نجات و موعود در سنت عهدين

آدمي همواره چشم به راه است و چيزي را مي‌جويد که بالفعل نزد او حاضر نيست. البته مطلوب او هميشه يکسان نيست و بسته به وضع روحي و معنوي و زمينه‌هاي اعتقادي او متفاوت مي‌شود. اين، حکايت از بُعد نامتناهي او دارد. بشر بي‌آينده، مأيوس و سرخورده، گويي خود را از موهبت عالمي بهتر و روشن‌تر محروم مي‌سازد و عملاً از استعداد و امکانات آتي به دور مي‌ماند. شايد نتوان در ميان اديان و آيين‌هاي موجودـ اعم از آسماني و غير آن‌ ـ نمونه‌اي را يافت که از اميد به آينده و تحولات آن تهي باشد و مستقيم يا غيرمستقيم به اصلاح و بهبود وضع بشر و تحقق آرمان‌هاي وي در آينده‌اي دور يا نزديک نظر نداشته باشد.

ادامه مطلب