت مور استاد جنین شناس کانادایی این مرحله را در زیر میکروسکوپهایی قوی مشاهده کرد و دریافت که علقه نه تنها از نظر ظاهر شبیه به زالوست بلکه از نظرعملکرد هم به آن شباهت دارد و همانگونه که زالو با تخریب سلولهای پوششی با رگهای میزبان ارتباط برقرار میکند و از آن تغذیه می نماید، علقه هم دقیقاً همان عمل را انجام می دهد.
* * *
منبع :
کتاب امام جعفر صادق (علیه السلام) مغز متفکر جهان شیعه
بحار الانوار جلد57 ص364
نشانه هایی از او، جلد 1، ص 245-244
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید